امروز دوشنبه ۴ دی، مصادف است با ۲۵ دسامبر و روز کریسمس. در سینما و تلویزیون ایران فیلم‌ها و سریال‌های زیادی ساخته شده که یک یا چند نفر از مهم‌ترین شخصیت‌هایشان مسیحی بوده‌اند. برخی از این نقش‌ها توسط بازیگران مسیحی بازی شده و برخی دیگر توسط بازیگرانی که تلاش کرده‌اند به قالب شخصیت‌هایی مسیحی وارد شوند. بعضی از آنها چنان پررنگند که برای همیشه در ذهنمان حک شده‌ و تا ابد باقی می‌مانند و گروه دیگر با وجود اینکه نسبتا کمرنگ بوده‌اند اما گوشه‌ای از خاطراتمان را شکل داده‌اند. به بهانه روز کریسمس مروری داریم بر این نقش‌های مهم.
 تعداد بازیگرانی که در این سال‌ها ایفاگر نقش یک فرد مسیحی بوده‌اند بیشتر از اینهاست اما سعی کرده‌ایم مهم‌ترین و ماندگارترین آنها را انتخاب کنیم.

بارون قازاریان | سروش خلیلی | هزاردستان | علی حاتمی | ۱۳۶۶
زنده‌یاد سروش خلیلی در سریال «هزاردستان» در دو نقش بازی داشت. یکی بارون قازاریان، جواهر فروش ارمنی و دیگری متولی سقاخانه اما او را در نقش قازاریان بیشتر به یاد داریم. سریال در روز سرشماری ملی شروع می‌شود و مفتش شش‌انگشتی به همراه پاسبانی که مامور پست منطقه است جواهر فروشی قازاریان را به غارت می‌برند و او وقتی متوجه این مسئله می‌شود حالت جنون پیدا می‌کند. یکی از دلایل ماندگاری این نقش به ظرافت بازی خلیلی برمی‌گردد. یکی از دیالوگ‌های شش انگشتی به قازاریان هنوز هم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود. شش انگشتی وقتی می‌بیند حال او خوب نمی‌شود می‌گوید که سلامت عقلش وابسته به این است که واقعیت را قبول کند و بدون طلا و جواهر هم می‌تواند زندگی کند. در این سریال زنده‌یاد علی‌اصغر کاوه افضلی صداپیشه نقش قازاریان بود و سروش خلیلی را با صدای او به یاد می‌آروریم.

چرچیل | مهدی فتحی | آدم برفی | داوود میرباقری | ۱۳۷۳
یکی از به یادماندنی‌ترین نقش‌های فیلم «آدم‌برفی»، رسپشنی به اسم چرچیل بود که نقش او را مهدی فتحی بازی می‌کرد. او از ابتدا مدام به دنیا ابراز علاقه می‌کرد و از او می‌خواست حجابش را کنار بگذارد و مثل بقیه خدمتکارها لباس خوب بپوشد اما با تغییر نقش اکبر عبدی و ورود او به هتل با نام درنا، چشمش به او خیره می‌ماند. شیوه صحبت کردن مهدی فتحی، نگاه‌های معنادار، ابرو بالا انداختن‌ها و لبخندهایی که برای ابراز توجه نشان می‌داد بسیار بامزه بود و چرچیل را به شخصیتی به یادماندنی تبدیل کرد. بعد از قتل نمایشی درنا، فتحی وجه دیگری از شخصیت چرچیل را به نمایش گذاشت. بسیار ترسیده بود و نزدیک بود قلبش بایستد.

