به‌ جز بحرین، مناطقی از دور تا دور کشورمان در دوره پهلوی جدا شده است. برخی مناطق به‌صورت رسمی جدا شد، مثل دشت ناامید در مرز ایران و افغانستان که موجب مشکلات آبی ما در هیرمند شد.

سهم حقابه ایران از رود هیرمند، بیش از ۵۰ درصد بود و افغان‌ها به همین مسئله اعتراض داشتند و حتی مجلس افغانستان زیر بار تصویب این قرارداد نمی‌رفت و خواستار سهم بیش از ۵۰ درصد از آب هیرمند بود!

سال ۱۳۱۷ زمان رضاشاه اولین اشتباه را مرتکب می‌شود و بخشی از حوضه آبی هیرمند را به عبدالرحمن خان حاکم وقت کابل واگذار می‌کند،  آب هیرمند را به صورت ۵۰ – ۵۰ با این کشور سهیم شد! قراردادی که  به امضای سیدباقر کاظمی و علی‌محمدخان، وزرای خارجه ایران و افغانستان  رسید. 
آن زمان ایران و افغانستان و ترکیه سه والی داشتند که همگی متاثر از نفوذ انگلیسی‌ها بودند، در همین زمان بود که رضا خان دشت «ناامید» را که بخشی از سیستان بود بدون هیچ معوضی به حاکم وقت کابل می‌بخشد و این اولین مشکل در موضوع آب هیرمند بوده است،
نتیجه این اقدام طی سال‌های بعد، در قالب خشکسالی‌های گسترده در منطقه هامون ظاهر شد؛
در سال ۱۳۲۶ش این خشکسالی چنان گریبان مردم را گرفت که اهالی سیستان، برای تأمین آب آشامیدنی خود هم با مضیقه و دردسر روبه‌رو شدند.
 

تکرار خیانت با قرارداد ۱۴ درصدی!
در سال ۱۳۵۱ش، امیرعباس هویدا با دستور محمدرضا پهلوی، پای قراردادی را امضا کرد که سهم آب ایران از هیرمند را از ۵۰ درصد به ۱۴ درصد تنزّل می‌داد؛! چرا؟ تنها برای جلوگیری از درغلتیدن افغانستان به سمت شوروی!

 

اسدا…علم درباره این قرارداد و تبعات آن، در جلد ششم خاطراتش می‌نویسد: هر آدم بی‌خبری هم می‌توانست بفهمد که وقتی تبدیل حقابه به ۵۰ درصد، آن بلا را سر سیستان و سیستانی می‌آورد، تبدیل ۵۰ به ۱۴ درصد چه فاجعه‌ای را درست می‌کند؛ اما محمدرضا پهلوی چنین کرد، شاید به اشاره ارباب‌های نامرئی! این خیانت آشکار ۵۰ سال است که گلوی هامون را می‌فشارد و در عصری که آب مایه نزاع‌های سنگین میان ملت‌هاست، باعث بروز چالش و دردسرهای بزرگی می‌شود که چندان هم از میل و خواست استعمارگران قرن جدید دور نیست.