عذاب وجدان حسی است همراه با اضطراب و نگرانی که ذهن ما را نسبت به کاری که می توانستیم انجام دهیم ولی در انجام آن کوتاهی کرده ایم یا به نحو احسن آن را عملی نکرده ایم، درگیر می کند. در این حالت احساس نارضایتی و خودخوری تمام وجود ما را در برمی گیرد. اگر تا به حال دچار این احساس شده اید، حتما ادامه این مطلب را بخوانید.

عذاب وجدان در چه شرایطی پیش می آید؟

معمولا شما در ضمیر ناخودآگاه خود درباره موضوعی که در انجام آن کوتاهی کرده اید با خود می گویید که ای کاش تلاش خود را می کردید یا حداقل بیشتر سعی می کردید. همه این حالات به دلیل احساس ضعف و ناتوانی ایجاد می شود. بعضی افراد دائم اشتباهاتی را که اصلا ربطی هم به آن ها ندارد به گردن خود می اندازند و عذاب وجدان تمام وجودشان را فرا می گیرد. احساس عذاب وجدان چقدر منطقی است؟ وقتی احساس گناه نسبت به اقداماتتان می کنید با خودتان کاملا منطقی صحبت کنید و به یاد داشته باشید که این احساس نارضایتی در بیشتر مواقع غیر منطقی است. با این حال اگر دیدید واقعا اشتباه کرده اید، دلیل کار اشتباه تان را پیدا کنید و مسئولیتش را به عهده بگیرید تا احساس عذاب تان را متوقف کنید.

احساس عذاب غیرمنطقی، زندگی شما را فلج می کند. اصلی ترین آسیب روانی عذاب وجدان چیست؟ شاید برای همه اتفاق افتاده باشد که در محیط کاری احساس کنند هیچ کار مفیدی انجام نمی دهند یا در عملکرد خود دچار لغزش شده اند.

توجه داشته باشید که اگر شما خود را در نگاه دیگران بی ارزش می دانید، اگر از همین حالا جلوی پیشرفت این حس را نگیرید مطمئنا افسردگی و ناامیدی تمام ابعاد زندگی تان را فرا می گیرد و این اصلی ترین آسیب روانی کنترل نکردن عذاب وجدان است؛ بنابراین قبل از ایجاد احساس گناه و عذاب وجدان، عامل آن را پیدا کنید و مانع از شروع آن شوید. بیشترین عامل ایجاد این حالت انجام ندادن وظایف است، قبل از قبول و تعهد برای انجام کاری، باید کاملا به نوع و حدود مسئولیت خود واقف باشید تا مطمئن شوید اگر از عهده انجام صحیح آن بر می آیید، این مسئولیت را قبول کنید.

با احساس عذاب وجدان چه کنیم؟ به احساس عذاب وجدان فکر نکنید: اقدام اولیه کنار گذاشتن این حس است. اگر خودتان را از فکر کردن به آن رها کنید، می توانید بر احساس عذابی که دارید چیره شوید و نقاط منفی خود را پیدا کنید. نگاه تان را تغییر دهید: از قضاوت مداوم خودتان و دیگران دست بردارید. شما باید بدانید که شکست و پیروزی به نوع درک انسان بستگی دارد و می توان به شکست ها به عنوان فرصتی برای کسب تجربه نگاه کرد.

توانایی های تان را شناسایی کنید: استعداد خاص شما چیست؟ به موفقیت های قبلی تان فکر کنید مهم نیست چقدر به عقب برگردید حتما موفقیتی ریز یا درشت پیدا خواهید کرد که حالتان را بهتر کند و روحیه تان را تغییر دهد. مدیر زندگی تان باشید: شما باید احساس کنید که مدیر زندگی خودتان هستید. پیام های مثبت و موثر را برای خودتان و برای هر فردی که شما را می شنود، مدام تکرار کنید. به عنوان نمونه: «من ارزشش را دارم» و آن را آنقدر تکرار کنید تا قسمتی از وجود شما شود. با یک فرد مورد اعتماد درددل کنید: درد دل هایتان را با یک دوست صمیمی یا اعضای خانواده تان در میان بگذارید؛ فردی که می تواند کمک تان کند و مشکل تان را تجزیه و تحلیل کند.

این جمله را ۵ بار تکرار کنید: در هنگام عذاب وجدان فرقی نمی کند، درباره چه موضوعی است و در کجای مسیر قرار دارید، این جملات را ۵ بار تکرار کنید: «من نهایت تلاش خود را کردم، از همه مهارت ها و توانایی هایم استفاده کردم، دیگر بیشتر از این در توانم نیست». با تکرار این جمله می بینید که چطور به مرور زمان از عذاب وجدان شما کاسته می شود و متعاقبا اعتماد و اطمینان به نفس خود را افزایش داده اید.

باید توجه داشت که منظور از «احساس گناه» در روان شناسی، احساس ناخوشایندی و نارضایتی عمیق ناشی از پشیمانی نسبت به موضوعی است که در درون فرد شکل می گیرد و آثار مخرب و آسیب زایی در پی دارد و اساسا با «احساس گناهی» که در مقوله های مذهبی از آن یاد می شود و احساس ناب «توبه» را در آدمی زنده می کند، متفاوت است.

شاید هم بتوان گفت «توبه» احساس والاتری است از همان درک مسئولیت در برابر خود، خلق و خداوند و پذیرش اشتباه و گناه خود و تصمیم گرفتن برای جبران و پرهیز از آن. در بسیاری از اختلالات روان شناختی احساس گناه فرد مانع از رفع مسائلش می شود، به همین دلیل اهمیت این موضوع در درمان های روان شناختی و جلسات مشاوره ای بسیار زیاد است و همان طور که در این مطلب ذکر شده است، در بسیاری مواقع این احساس غیر منطقی است و باید زودتر آن را رفع کرد.