شقرانى در عصر حضرت صادق علیه السلام زندگى میکرد. او با آنکه خود را از دوستان و پیروان آن اهل بیت علیهم السلام میدانست شراب می خورد و به این گناه بزرگ آلوده بود.
روزى امام علیه السلام در رهگذر تنها با وى برخورد کرد: براى آنکه از عملش انتقاد کند و از شراب خوردنش باز دارد آهسته به او فرمود:ان الحسن من کل احد حسن و انه منک احسن لمکانک منا و ان القبیح من کل احد قبیح انه منک اقبح 
ای شقرانی! کار خوب از هر کسی زیباست؛ ولی کار خوب تو زیباتر است؛ چون تو با ما نسبت داری.کار زشت هم از هر کسی زشت است؛ ولی کار زشت تو، زشت تر است؛ چون به ما وابسته هستی.
امام علیه السلام هنگام انتقاد دو نکته را در نظر داشت اوّل آنکه مسأله شرابخواری را به رخ او نکشید؛دوّم آنکه با او با کرامت سخن گفت.

منبع :بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۳۵۰‪