ستارخان معروف به سردار ملی در حدود سال ۱۲۴۵ش در قره باغ آذربایجان به دنیا آمد. ستارخان در ابتدا به صورت جوانی عیارمنش زندگی می‏کرد اما پس از آغاز نهضت مشروطه، در صف مجاهدان قرار گرفت و رشادت‏ های فراوانی از خود نشان داد. قتل برادر و ظلم و ستم ماموران حکومتی به او و خانواده‏اش از یک سو و بستر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبریزِ آن دوران از سوی دیگر سبب شد تا با آشکار شدن فعالیت ‏های مشروطه خواهی، روحیه سرکش و معترض ستارخان به مشروطه ‏خواهی تمایل پیدا کند. پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار، مجاهدان تبریز با این عمل به شدت مخالفت کرده و در برابر دولت مرکزی قد علم کردند. در این میان، داستان‏ های بسیاری از رشادت ‏ها و مجاهدت‏ های ستارخان در این دوران ذکر کرده‏اند. سرانجام قوای دولتی، تبریز را به محاصره درآورده و نبرد سختی روی داد. مرحله دوم درگیری، نبرد مشروطه خواهان و نیروهای روس بود که به کمک قوای دولتی آمده بودند. در نهایت، پس از ماه‏ها محاصره، نیروهای مهاجم، تبریز را تسخیر کرده و از آن پس، مشروطه‏ طلبان راهی تهران شده و آن‏جا را فتح کردند. با ورود ستارخان و مجاهدان تبریزی به تهران و استقرار دوباره مشروطه، مخالفان سردار ملی سعی می‏کردند به هر نحو ممکن او را از گردونه خارج سازند. از این‏رو، قصد خلع سلاح مجاهدان را داشتند که تبعیض دولت در خلع سلاح بختیاری ‏ها، باعث شد که این امر صورت نگیرد. در این میان، تلاش ستارخان برای جلوگیری از وقوع تشنج بی ‏نتیجه ماند و سرانجام نیروهای دولتی، مجاهدان را در پارک اتابک محاصره کردند. جنگی ناخواسته درگرفت که کوشش سران مجاهدان برای ختم آن ناکام ماند و شمار بسیاری از مجاهدان در جریان آن به خاک و خون کشیده شدند. بالاخره سردار هم تن به مقابله داد و هدف گلوله قرار گرفت و از ناحیه پا به شدت مجروح شد. پس از این درگیری، ستارخان مدت‏ها خانه ‏نشین شد و دولت مشروطه حتی با درخواست وی برای بازگشت به تبریز مخالفت کرد. سردار ملی سرانجام پس از دوره طولانی بیماری در بیست و پنجم آبان ۱۲۹۳ ش در چهل و هشت سالگی چشم از جهان فرو بست و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.