ژانت | مینا لاکانی | دیدار | محمدرضا هنرمند | ۱۳۷۳
مینا لاکانی در فیلم «دیدار» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، نقش دختری مسیحی به نام ژانت را بازی کرد؛ دختر دانشجوی رشته عکاسی که هنگام عکس گرفتن از گل ها و گل فروشی‌ها در بازار گل، دوربینش به سرقت می‌رفت و پای پسر گل‌فروشی به اسم امیر با بازی مهران مدیری برای پس دادن دوربین او به ماجرای زندگی‌اش باز می‌شد. او از یک طرف دیگر احساساتش به پسر مسلمان می‌شد و از سوی دیگر باید مشکلات برادرش را حل می‌کرد. او در ایفای این نقش بسیار باورپذیر ظاهر شد و توجه داوران جشنواره سیزدهم فیلم فجر را جلب کرد و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد. در آن زمان مهران مدیری هم به خاطر «پرواز ۵۷» و «ساعت خوش» در مرکز توجه‌ها قرار داشت و این باعث شد مخاطبان زیادی برای تماشای فیلم به سینماها بروند. لاکانی هم به خاطر بازی موفقش و هم به عنوان نقش مقابل مدیری، در آن زمان بسیار مورد توجه قرار گرفت.

ماطاووس | یدالله رضوانی | ضیافت | مسعود کیمیایی | ۱۳۷۴
یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های مسیحی فیلم‌های سینمایی، «ماطاووس» در فیلم «ضیافت» است؛ صاحب مغازه ساندویچی در مرکز شهر که محل قرار شخصیت‌های فیلم است. ماطاووس با بازی یدالله رضوانی که پسرها او را ماطا صدا می‌زنند، ابتدای فیلم شاهد شور و حال و تصمیم‌های جوان‌ها برای آینده است. جمعی که آخرین روز مدرسه دورهم جمع می‌شوند، دست‌های هم را می‌گیرند و برای قرار سال‌ها بعد عهد می‌بندند. ماطاووس درحالی که به صدای آهنگ «سنگ قبر آرزو»ی آرتوش از رادیو گوش می‌دهد، آنها را نگاه می‌کند و در نگاهش عدم اطمینانی درباره دیدار دوباره آنها دیده می‌شود. او از شیشه مغازه شاهد شلوغی‌هایی است که در نهایت منجر به انقلاب می‌شود. پس از انقلاب، زمانی که روز قرار آنها فرا می‌رسد، ماطاووس را با موهای سفید می‌بینیم. او در این مدت پیر شده اما مکان و ترکیب مغازه‌اش زیاد تغییر نکرده. فقط به جای مشروب، کوکاکولا سرو می‌کند. او هم مثل سایر آنها منتظر این روز است و در ماجراهایی که بعدتر پیش می‌آید حضور دارد.

حضرت مریم (س) | شبنم قلی‌خانی | مریم مقدس | شهریار بحرانی | ۱۳۸۰
شبنم قلی‌خانی با ایفای نقش حضرت مریم در فیلم و سریال «مریم مقدس» شناخته شد؛ دختر نوجوانی که به تنهایی مسیح را به دنیا می‌آورد و  نوزاد به محل زندگی‌اش برمی‌گردد و نگاه‌های سنگین را به جان می‌خرد. قلی‌خانی پیش از بازی در این نقش، سابقه بازیگری نداشت و اتفاقا بحرانی به همین دلیل او را انتخاب کرد چون می‌خواست از چهره‌ای تازه رونمایی کند. چهره آرام و مهربان قلی‌خانی کاملا با این نقش جور درآمد و خیلی زود توانست توجه همه را جلب کند. قلی‌خانی بعد از این فیلم، در آثار مختلفی ظاهر شد اما بیشترین حضورش در سریال‌های تلویزیونی بود.

