امام حسین(ع) در کربلا خطاب به حضرت زینب(س)‌ و دیگر بانوان گفت:«زینب(س)، ام کلثوم، رباب پس از مرگ من جامه خود را پاره نکنید. سیلی به صورت خود نزنید و سخنی که شایسته نباشد، بر زبان میاورید.»

گروه زندگی : زینب (س) بی تاب بود. صدای گریه‌اش بلند بود. او تا به آن روز،‌ همه مصیبت ها را در کنار حسین (ع) تحمل کرده بود و در چهره حسین(ع) همه رفتگان را می‌دید. انگار جان او، مثل خیمه‌ها، رویاروی زمانه‌ای بود که عمود خیمه بشکند.

خیمه غیر از بر خاک افتادن چه چاره‌ای داشت؟ بیهوش شده بود. حسین(ع) بر روی او قدری آب پاشید و به زینب گفت: ای خواهر من! راه صبوری و شکیبایی پیشه کن. بدان که همه مردم دنیا می‌میرند و آنانکه در آسمان‌هایند نیز زنده نمی‌مانند. همه موجودات از بین رفتنی هستند، مگر خدای بزرگ ‌که دنیا را با توانایی خویش آفریده است و همه مردم را پس از مرگ بر می‌انگیزد. او خداوند یکتاست. پدر و مادر و برادر من همگی آنان از من بهتر بودند و آنان به  جهان دیگر شتافتند. من و آنان و همه مسلمانان باید از پیامبر خدا پیروی کنیم که او نیز به جهان باقی شتافته است.

آنگاه امام حسین(ع) خطاب به حضرت زینب(س) و دیگر خواهران و همسرش که با صدای گریه زینب(س) جمع شدند بودند، گفت: زینب(س)، ام کلثوم، رباب پس از مرگ من جامه خود را پاره نکنید. سیلی به صورت خود نزنید و سخنی که شایسته نباشد، بر زبان میاورید. زینب پرسید: آیا به زودی کشته خواهی شد؟

نگاه رباب، همسر امام حسین(ع) بر این گفت‌وگوها بود. او نماد محبت و وفاداری است. زنی شاعر و ادیب و قدردان نعمت وجود  امام حسین(ع).

اما انگار زندگی و شهادت امام حسین(ع) با زندگی و اسارت زینب(س) کامل می‌شود. آن دو هیچگاه از هم جدایی نداشته‌اند. در همه این سال‌های گذشته با هم بوده‌اند. از آن روزهایی که در کنار پنجره خانه‌شان می‌ایستادند تا پیامبر(ص) را ببینند و پیامبر (ص) آنان را در آغوش گیرد تا آن روزهایی که کنار مادرشان، زهرا بودند و او آخرین لحظات زندگی را می‌گذراند. آنان کودکانی بودند که در دل شب همراه پدرشان و حسن و ام کلثوم ، زهرا(س) را تشییع کردند و … تا به امروز.

*الگویی که همیشه در تاریخ جاودان است

حجت‌الاسلام «حسین عبدالمحمدی»؛ پژوهشگر تاریخ تشیع درباره حضرت زینب(س) می‌گوید: «مطالب فراوانی از کتاب‌ها و مقالات درباره حضرت زینب(س) وجود دارد اما همه آنها تأکید می‌کنند که حضرت الگوی شایسته‌ای برای مومنان هستند. رفتار و فعالیت‌هایشان مطابق عقل، فطرت و دین بود این الگوها هرگز تکرار نمی‌شوند چون انسان و سرشتش تغییر نمی‌کند و همیشه جاودان می‌ماند. حضرت زینب(س) علاوه بر نقش مادری، یک همسر نمونه هم بود ، یک بانوی خانه‌دار که در فعالیت‌های اجتماعی هم مشارکت صحیح و سازنده دارد.»

وی در ادامه می‌گوید:« امام سجاد فرمودند عمه‌ام زینب(س) بدون اینکه در جایی تحصیل کنند، عالمه بود این هم در اثر تقوایی بود که داشت . خداوند در قرآن فرموده‌اند که شما با تقوا باشید تا شما را تعلیم دهم ، حضرت زینب(س) در اثر پرهیزکاری و عمل صالح به مقامات علمی هم دست یافته بودند. در قرآن کریم آمده است که بین زن و مرد تفاوتی نیست اگر باشد در عمل صالح و تقواست اگر کسی مومنانه رفتار کند، به مقامات معنوی و قدسی می‌رسد.»


حضرت زینب(س) در اثر پرهیزکاری و عمل صالح به مقامات علمی هم دست یافته بودند

*گفت‌وگویی که دل طوفانی زینب(س) را آرام کرد

شب عاشورا امام حسین(ع)‌ و زینب (س) با یکدیگر گفت‌وگو می‌کردند. آن بی تابی بی پایان حضرت زینب(س) در پرتو گفت‌وگو با امام حسین(ع) محو شد و دل دریایی او آرام گرفت. توفان‌ها از جان او رخت بربسته بود و آفتاب شکیبایی بر جانش می‌تابید.

