اکنون که دیگر کرونا فروکش کرده و ماه رمضان هم به پایان رسیده، کنسرتها از سرگرفته شدهاند و مخاطبان بار دیگر به سالنهای کنسرت سرازیر شده و به تماشای اجراهای مورد علاقه خود مینشینند.
شامگاه چهارشنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه پس از گذشت دو بهار، بار دیگر همچون دوران پیش از کرونا وارد تالار وحدت میشویم و منتظر میمانیم که ارکستر سمفونیک تهران که به علت کرونا مدتی به لحاظ «رهبر» در بلاتکلیفی به سر میبرد و تعداد محدودی اجرا برگزار کرد، به روی صحنه برود.
از آنجا که مدتی است کرونا به قوت قبل خود باقی نیست و کنسرتهای موسیقی در ژانرهای مختلف کم کم به روی صحنه بازگشتهاند، ارکستر سمفونیک تهران برای نخستین بار در سال ۱۴۰۱ با هدایت رهبر مهمان خارجی به نام ولفگانگ ونگنروت روی صحنه رفت.
البته ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۴۰۰ نیز دو بار به روی صحنه رفت که اجرای دوم به علت ابتلای نصیر حیدریان و انتخاب دقیقه نودی رهبر جدید، صرفا با هدف احترام به مخاطب برگزار شد.
با این حال ارکستری که هم اکنون از رهبر ثابت برخوردار نیست و هر بار رهبری مهمان هدایت آن را بر عهده میگیرد، توانست در نخستین اجرای خود در سال ۱۴۰۱ اجرایی بیحاشیه و مورد قبول را به نمایش بگذارد.
در این کنسرت سه قطعه از آهنگسازانی از جمله فلیکس مندلسون اورتورهیبریدز اپوس. ۲۶، محمدتقی مسعودیه موومان زهی، یوهانس برامس سمفونی شماره دو در ر مینور اپوس. ۷۳ اجرا شد.
به گزارش خبرنگار موسیقی آلابست، قطعه اول آغازی بدون هیجان داشت و تا مدتی همان روند را ادامه داد که البته این قطعه همان طور که گاهی دارای نشاط بود گاهی نیز روندی ملایم را در پیش میگرفت که به هر ترتیب نظم موجود در اجرای نوازندگان با هدایت رهبر، کششی را در آنچه اجرا میشد ایجاد میکرد.
قطعه دوم که موومان کوتاه زهی از آهنگساز ایرانی محمدتقی مسعودیه بود، شاید میتوانست فضایی شبیه به فیلمهای جنایی را در ذهن تداعی کند.
و اما قطعه سوم دارای چهار موومان و البته از برامس بود که موومان اول آغازی ملایم داشت و در ادامه فضایی سریعتر را پی گرفت.
موومان دوم آغاز شد و و رفته رفته سازهای زهی به هم پیوستند اما کلیت این موومان دارای فضایی آرام بود.
موومان سوم نسبتا آرام و سریع بود و مومان چهارم فضایی شاداب و سرزنده داشت. ولی به طور کلی نمیتوان از این قطعه به عنوان اثری با فضایی شاداب و سرزنده یاد کرد.