همه ی ما دوست داریم در صلح و آرامش در کنار دیگران زندگی کنیم. و اغلب در تلاش برای مهربان و مؤدب بودن مجبور به کوتاه آمدن می شویم. اما خیلی اوقات این خوب بودن نتیجه ی عکس می دهد چون بعضی ها به آن به چشم یک ضعف نگاه می کنند و سعی می کنند از ما برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. مرز باریکی میان مؤدب بودن و احترام نگذاشتن به خود وجود دارد و همه ی ما باید بتوانیم از این مرز عبور نکنیم.
در ادامه از نشانه هایی خواهیم گفت که می گویند احترامی برای خود قائل نیستید و اجازه می دهید دیگران شما را به بازی بگیرند.
۱- برای خودتان خساست به خرج می دهید تا چیزی را برای کس دیگری بخرید
ما اغلب تصور می کنیم با نخریدن چیزهایی که دوست داریم می توانیم چیزی را به دیگران ثابت کنیم. مثلاً فکر می کنیم اگر همسر مردی از خرید چیزی که می خواهد یا لازم دارد صرف نظر کند تا اولویت را به نیازهای او دهد، همسرش شیفته ی این کار او خواهد شد. اما حقیقت آن است که آدم ها در نهایت به تنها چیزی که فکر می کنند این است که این دقیقاً همان کاری است که باید انجام می شد. اگر نتوانیم برای خودمان پول یا وقت صرف کنیم، دیگران فکر می کنند لیاقتش را نداریم.
۲- بدن خودتان را دوست ندارید
در دنیای امروز شاید سخت بتوان بدن خود را با همه ی عیب و نقص هایش دوست داشت: ما همه در معرض تصاویر مدل های بی عیب و نقصی هستیم که نه چین و چروکی روی پوست شان دارند نه گرمی وزن اضافه. پس طبیعی است که بسیاری از زنان به خاطر همین موضوع دچار نوعی عقده حقارت شوند. اما زیبایی امری سلیقه ای است. بعضی ها فکر می کنند مثل الهه ها هستید و بعضی هم نه. پس در نهایت اینکه مهم نیست چین و چروک دارید یا نه، بالاخره کسی را پیدا خواهید کرد که شما را همینطور که هستید دوست خواهد داشت.
۳- نظر خود را بیان نمی کنید
ما بعضی کارها را صرفاً به این خاطر انجام می دهیم که نه گفتن را بلد نیستیم. راه مان را دور می کنیم، زمان و بنزین مان را هدر می دهیم، دیر به سر کار می رسیم، همه و همه به خاطر اینکه مجبور نشویم آن کلمه ی وحشتناک «نه» را به زبان آوریم. یا از دلخور کردن دیگران می ترسیم یا دل مان نمی خواهد بی ادب یا خودخواه به نظر برسیم. و چه بسیارند آدم هایی که از ضعف های ما بر علیه مان استفاده می کنند.
۴- به خودتان اعتماد ندارید و دائماً نظر دیگران را می پرسید
احساس ناامنی روانی گاهی می تواند مفید باشد. این احساس ما را از ریسک های غیر ضرور و عواقب خطرناک در امان نگه می دارد. اما وقتی بیش از حد خود-انتقادگر و از خود ناراضی باشید، این امر می تواند منجر به افسردگی شود. کسانی که خودشان را باور ندارند و دنبال نظر دیگران هستند اغلب آلت دست دیگران می شوند. این امر جز آنکه حس ناخوشایندتری به آن ها دهد نتیجه ی دیگری ندارد.
۵- سعی می کنید به کسی نه نگویید
بسیاری از آدم ها قدرت نه گفتن ندارند چون دلشان می خواهد دیگران همیشه از آن ها راضی باشند. علتش این است که آن ها عشق کافی از پدر و مادر خود دریافت نکرده اند. آن ها مجبور بودند سخت تلاش کنند تا لیاقت این عشق را پیدا کنند. پس وقتی بفهمید که با این کار آن عشق را دریافت می کنید، در دوران بزرگسالی هم سعی می کنید با همه خوب باشید. این شرایط برای دیگران واقعاً خوب اما برای کسی که می خواهد همه را از خود راضی نگه دارد واقعاً دشوار است.
۶- بی احترامی های آشکار را تحمل می کنید
بسیاری از ما تجربه ی بی احترامی دیدن از سوی دیگران را داشته ایم اما هر کسی واکنش خودش را به این مسأله دارد. کسانی که به چیزی به نام ذهنیت قربانی بودن گرفتارند آماده اند تا چیزهای زیادی را تحمل کنند و دیگران هم با خودشان فکر می کنند احتمالاً این شخص خود از این شرایط لذت می برد. اما حقیقت آن است که این افراد توان پیدا کردن راهی برای برون رفت از یک رابطه ی آزارگرانه را ندارند. متأسفانه همیشه هستند کسانی که از چنین افرادی سوء استفاده کنند.
۷- متوجه چاپلوسی دیگران نمی شوید
آدم ها وقتی اعتماد به نفس ندارند، احترام کافی را دریافت نمی کنند و نیاز دارند احساس کنند که مهم هستند. آن ها به راحتی تحت تأثیر چاپلوسی قرار می گیرند اما این مسأله ممکن است برایشان بسیار گران تمام شود. بسیاری از افراد از این مسأله به نفع خود استفاده می کنند. به همین خاطر کسانی که چاپلوسی رئیس شان را می کنند اغلب موقعیت و شرایط شغلی بهتری دارند.
۸- برخلاف منافع خود عمل می کنید
ما اغلب دلمان می خواهد برای برآورده کردن نیازهای دوستان و خانواده مان هر کاری انجام دهیم، حتی اگر برخلاف منافع خودمان باشد. اما حقیقت آن است که فداکاری هایی که ما می کنیم آنقدرها که شاید به نظر برسد ضروری نیستند. به علاوه، در برخی موارد، اینگونه رفتار کردن اصلاً خوب نیست. مثلاً وقتی این کار را جلوی بچه هایمان انجام می دهیم به آن ها نشان می دهیم که لازم نیست وظایف خود را بپذیرند.
۹- وقتی دیگران کارتان را جدی نمی گیرند تحمل می کنید
بسیاری از مردم فکر می کنند فریلنسرها یا همان خوداشتغال ها بدون کار کردن پول درمی آورند. علتش این است که کسی کار کردن شما را نمی بیند: شما هر روز سر کار نمی روید و هیچ کسی نمی بیند که چقدر خسته اید. اما با همه ی این ها درآمد دارید. به همین دلیل است که دیگران اغلب شما را وادار می کنند بخش بیشتری از کارهای خانه را انجام دهید چون در هر حال خانه هستید. برای آن ها مهم نیست که شما یک شغل واقعی دارید که باید کارهایش را انجام دهید.
۱۰- به خودتان استراحت نمی دهید
کار برای انجام دادن زیاد است و وقت برای انجام شان کم. همه ی افراد بزرگسال احتمالاً این شرایط را تجربه کرده اند. اما بعضی ها یاد می گیرند که از دیگران کمک بگیرند و بعضی ها هم کماکان سعی می کنند همه ی کارها را به تنهایی انجام دهند. در نتیجه، از حجم کار هرگز کم نمی شوند و آنقدر خسته می شویم که دیگر حتی از زندگی مان هم نمی توانیم لذت ببریم.