شهلا جاهد، سمیه، مهین قدیری، دلارا دارابی، کبری رحمان‌پور، افسانه نوروزی، ریحانه جباری. اینان تنی چند از زنانِ قاتلی هستند که پرونده‌شان با سر و صدای زیادی مواجه شد، حالا که شما این گزارش را می‌خوانید، خیلی‌های‌شان قصاص شده‌اند و مسافرِ سرزمینی دیگر؛ اما به زندگی هر کدام که نگاه کنید، مجموعه‌ای از اتفاقاتِ ریز و درشتی را خواهید دید که هر کدام می‌تواند دست‌مایه‌ی خلقِ درام‌های مهیجی باشد. اسمِ قاتل به‌خودی خود می‌تواند وحشت‌آور باشد؛ اما نه وقتی پای زنانی در میان باشد که خود مظلومانی بزرگ هستند که حالا قرار است در جایگاهِ یک ظالم قضاوت شوند؛ اما قانون تنها آن قربانی‌ای را به رسمیت می‌شناسد که جانِ خود را از دست داده؛ نه آن قربانی که روح و جسم و زندگی و عشق‌اش را تباه کرده‌اند.
در سینمای ایران، تعدادِ زیادی از قاتلانِ زن به تصویر کشیده شده‌اند؛ به بهانه‌ی پخشِ سریال «گناه فرشته» به کارگردانی حامد عنقا به فیلم‌هایی پرداخته‌ایم که زنان در آن دست به قتل زده‌اند و بخشی از ماندگارترین شخصیت‌های زنِ سینمای ایران را به تصویر کشیده‌اند.

گناه فرشته | حامد عنقا | ۱۴۰۲
قاتل : فرشته| پردیس پور عابدینی | جرم : قتل پیرمرد صاحب‌کار 
هنوز یک قسمت از سریالِ «گناه فرشته» گذشته است؛ بنابراین نمی‌توان حرفی چندانی درباره‌ی آن زد؛ جز اینکه به نظر می‌رسد با داستانی پرتب و تاب و اثری خوش‌ساخت از «حامد عنقا» روبه‌رو هستیم. سریال با یک التهاب و شوک اولیه آغاز می‌شود؛ قصه قتل مردی توسط خدمتکار زن جوان خانه که سرآغاز داستانی پیچیده است که می‌تواند تماشای آن را برای مخاطب جذاب کند. در همان قسمت نخست شاهد بودیم که حامد تهرانی ضمن آشنا شدن با پرونده قتل عشیری سعی کرده است در سمت درست ماجرا بایستد و از مظلوم دفاع کند. از سوی دیگر امیر آقایی در نقش نوید عشیری سوی دیگر این قصه است که نشانه‌های قسمت نخست حکایت از آن دارد که کشمکش‌های حامد با نوید در قسمت‌های بعدی تقابل خیر و شر را در سریال پررنگ‌تر می‌کند.

خفگی | فریدون جیرانی | ۱۳۹۵
قاتل: صحرا | الناز شاکردوست  | جرم: قتلِ رقیبِ عشقی
فریدون جیرانی همواره توجه خاصی به درام‌های جنایی داشته است. این بار هم او فیلمی می‌سازد که قاتلِ آن یک زن است؛ اما صحرا مشرقی در عینِ‌قاتل‌بودن، خود قربانی است. او پرستاری تنها و منزوی است که می‌ترسد هرگز نتواند مردی را برای زندگی مشترک در کنار خود داشته باشد و ناگهان با پیشنهاد مردی جذاب و پولدار مواجه می‌شود که از صحرا می‌خواهد با کشتن همسرش که مریض اوست، راه را برای عشق‌شان هموار کند. صحرا تن به این کار می‌دهد بی‌خبر از آن‌که پای هیچ عشقی در میان نیست و تنها وسیله‌ای است برای رسیدنِ مرد به هدفی که در سر دارد. صحرا از آن قاتل‌هایی است که می‌شود تا ابد برای او دل سوزاند.

خشم و هیاهو | هومن سیدی | ۱۳۹۴
قاتل: حنا | طناز طباطبایی | جرم: قتلِ رقیبِ عشقی‌اش
این فیلم را می‌توان به نوعی بازسازی داستانِ ناصرِ محمدخانی و شهلا زن صیغه‌ای او دانست که همسر آقای فوتبالیست را در بستر کشت؛ این شباهت به گونه‌ای است که گریم و لباس حنا در دادگاه را دقیقا شبیه به لباس‌های شهلا در دادگاه واقعی طراحی شده است. شخصیت حنا سرافراز می‌تواند قدم به قدم مخاطب را با خود همراه کنید. آن سکانسی را به یاد آورید که بعد از کنسرت در پارکینگ جلوی ماشین ناصر را می‌گیرد و با او خوش و بش می‌کند. به خاطر همین حضور است که مخاطب در لحظاتی از فیلم به او حق می‌دهد و گاهی از او متنفر می‌شود. حنا مخاطب را دائم به چالش می‌کشد که آیا باید با او هم‌ذات پنداری کند یا خیر؟ هر چه هست؛ اما او به هیچ عنوان یک قربانی ترحم برانگیز نیست. جنون عاشقانه او را وا می‌دارد که همسر ناصر را بکشد. او یک قربانی مظلوم که سرنوشت و شرایط بیرونی در دام یک اشتباه نافرجام بیندازندش، نیست.

