ماجراهای «لیلا امامی» نماد «زن روشنفکر» در دوره پهلوی!

فارس/ زن روشنفکر و نوگرا لقبی بود که از دوره پهلوی برای «لیلا امامی» باقی‌ماند و البته برخی مورخان هنوز هم چنین نظری دارند! این لیلاخانم کی بود؟ نوه دختری «وثوق‌الدوله» بود که در سال ۱۲۹۸ شمسی قرارداد ۱۹۱۹ را رشوه گرفت و با بریتانیا بست و البته در ایران اعتراض شد و چون مغایر قانون اساسی بود و ایران را تحت‌الحمایه بریتانیا می‌کرد اصلاً اجرا نشد و وثوق‌الدوله هم رسوا شد و رفت اروپا؛ یعنی دَررفت. البته این جناب وثوق‌الدوله از رجال قاجاری و از ملاکان بزرگ ایران هم بود و البته پولدار بود. لیلا امامی هم که نوه او بود و در اروپا بزرگ شده بود وضعش توپ بود و بعد که به ایران آمد خواهرش شد همسر «حسنعلی منصور» که نخست‌وزیر شد و ترور شد و خودش شد رفیقه «امیرعباس هویدا» که بعدها او هم نخست‌وزیر شد.

با این شرایط معلوم است این لیلاخانم با دربار پهلوی روابط خوبی داشت و میان زنان و دختران دربار و همچنین همسران رجال سیاسی دوره پهلوی به نماد زن مدرن و نوگرا تبدیل شده بود و هر کسی او را می‌دید می‌گفت: «عه، این چقدر خارجیه»؛ احتمالاً به این دلیل که در آمریکا درس هنر خوانده بود و درباره همه مسائل نظر می‌داد و همیشه کتاب دستش بود و در مراوداتش اصلاً مقید به اخلاق هم نبود چه برسد به مسائل دیگر و با هویدا هم بود و همه‌جا بود و در یک دوره‌ای نیز به سبک اروپایی‌ها هویدا را در سفرهای خارجی همراهی می کرد.

القصه این‌که لیلا‌خانم چندسالی با هویدا بود بدون این‌که همسرش باشد و در سال ۱۳۴۵ با هویدا ازدواج کرد و ۵ سال بعد طلاق گرفت و برگشت پاریس.

اِفِه روشنفکری!

ماجرای لیلای بیمار چه بود؟ یکی از کارهای جالب لیلاخانم این بود که «اِفِه» روشنفکری داشت و اصلاً کل سبک زندگی‌اش همین بود! به‌همین‌خاطر هم در مهمانی‌های رسمی آداب و ادب را رعایت نمی‌کرد و مایه دلخوری دیگران و بی‌احترامی به جمع می‌شد؛ بیشتر یک گوشه می‌نشست و «ترجیح می‌داد که گیلاسی [مشروب] در دست و سیگاری بر لب، کتابی به فرانسه یا انگلیسی در دست داشته باشد و خود را مقید به آداب و تشریفات نمی‌دانست و اولین‌مشکل از همین‌جا آغاز شد، چرا که گاه در میهمانی‌هایی در دربار، هویدا با عذرهایی شبیه به این‌که لیلا بیمار بود، موضوع را فیصله می‌داد».

ماجرای رانندگی لیلاخانم

کارهای جالب دیگری که لیلای بیمار انجام می‌داد بیشتر به این مربوط بود که کلاً زیاد هشیار نبود! چرا؟ چون مدام مشروب الکلی می‌خورد و به این کار مشهور بود. حتی سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۴۶ درباره وی گزارش داده است: «او از نسل جدید زنان یکسره آزاد و غرب‌گرای ایرانی است… گاه در عین ‌حال سخت عصبی و کم‌حوصله جلوه می‌کند. آداب و مناسک رسمی را برنمی‌تابد و از مهمانی‌ها و مراسم رسمی که اغلب هم در آن اتفاقی نمی‌افتد، بیزار است. خانم هویدا سیگار وینستون می‌کشد و مشروب مورد علاقه‌اش ویسکی است».

یکی دیگر از کارهای جالب لیلای بیمار این بود که او بود که زد و پای هویدا را ناقص کرد تا همه عمر عصا در دست این‌طرف و آن‌طرف برود. لیلای بیمار با هویدا و با خواهرش و شوهر خواهرش که حسنعلی منصور بود رفته بودند کاخ تابستانی فاطمه پهلوی که موقع بازگشت لیلای بیمار که زیادی مست بوده، راننده هم بوده و بنا به گزارش ساواک: «در موقع تصادف اتومبیل آقای نخست‌وزیر، خواهر خانم آقای منصور که رفیقه آقای هویدا، وزیر دارایی نیز می‌باشد، با حالت غیرعادی پشت فرمان اتومبیل قرار داشته و منجر به تصادف ماشین و مصدوم شدن سرنشینان اتومبیل گردیده». خلاصه این‌که این لیلای بیمار زیاد می‌رفته تو در و دیوار!

چگونه گل می‌کاشت و می‌فروخت؟

لیلای بیمار مثل جناب هویدا کارهای جالب زیاد دارد و گزارش‌های ساواک هم درباره وی مفصل است که به دلایل اخلاقی از آنها صرفنظر می‌کنیم. ولی آن‌چه نمی‌توان صرفنظر کرد این‌که لیلای بیمار به گل‌کاری علاقه داشته و یک گلخانه هم با بودجه نخست‌وزیری در کرج راه انداخته به اسم «سامان گل» که «به طور کلی تأسیسات ساختمان و وسایل مربوط به آن، بدون گمرک و به عنوان نخست‌وزیر وارد شده و از نظر فنی و غیره نیز کلیه پرسنل فنی نخست‌وزیری، بخصوص آقای… تکنسین برق، در هفته دو الی سه روز در گلخانه خانم مزبور، انجام وظیفه می‌نماید. قسمت عمده فعالیت‌‌های گلخانه با نیروی انسانی و بودجه نخست‌وزیری اداره و هدایت می‌شود.» و کار جالب‌ لیلای بیمار این‌که: «خانم امامی هر سبد گل را از ۴۰۰ الی ۱۵۰۰ تومان به نخست‌وزیری می‌فروشد و در ایام نوروز و کریسمس، متجاوز از ۳۵۰۰۰۰ تومان پول گل به ایشان پرداخت می‌شود. ضمناً یک اتومبیل بنز ۲۸۰ با دو راننده نخست‌وزیر، در اختیار ایشان قرار دارد…» گزارش تکمیل‌تر ساواک درباره این موضوع چنین است: «به‌دستور آقای هویدا کلیه مایحتاج منزل و همچین وسایل فنی و غیرفنی گلخانه سامان خانم امامی واقع در کرج که جدیدترین گلخانه پیش‌ساخته و مجهز به مدرن‌ترین دستگاه‌‌ها است از طریق نخست‌وزیری از داخل و خارج تهیه و وجه آن از بودجه محرمانه آقای نخست‌وزیر پرداخت می‌شود و آقای نخست‌وزیر علاوه بر تأمین گل موردنیاز نخست‌وزیری، خرید آن را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کرده است و خانم امامی از این راه سود زیادی می‌برد».

این بود داستان لیلای بیمار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *