موسیقی لری از تنوع و پیشینه‌ای کهن برخوردار است که به دو بخش کلی، موسیقی‌های آوازی (کلامی) و موسیقی‌های‌سازی تقسیم می‌شود، هم‌اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم می‌شود که عبارتند از موسیقی و ترانه‌های غنایی و عاشقانه، موسیقی و ترانه‌های حماسه رزمی، موسیقی و ترانه‌های سوگواری، موسیقی و ترانه‌های فصول، موسیقی و ترانه‌های کار، موسیقی و ترانه‌های طنز و سرودهای مذهبی.

موسیقی و ترانه‌های غنایی و عاشقانه: شامل ترانه‌ها و آهنگ‌هایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانه‌های هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمه‌های شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی (میرونه) و ده‌ها ترانه دیگر که در مقام‌های مختلف موسیقی لری اجرا می‌شود.

موسیقی و ترانه‌های حماسه رزمی: این سرودها بیانگر ارزش‌های حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه یا مقام‌های موسیقی بدون کلام که در رزم‌گاه و مسابقه به کار رفته‌اند، مانند جنگه را، سوارهو و نقاره.

موسیقی و ترانه‌های سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشته‌است و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تاکنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقام‌ها، از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و ده‌ها مقام دیگر.

موسیقی و ترانه‌های فصول: موسیقی و ترانه‌های ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو.

موسیقی و ترانه‌های کار: به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانه‌ها به صورت فردی یا دسته جمعی خوانده می‌شود، مانند ترانه‌های گل‌درو (برزیگری)، هوله (خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.

موسیقی و ترانه‌های طنز: این ترانه‌ها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بوده‌است.

سرودهای مذهبی: بر اساس کلام‌های یارسان (از سروده‌های اهل حق) بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان (شهر بی‌صدا) و دوازده کلام یاری.

تاریخچه

بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعه‌ای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم می‌زند. همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمه‌های باستانی در قالب مقام‌های موسیقی قومی باقی‌ مانده‌ است.

 
البته توالی و ترتیب به هنگام اجرای رقص صورت می‌گرفت و در صورت دیدن سواران، مقام‌های موسیقی رقص قطع می‌گردید و به اجرای مقام‌های سوارکاری (موسیقی رزمی) می‌پرداختند. مثلاً اگر مقام هل پرکه در حال اجرا بود، با دیدن سواران مقام نقاره نواخته می‌شد که در ابتدای مقام‌های موسیقی سوارکاری است. در مناطق لرنشین توالی و ترتیب موسیقی غنایی بدین گونه‌است:سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، گاه ضمن اجرای این مقام‌ها، مقام‌های دیگری مانن شیرین و خسرو، و سارو خوانی نیز اجرا می‌شود.
از ترانه‌های مشهور قوم لر می‌توان به قدم خیر، رنگینه، کش طلا (کفش طلا)، صنم گل و هالو گنم خر اشاره نمود. موسیقی و ترانه‌های حماسی در قوم لر در دو جهت عمل نموده‌اند. تشویق ایلات و عشایر به شرکت و حضور در میدان‌ها نبرد (مانند ترانه دایه دایه) و حفظ و زنده نگهداشتن یاد برخی از شخصیت‌های حماسی قوم لر در دو بخش بی‌کلام، مانند مقام‌های سحری، نقاره، شاره را، یا با کلام، مانند ترانه‌های دایه دایه، جنگ لر وکرمی اجرا می‌شود. از هنرمندان قوم لر استاد همتعلی سالم وشاگردان این استاد نظیر نجفقلی میرزایی، علیرضا حسین خانی و پیرولی کریمی را می‌توان نام برد.

موسیقی سوگواری

این نوع موسیقی بیانگر مراحل مختلف عزاداری و سنت‌های رایج آن در لرستان است. این موسیقی نیز به صورت بی‌کلام (مانند مقام‌های سحری، پاکتلی، چمری) و با کلام (مانند مراسم راراپیشکوه، راراشتکوه، راراشیرازی یا دنگ دال در مناطق مختلف بختیاری) اجرا می‌شود. به عنوان مثال اشعار متداول در دنگ دال از این دست است:

موسیقی فصول: بر اساس اعتقاد حکما در قدیم اجرای موسیقی با اوقات شب و روز، ماه‌ها و فصول در ارتباط بوده‌است و برای هر مقطع از زمان در هر ماه یا فصل، موسیقی و نغمه‌های ویژه‌ای را توصیه می‌کردند. در مناطق لرنشین نیز در گذشته چنین سنتی وجود داشت، از جمله نغمه شادمانه برزه کوهی که به هنگام بهار و بازگشت ایل از قشلاق و جشن بازگشت به سرزمین نواخته می‌شد.