زینب از آن پس نیابت امام حسین(ع) را برعهده داشت تا امام سجاد بهبود حاصل کند. این نیابت خاصه افق‌های بی پایانی را در منظر زینب گشود. او باید آمادگی پیدا کند تا مسئولیت اداره و هدایت بازماندگان را بردوش بگیرد. آیت‌الله شهید مطهری نوشته است: «از عصر عاشورا، زینب تجلی می‌کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود، رئیس قافله باشد.»

امام حسین (ع) به زینب (س) ماموریت داده بود که احکام دینی را از طرف علی بن حسین(ع) برای بستگان تبیین کند. سال‌ها بعد وقتی احمد بن ابراهیم بر حکیمه، خواهر امام حسن عسگری (ع) وارد شد و دید که از ورای حجاب مردم سوالات خود را مطرح می‌کنند و حکیمه جواب می‌گوید. تردید در دل احمد بن ابراهیم افتاده بود که چگونه زنی می‌تواند به جای امام عمل کند؟

حکیمه گفته بود که امام حسن عسگری به امام حسین(ع) اقتدا کرده است ، او نیز به حضرت زینب(س) وصیت کرده بود.


حکیمه گفته بود که امام حسن عسگری به امام حسین(ع) اقتدا کرده است ، او نیز به حضرت زینب(س) وصیت کرده بود.

*گفت‌وگوی حضرت زینب و امام حسین در روز عاشورا

حجت‌الاسلام عبدالمحمدی می‌گوید:«زینب(س) شخصی تکلیف مدار بود، از بندگان صالح خدا که در هر شرایطی به وظایفش عمل می‌کرد، زمانی که احساس کرد دین خدا به خطر افتاده، همراه امام زمانش به کربلا هجرت کرد. همین نشان می‌دهد که مسئله دفاع منحصر به مردان نیست بر زنان هم واجب است که زینب وار باشند. حضرت زینب(س) در جنگ نرمی که بنی امیه برایش ایجاد کردند، با خطبه‌های عالمانه و آتشین تیر خلاص را به آنها زد و دوران کنونی نیز نیاز به حضور بانوانی نقش آفرین در جبهه جنگ نرم دارد.

زینب(س‌) با امام حسین(ع) گفت‌وگوی دیگری دارند که روز عاشورا اتفاق افتاده است. امام حسین (ع) دستور داد که خیمه‌ها را نزدیک تر به هم بزنند. طناب‌های خیمه‌ها را به یکدیگر متصل کردند. همه پستی و بلندی‌ها بررسی شد که مجال نفوذ دشمن فراهم نباشد. وقتی خیمه‌ها نزدیک یکدیگر نصب شدند، در حاشیه پشت اردوگاه امام حسین(ع) و یاران او خندق کندند. این خندق در حاشیه خیمه‌های زنان و کودکان که در قسمت عقب قرار داشت، بود. داخل خندق هیزم قراردادند که در وقت جنگ دشمنان نتوانند از آن نقطه حمله کنند و یاران امام مطئن باشند که دشمن تنها از جلو می‌تواند بجنگد.

نافع بن هلال در تمام این طرح‌ها و کارها همراه امام حسین(ع) بود و تمام شب را به نماز و نیایش و اشک گذراندند. صدای مناجات، صدای دعا در صحرا پیچیده بود. هیچکدام از شهیدان فردا و نیز زنان اهل بیت آن شب لحظه‌ای آرام نداشتند. حبیب بن مظاهر غرق لبخند و تبسم بود. یزد بن حصین تمیمی به او گفت: حالا وقت خنده است. گفت: چه وقت بهتر از امشب هنگام شادمانی است؟ بریز با عبدالحرمن انصاری شوخی می‌کرد. عبدالرحمن گفته بود. حالا چه وقت شوخی است؟ بریز گفته بود:‌همه آنانی که مرا می‌شناسند، می‌دانند که چه آن وقتی که جوان بودم و چه حالا که پیر شدم، اهل شوخی نبودم. اما الان می‌بینیم که فاصله من و بهشت جز شمشیرها چیز دیگری نیست.

حجت‌الاسلام عبدالمحمدی همچنین می‌افزاید:« بانوان می‌توانند هم مادر خوبی باشند هم در جبهه دین علیه جنگ نرم دفاع کنند چه بسا که در این جنگ نابرابر غرب کامیاب شویم . حضرت زینب(س) الگوی مناسبی برای بانوان ما است که باید با در نظر گرفتن همان شرایط امام حسین(ع) و مدیریت جبهه جنگ نرم از سوی حضرت زینب(س) ، فداکاری‌ها، خطبه‌ها، ناله‌ها و گریه‌ها ، نهضت امام حسین(ع) را امتداد دهیم.»