نگار | رامبد جوان | ۱۳۹۴
قاتل: نگار | نگار جواهریان | جرم: قتلِ قاتلانِ پدر
فیلمِ نگار، با بازسازی یک صحنه جنایی آغاز می‌شود. صحنه قتل آقای ولیان که در ساعت ۱۰ شب در یکی از روزهای آذر کشته شد. (تاکیدی که روی این ساعت و روز قتل می‌شود، یادآورِ کتاب مکوت بهرام‌ صادقی که است). همه تصور می‌کنند ولیان خودکشی کرده و به تازگی بعد از گذشت نزدیک به ۴۰ روز، راز جنایت قتل او کشف شده‌است. نگار دختر او (با نقش‌آفرینی نگار جواهریان)که رابطه بسیار خوبی نیز با پدرش داشته، برخلاف مادر افسرده‌اش (با بازی افسانه بایگان)، باور ندارد که او خود کشی کرده و به دنبال چرایی این مساله است. نگار رویاها و خیال‌های عجیبی در ذهنش می‌بیند و بعد از مرگ پدرش دچار توهماتی شده که خودش معنی دقیق آن‌ها را نمی‌داند. غافل از اینکه این توهم‌ها داستان مرگ پدرش را روشن می‌کنند. ایده اصلی داستان، هم‌نهشتی نگار و پدرش است،‌به شکلی که او در آینه به جای تصویرِ خود، تصویرِ پدرش را مشاهده می‌کند. تکرار رخدادهایی این‌چنین، مخاطب را برای به‌قتل‌رسیدن خیالی نگار آماده می‌کند.

هیس دخترها فریاد نمی‌زنند | پوران درخشنده | ۱۳۹۲
قاتل: شیرین | طناز طباطبایی | جرم: قتلِ مرد متجاوز
پوران درخشنده به همراه تهمینه میلانی از نسلِ‌اولِ زنانِ‌کارگردان سینمای ایران هستند که همواره نگاهی خاص به مسایلِ‌ مربوط به زنان داشته‌اند. «هیس!دخترها فریاد نمی زنند» یکی از فمنیستی‌ترین و ساختارشکن‌ترین فیلم‌های پوران درخشنده است که در آن قانون را به چالش می‌کشد. شیرین هشت‌ساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان قرار می‌گیرد. آنچه این زخم را عمیق‌تر می‌کند و واقعه را به فاجعه ختم می‌سازد، این است که دخترک هیچ‌کس را نمی‌یابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کنند. شیرین در بزرگسالی بعد از دو نامزدی ناموفق حالا عاشق شده؛ اما در روزِ عروسی‌اش مردی را می‌بیند که می‌خواهد به دختر کوچکی تجاوز کند و او با لباسِ عروسی مرد را به قتل می‌رساند. طناز طباطبایی در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های خود را به نمایش گذاشته است. درخشنده در این تجربه‌اش، علاوه بر مسئله ی تجاوز و خلاهای قانونی در این باره، به سکوتِ خانواده‌ی قربانیان به خاطر آن‌چه حفظ آبرو خوانده می‌شود، نیز اشاره می‌کند. برو 

من مادر هستم | فریدون جیرانی | ۱۳۸۹  
قاتل: آوا | باران کوثری | جرم: قتلِ‌ مردِ متجاوز
نادر و ناهید تصمیم به طلاق دارند و همین جدایی و کشمکش سبب می‌شود که از دختر جوان‌شان که در سن حساسی است، غافل شوند. سعید دوست صمیمی نادر است که مدت‌هاست در خانه او زندگی می کند و حکم یکی از اعضای خانواده نادر را دارد و محرم رازهای آواست. نادر سعید را دوست خود می پندارد در حالیکه سعید از این صمیمت سوء استفاده کرده و درنهایت به دختر دوستش تجاوز می‌کند. آوا برای انتقام سعید را می کشد اما ناهید، قتل را به گردن می گیرد. آوا که تاکنون موضوع را پیش خود نگه داشته بود، اعتراف می کند که از سعید بچه دار است و او بوده که سعید را کشته و در نهایت با عدم رضایت سیمین، همسر سعید،حکم قصاص برای اوا اجرا می‌شود.

