نمایش بازی ایران با قطر در خانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، یک درام واقعی بود با پایانی غم وار و تراژیک.

بعد از لذت تماشای برد تیم ملی فوتبال ایران مقابل ژاپن، در برج میلاد همه بچه‌های رسانه در تدارک تماشای دیدار با قطر در نیمه نهایی جام ملت های آسیا در خانه جشنواره بودند. زمان بندی نمایش فیلم ها تغییر کرد تا همه در کنار هم بازی را در برج تماشا کنند.

می‌شد گفت پیش‌بینی‌ها بیشتر به سمت ایران می‌چربید. بسیاری خوش بین بودند. قبل از بازی از هر کس مصاحبه می‌کردم نتیجه را به سود ما می‌دانست و آرزوی موفقیت می‌کرد. با سردبیر هماهنگ کردم بعد از برد در این دیدار هم مصاحبه از خوشحالی حاضران در سالن را بگیرم و ارسال کنم، اما همیشه پیش‌بینی‌ها درست از آب در نمی‌آید!

پیش از شروع بازی جو سالن شبیه به استادیوم بود، تا محل نمایش فیلم. برخی شیپور می زدند و سالن تشویق می کرد. همه چیز خوب بود و بازی هم خوب شروع شد. گل زودهنگام همه را روی هوا برد. بعد از آن گل خوردیم، آن هم دوبار. نیمه اول با باخت تمام شد. خیلی ها بیرون نرفتند که حتی لحظات ابتدایی نیمه دوم را هم از دست ندهند. دوباره همه چیز برگشت. نیمه دوم مانند نیمه نخست به نفع ایران شروع شد و خیلی زود گل زدیم. دوباره فریاد ها بالا رفت و سالن منفجر شد، اما حیف که هیچ کدام دوام نداشت. باز هم روی یک اتفاق دروازه ما برای سومین بار باز شد و همه متحیر به پرده نگاه کردند؛ منتظر تغییر تصمیم داور با کمک وی ای آر بودند. وی ای آری که اینبار به کمک ما نیامد. لحظات تلخ در آخر بازی، توپی که به تیرک قطر خورد اما به گل تبدیل نشد، اخراج بازیکن ما نتیجه اش شد پایانی تلخ. دیگر کسی حال حرف زدن درباره بازی را نداشت. عده ای به سرعت سالن را ترک کردند و عده دیگر نای بلند شدن از جای خود را نداشتند. نمایش پر التهاب ملی پوشان پایانی تلخ داشت؛ دقیقا شبیه به فیلم های تراژیک که شخصیت اصلی و قهرمان، زورش به حریف نمی چربد؛ شبیه به گلادیاتور.

بازی تمام شد. باختیم و حسرت نرسیدن به فینال در چشم کسانی که در برج بودند دیده می شد. کسی نمایش را نمی توانست فراموش کند. نمایشی که شاید دیگر در جشنواره تکرار نشود. لحظه‌‌های پر استرسی که حاضران در برج در سالن تجربه کردند، در تاریخ جشنواره فیلم فجر خواهد ماند. لحظاتی که دراماتیک بود با پایانی تلخ!