مادام | لوریک میناسیان | کارآگاه شمسی و دستیارش مادام | مرضیه برومند | ۱۳۸۰
محور اصلی سریال «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام»، شمسی با بازی پری امیرحمزه بود؛ زنی کنجکاو و علاقه‌مند به کارآگاه‌بازی که مدام دلش می‌خواست از همه چیز سر در بیاورد و مشکلات اهالی محله را حل کند. مادام یار همیشگی او، با اینکه مدام گلایه می‌کرد که چرا شمسی به کارهایی که به او ربط ندارد دخالت می‌کند اما نهایتا در پرونده‌های شمسی به کمکش می‌رفت. آرامش مادام و سوالهای بی‌ربط او درباره مسائل و اینکه از همه چیز تعجب می‌کرد و مدام سعی داشت شمسی را از دخالت در کار دیگران باز دارد از جمله نکات به یادماندنی دیگر سریال بود. لوریک وارطان یوسفیانس بازیگر نقش مادام این سریال، سال ۱۳۸۳ یعنی درست سه سال بعد از بازی در کارآگاه شمسی و مادام از دنیا رفت. این یکی از آخرین آثاری بود که یوسفیانس در آن ایفای نقش کرد. با وجود نقشهای مهم زیادی که در کارنامه داشت اما هنوز هم به اعتبار نقشش در این سریال، در ذهن اکثر مخاطبان با نام مادام برجا مانده است.

دنیل | پارسا پیروزفر | سفر سبز | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۱
پارسا پیروزفر با نقش پسری مسیحی و آلمانی به اسم دانیل در سریال «سفر سبز»، اوایل دهه هشتاد با استقبال زیادی روبه‌رو شد. دانیل پسری آلمانی بود که در ایران متولد شده بود اما هیچ تصویری از ایران و مردمانش نداشت. بعد از سالها به ایران برمی‌گشت تا پدر و مادر واقعی‌اش را پیدا کند. او متوجه یک دسیسه می‌شد اما تلاش می‌کرد هرطور شده واقعیت ماجرا را بفهمد. بخش مهمی از بار سریال «سفر سبز» روی دوش پارسا پیروزفر بود. او به عنوان فردی که با فرهنگ آلمانی بزرگ شده بود و  تازه به ایران آمده و اطلاعی از فرهنگ مردم ایران نداشت بازی قابل قبولی از خودش به نمایش گذاشت. در طول سریال کاملا می‌توانستیم او را در قالب نقشی که برایش در نظر گرفته‌اند بپذیریم و با احساساتش برای پیدا کردن مادر و پدری که هیچ وقت ندیده است همراه شویم. محمدحسین لطیفی انتخاب هوشمندانه‌ای در آن زمان انجام داد و  پیروزفر سالها بعد از «در پناه تو» و «در قلب من» توانست با نقشی جدی‌تر و با بازی پخته‌تر به این عرصه بازگردد.

ماریا | فریبا کوثری | معصومیت از دست رفته | داوود میرباقری | ۱۳۸۲
در سریال «معصومیت از دست رفته»، فریبا کوثری در نقش زنی مسیحی به اسم ماریای نصرانی ظاهر شد؛ زنی که خاطرات شیرینی از دوران خلافت حضرت علی (ع) که به خانه آنها سرمی‌زده و برایشان غذا می‌برده دارد. ماریا وقتی با شوذب مواجه می‌شود به یاد حضرت علی (ع) می‌افتد و به او علاقه‌مند می‌شود، برای او پیام‌هایی عاشقانه می‌فرستد و شوذب هم با وجود اینکه همسری دارد، گرفتار عشق ماریا می‌شود و حالا باید با این چالش کنار بیاید. ماریا یکی از مهمترین نقش‌های کارنامه فریبا کوثری بود و باعث شد حتی مدت‌ها بعد از پایان سریال هم، همه او را با همین نقش به یاد بیاورند.

