داستانک/ نگاه حسرت به فرات
کرب و بلا/ دشمن، دور تا دور او حلقه زده بود. خودش را از روی [...]
داستانک/ دستهایش پر بود از خارهای بیابان
کرب و بلا/ خم شد. چیزی از زمین برداشت.باز خم شد.چیزی از زمین برداشت.دوباره و [...]
کرب و بلا/ دشمن، دور تا دور او حلقه زده بود. خودش را از روی [...]
کرب و بلا/ خم شد. چیزی از زمین برداشت.باز خم شد.چیزی از زمین برداشت.دوباره و [...]