موسیقی و ترانه‌های کار: شامل ترانه‌هایی است که مردان یا زنان به ویژه جوانان در هنگام کار، مانند جمع‌آوری هیزم، آب، شیردوشی و برداشت محصول مشک زنی می‌خوانند. به عنوان مثال دختران و زنها هنگام آوردن آب چشمه آوازی را به صورت همسرایی اجرا می‌کنند که زنگوله‌دار نامیده می‌شود. زنان در لرستان هنگام شیردوشی آوایی را زمزمه می‌کنند.

موسیقی و ترانه‌های طنز: این موسیقی و ترانه‌های که با اجرای حرکات موزون همراه است، در لرستان توسط عده‌ای بنام دلی اجرا می‌شد که استعداد فراوانی در ردیف کردن کلمات و اشعار به صورت بداهه داشتند و از این راه ارتزاق می‌کردند. بیشتر مردم از ترس هجویات جالب آنان مجبور به دادن مبلغی به آن‌ها بودند.

موسیقی مذهبی: این موسیقی شامل سرودهای یارسان که وزن خاصی دارند و به کلام معروف هستند و در نسخ مختلف به گویش گورانی و لکی لرستانی ثبت شده‌اند می‌شود. این کلام‌ها در نزد اهل حق بسیار گرامی و محترم شمرده می‌شوند و شامل تعالیمی هستند که هر شخص وظیفه دارد در طول حیاط خود از آن‌ها پیروی کند. برجسته‌ترین‌سازی که این نغمه‌ها را می‌نوازد «تنبور» (تمیره) است.
 

ترانه دایه دایه

ترانه «دایه دایه» مشهورترین و پرآوازه‌ترین سرودهٔ لری در مقام «سه پا» بوده که امروز مرزهای لرستان را درهم نوردیده و بیشتر موسیقی‌دانان و مردم کشور با این تصنیف قدیمی آشنائی کامل دارند. «دایه دایه» به مرور زمان بارها توسط آهنگسازان محلی و ایرانی بازسازی و تنظیم شده‌است. ریشهٔ این سرود حماسی لری طبق اسناد و روایت‌ها بدین صورت است: نازی خانم بیرانوند مادر فاضل اسدخان از زنان متهور بود و در شعر دایه دایه دربارهٔ نازی خانم دیگری نیز ذکری به میان آمده‌است. فرزندان هردو نازی خانم از شجاعان زمان خود بودند. نازی خانم دیگر دختر حاج عالیخان سگوند و همسر علیمردان خان فیلی بود. این تصنیف دایه دایه دربارهٔ پسرش محمدخان گفته شده‌است.

این تصنیف نیز یک بار توسط رضا سقایی در زمان شاه اجرا شد. در دوران جنگ ایران و عراق استاد محمد میرزاوندی این تصنیف رو به عنوان اثری ماندگار برای رزمندگان در دفاع از کشور ثبت کرد سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور، دربارهٔ این تصنیف گفت: مرحوم سقائی با خلق این اثر ارزشمند و حماسی، روح ایثار و از خودگذشتگی را در بین مردم و رزمندگان اسلام ایجاد کرد.

سازهای موسیقی لری عبارتند از سرنا، دهل، تال (کمانچه)، تنبک (تمک)، و سازهای سنتی مرسوم از جمله سازهایی هستند که در موسیقی قوم لر مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این میان کمانچه تنهاسازی است که با ساز سایر اقوام تفاوت اساسی دارد.

افراد شاخص

از چهره‌های شاخص این عرصه می‌توان به اساتیدی همچون حسین فرجی، مسعود بختیاری، محمد میرزاوندی، همت علی سالم، شامیرزا مرادی، پیرولی کریمی، علیرضا حسین خانی، رضا مریدی دلفان، علی اکبر شکارچی، رضا سقایی، فرج علیپور، ایرج رحمانپور، سیف الدین آشتیانی، حسن سالم و محمد باجلاوند اشاره کرد.