ژان | بهنوش طباطبایی | مصائب دوشیزه | مسعود اطیابی | ۱۳۸۵
بهنوش طباطبایی اوایل دهه هشتاد به خاطر بازی در سریال‌های «مسافری از هند»، «عشق گمشده» و «پیله‌های پرواز» میان مخاطبان تلویزیون به چهره مطرحی تبدیل شده بود. با این حال تجربه‌ای در سینما نداشت و سال ۱۳۸۵ برای اولین‌بار با نقش دختری مسیحی به اسم ژان در فیلم «مصائب دوشیزه» به این عرصه وارد شد. «مصائب دوشیزه» عاشقانه‌ای است بین یک پسر مسلمان و دختری مسیحی. ژان در این فیلم مدام در جستجوی هویت خودش است و مدام با پدرش درگیری دارد تا اینکه پس از یک تصادف، به هویت خود پی می‌برد. «مصائب دوشیزه» اولین تجربه کارگردانی مسعود اطیابی بود و با وجود پتانسیل خوبی که داشت آنطور که باید موفقیتی به دست نیاورد. بعد از آن بود که مسیرش را عوض کرد و «خروس جنگی» را ساخت.

روبیک | جمشید هاشم‌پور | میم مثل مادر | رسول ملاقلی‌پور | ۱۳۸۵
جمشید هاشم‌پور برای ایفای کاراکتر روبیک در «میم مثل مادر» با گریم متفاوتی ظاهر شد. با اینکه نقش چندان پررنگ نیست اما معنای مهمی را به فیلم وارد می‌کند. روبیک مرد مسیحی نجاری است که روبه‌روی خانه سعید و سپیده زندگی می‌کند. او در دخمه‌ای نجاری می‌کند و تنها دوست و همدم سعید است. سعید با وضعیتی که دارد خودش را به سختی به روبیک می‌رساند تا کنار او بنشیند و حرف بزند. روبیک سعید را مثل دختر خودش می‌داند؛ دختری که از سرنوشتش بی‌اطلاع است. مهری شیرازی، طراح چهره فیلم «میم مثل مادر» درباره گریم چهره جمشید هاشم‌پور در مصاحبه‌ای گفته بود: «با توجه به اینکه آقای هاشم پور باید در نقش یک ارمنی ظاهر می‌شد تلاش کردم در مورد چهره‌پردازی ایشان با کارهای قبلی شان تفاوت‌هایی قائل شوم.» و خود هاشم‌پور هم سعی کرده بود روی لحن صحبت کردن و شیوه رفتارش به عنوان یک مسیحی تفاوت قائل شود.

گارو | حامد کمیلی | تردید | واروژ کریم‌مسیحی | ۱۳۸۷
فیلم «تردید» با نگاهی به نمایشنامه «هملت» ویلیام شکسپیر ساخته شده و گارو با بازی حامد کمیلی، دوست صمیمی سیاوش است؛ شخصیتی که در جایگاه هملت قرار می‌گیرد و می‌خواهد با عمویش روبه‌رو شود. گارو تلاش می‌کند با اجرای یک نمایش دیگر از شکسپیر متوجه شود که آیا عمو در قتل پدر سیاوش دخالت داشته یا نه و تا پایان کنار او می‌ماند. کمیلی زمانی در این فیلم بازی کرد که پیش از آن تجربه بازی در فیلم بلند سینمایی نداشت و فقط در تلویزیون چهره شده بود. ابتدا قرار بود محمدرضا فروتن در این فیلم زوج بهرام رادان باشد و نقش گارو را بازی کند اما  بعد از گذشت بیست روز بیمار شد و به همین خاطر پروژه متوقف شد. کریم‌مسیحی شش ماه بعد پروژه را از سر گرفت اما محمدرضا فروتن با پروژه ای دیگر قرارداد بسته بود. برای همین هم به‌جای او حامد کمیلی را انتخاب کرد. برای انطباق ظاهری شخصیت هم رادان که تا پیش از این با ریش بلند جلوی دوربین رفته بود، ریشش را تراشید و با شکل و شمایل دیگری در فیلم ظاهر شد. بازی حامد کمیلی باعث شد داوران جشنواره بیست‌و‌هفتم فجر نامش را میان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد قرار دهند.