خواننده: آرمان گرشاسبی

متن آهنگ در حسرت ماه چارتار
سر بذار روی شونه هام تا بگم آروم از غصه هام
تا بگم چی اومد به سرم رفت چرا نازنین دلبرم
عیش و شراب و مستی کار ما بود عشق و خدا و هستی یار ما بود
اما شد رنگ زمستون نو بهار ما …
بزم مهر و جنون در دل به پا بود سینه لبریز از شور از وفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا …
سوختم سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود
که عمر رویای من به سر رسید …
باختم باختم من به او همه ی عمر دلدادگی را
که غربت به خانه ام سرک کشید …
خستم از دست روزگار آسمون تو هم با من ببار
چشم من مونده خیره به راه من شبم در حسرت ماه
عیش و شراب و مستی کار ما بود عشق و خدا و هستی یار ما بود
اما شد رنگ زمستون نو بهار ما …
بزم مهر و جنون در دل به پا بود سینه لبریز از شور از وفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا …
سوختم سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود
که عمر رویای من به سر رسید …
باختم باختم من به او همه ی عمر دلدادگی را
که غربت به خانه ام سرک کشید …
سوختم سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود
که عمر رویای من به سر رسید …
باختم باختم من به او همه ی عمر دلدادگی را
که غربت به خانه ام سرک کشید …