کتابدونی/ “ناصرالدین شاه قاجار” بر اساس نذری که داشت هر سال در بهار در سرخهحصار تهران آشی می پخت که در تهیه این آش سران و رجال کشور شرکت داشتند و اقایان حکومتی تمام سعی خود را می کردند که وظیفه محول شده به آنها به عنوان مثال پاک کردن سبزی، پوست کردن بادمجان و…. را به نحوه احسنت انجام دهند تا قبله ی عالم با دیدن شوق و اشتیاق آنها در خدمتگزاری، ایشان را ترفیع مقام دهد. باری پس از آماده شدن این آش سفره ای پهن گشته و رجال به همراه شاه بر سر سفره می نشستند و پس از تناول آش هر کدام از رجال به فراخور مقام و منزلت خود کاسه چینی آش خویش را پر از سکه ی طلا و اشرفی کرده و آنرا به عنوان پیشکش به قبله ی عالم تقدیم می کردند، در نتیجه به این کاسه ی پر از اشرفی “کاسه گرمتر از آش می گفتند.” مثل “کاسه گرمتر از آش” کنایه از کسی است در کاری که نفع چندانی برای خودش ندارد بیشتر از افراد ذی نفع دخالت و بحث کند، به کار برده می شود.
ضرب المثل/ کاسه گرمتر از آش
محصولات بخش فروشگاه