دست‌های خالی | ابوالقاسم طالبی | ۱۳۸۵
قاتل: حوریه | مریلا زارعی | جرم: قتلِ‌ مردی غریبه
مریلا زارعی جز سربازهای جمعه در فیلمِ دیگری (دست‌های خالی به کارگردانی ابوالقاسم طالبی) نیز نقشِ یک قاتل را بازی کرد. پدر حوریه، بعد از جنگ هیچ‌گاه به خانه بازنگشته و دختر با دیدن تغییراتی در رفتار مادر خود، به او مشکوک می‌شود و خیال می‌کند پای مرد دیگری در میان است. اما متوجه می‌شود که پدر او که شدیدا آسیب روحی دیده و در جنگ موجی شده در یک آسایشگاه روانی بستری شده و مادر سعی دارد او را به خانه برگرداند. در این میان ناگهان در سفری به شمال اتفاقی غیرمنتظره می‌افتد و دختر به جرم قتل دستگیر و راهی زندان می‌شود. زارعی در این فیلم نیز بارِ دیگر قدرت بازیگری خود را به تصویر کشیده که از جمله‌ی آن می‌توان به ملاقات او در روز تولدش با پدر و مادرش در زندان اشاره کرد. در این فیلم اما اگرچه حوریه سرنوشتِ خود را پذیرفته و در انتظارِ مرگ است؛ اما سرانجام از گناهی که به پایش نوشته‌اند، مبرا شده و آزاد می‌شوند.  

سربازهای جمعه | مسعود کیمیایی | ۱۳۸۲
قاتل: زینت | مریلا زارعی | جرم: قتلِ‌ همسر
مریلا زارعی در «سربازهای جمعه» حضوری کوتاه دارد؛ اما در همین یک سکانس، یکی از ماندگارترین نقش‌آفرینی‌های خود و البته به‌حق‌ترین قاتلِ زنِ سینمای ایران را به تصویر می‌کشد. او به جرم قتلِ‌ همسر خود در زندان است و منتظر تا حکمش بیاید. حالا در مراسم ختم پدرش و در میان لابه‌ها و خودزنی‌ها فرصتی یافته تا دختر کوچکش را در آغوش بکشد و تعریف کند که چه بر سرش آمده است. او شوهرِ خود را کشته اما از این ماجرا پشیمان نیست؛ او مونولوگی بلند با قلمِ جادویی کیمیایی می‌گوید و آن‌قدر خوب کلمه‌ها را به تصویر می‌کشد که انگار اگر هر کسِ دیگری جز او این کلمات را می‌گفت، یک جای کارِ فیلم برای همیشه می‌لنگید. در سکانس حضور زینت  ضرباهنگ فیلم به گونه‌ای آهسته می‌شود تا شمرده‌شمرده بدانیم چه بر سر زینت و زندگی نداشته‌اش آمده است.

شام آخر | فریدون جیرانی | ۱۳۸۰
قاتل: ستاره | هانیه توسلی| جرم: قتلِ مادر و همسرِ مادر
پس از وقوع جنایتی در ویلایی در شمال کشور، آفاق – مستخدمه خانواده مشرقی – سرگذشت زندگی این خانواده را برای پلیس شرح می‌دهد: میهن مشرقی، استاد دانشکده معماری، ۲۶ سال به‌خاطر دخترش، ستاره، با همسری که دوستش نداشته زندگی کرده است. پس از درگیری میهن و محسن در حضور دانشجویان، میهن بر اثر فشار این ضربه بستری می‌شود و ستاره پدرش را راضی می‌کند که از مادر جدا شود. مانی معترف، دانشجوی میهن مشرقی است که با خانواده او و ستاره رابطه صمیمانه‌ای دارد و ستاره به او به چشم همسر آینده‌اش نگاه می‌کند، ولی مانی تعلق خاطر عمیقی نسبت به استادش دارد و قصد دارد با او – به‌رغم اختلاف سنی زیاد – ازدواج کند و همین سبب می‌شود تا دختر دست به قتلِ آنان بزند. آن هم در شرایطی که به‌هم‌ریخته و عصبی است، کارهای بی‌ربط و عجیبی می‌کند و از شکار حرف می‌زند.

زندان زنان | منیژه حکمت | ۱۳۷۹
قاتل: میترا | رویا نونهالی | جرم: قتلِ‌ ناپدری
«زندان زنان» داستانِ زندگی میترا (رویا نونهالی) است که مرتکبِ قتلِ ناپدری‌اش شده است؛ هر چند این کار را برای دفاع از خود و مادرش انجام داده است. او حالا محکوم به حبسی طولانی در زندان است و زندگی او بهانه‌ای می‌شود برای این‌که کم‌وبیش با داستانِ زندگیِ زنان دیگر آن زندان نیز آشنا شویم. زنانی که هر چه زمان می‌‌گذرد، کم سن‌وسال‌تر می‌شوند و این هشدارِ کارگردان است به دستگاه‌های فرهنگی (که البته گمان نمی‌کنیم کسی جدی‌اش گرفته باشد). در این زندان، میترا که زنی تحصیل‌کرده است به نوعی هم‌دمِ زنانی می‌شود که گاه به خاطر بازی‌های سیاسی و گاه به خاطر بی‌رحمی روزگار پای‌شان به آن‌‌جا باز می‌شود و گاه به سوی چوبه‌ی دار می‌‌روند و گاه به سوی آزادی. زندان زنان هنوز که هنوز است یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که تصویری واقعی از یک زندان می‌دهد دور از کلیشه‌های رایجی که سال‌ها بعد در سینمای ایران شاهدِ‌ آن بودیم. این فیلم داستانِ چالش‌های میترا با رئیسِ جدیدِ زندان (رویا تیموریان) است که بعدتر با هم رابطه‌ای خواهرانه پیدا می‌کنند. در پایان سرانجام این میتراست که از زندان آزاد می‌شود و رئیسِ زندان همان‌جا می‌ماند.  

بچه‌های بد | علیرضا داود نژاد | ۱۳۷۹
قاتل: رویا | زهرا داودنژاد | جرم: چند فقره قتلِ خانوادگی
فیلمِ «بچه‌های بد» را می‌توان فیلمی بسیار جلوتر از زمانه‌ی خود دانست. این اثر در زمانِ‌ اکرانِ خود به سیاه‌نمایی متهم شد؛ زمان اثبات کرد که تا چه اندازه حرف‌های داودنژاد از سرِ آگاهی بوده است. این فیلم حسرت‌های یک نسل را فریاد زد. رویا (زهرا داودنژاد) در این فیلم دختری است که سرِ خود را تراشیده و با بارانی بلند در خیابان‌‌ها پرسه می‌زند. اگر پیش از این، فریماه فرجامی را در فیلمِ «سرب» بدون حجاب و با سرِ تراشیده دیده بودیم، در این‌جا رویاست که سرِ بی‌موی خود را در لحظاتی عیان می‌کند. داستان فیلم درباره دو دوست جوان است که قصد سفر به شمال را دارند و در راه کنار جاده چالوس دختری به نام رویا را سوار می‌کنند تا شمال بیشتر خوش بگذرد اما رویا (که هم‌چنان با آن سکوتِ‌ عجیبش کاراکتری بی‌همتا در سینمای ایران است) پس از یک مشاجره خانوادگی و ارتکاب چند قتل از خانه گریخته است. ما چیزی از گذشته‌ی رویا نمی‌بینیم و تنها در صحنه‌ای مشاهده می‌کنیم که خانه‌ای که رویا در آن کُشت‌وکشتار بی‌رحمانه‌ای به‌راه می‌اندازد، زنی وجود دارد که به‌لحاظ شکل ظاهر و طرز صحبت شباهت چندانی به یک مادر ندارد، و مردهایی که تعددشان در آن خانه شلوغ سوال‌برانگیز و مبهم است.

قرمز | فریدون جیرانی | ۱۳۷۷
قاتل: هستی مشرقی | هدیه تهرانی | جرم: قتل همسر
«قرمز» یک درام جنایی خانوادگی است که می‌توان آن را محصولِ آزادی‌های نسبی سینما پس از دوم خرداد دانست، همان‌طور که هدیه تهرانی که هم‌چنان ستاره‌ی پرفروغِ سینمای ایران است،‌ محصولِ همان دوران است. او برخلافِ زنانِ تا آن‌موقعِ سینمای ایران که همواره در چنبره‌ی تقدیر گرفتار بودند، نماینده‌ی زنان عصیان‌گری بود که حقِ خود را از دنیا می‌خواهند و برای این مهم از چیزی ابایی ندارند. او در «قرمز» نقشِ هستی مشرقی را بازی می‌کند که به خاطرِ شوهرش (محمدرضا فروتن)، کارش را رها و خود را وقف زندگی خانوادگی‌اش کرده؛ اما همسرِ بدگمانش مُدام او را در تنگنا قرار می‌دهد و مورد آزار و خشونت خانگی است. هستی تصمیم به ترکِ ناصر می‌گیرد، اما ناصر به او اجازه این‌کار را نخواهد داد؛ هستی چاره‌ای ندارد جز این‌که او را از سرِ راهِ خود بردارد و در کمالِ خون‌سردی او را به قتل برساند. هستی مشرقی یکی از جذاب‌ترین قاتلانِ زنِ سینمای ایران است.