انسان های مختلف در مقابل مشکلات و رویدادهای زندگی با روش های مختلفی مواجه می شوند و در این میان برخی افراد به قضایا از دید مثبت نگاه کرده و گروهی دیگر به مشکلاتشان از منظر منفی نگاه می کنند.
بدون شک همه ما با دیدن انسان های مثبت اندیش احساس خوبی داشته و در اعماق وجود خود دوست داریم تا مانند آنها رفتار کنیم. طبیعتا این موضوع در تربیت فرزندان نیز نقش مهمی داشته و آموزش مثبت اندیشی به فرزندان دارای اهمیت زیادی است و این موضوع پس از بچه دار شدن به نوع دیگری نمود پیدا می کند. همه ما دوست داریم تا کودکانی مثبت اندیش داشته باشیم ولی بسیاری از والدین نمی دانند که چگونه این روند را به کودک خود آموزش دهند.
به طور طبیعی اگر درباره آینده هر کودکی از والدین او سوال کنید بدون شک آن ها برای کودک خود آینده ای روشن را تصور می کنند. تحقیقات پژوهشگران درباره این موضوع نتایج جالبی را نشان داده است، این تحقیقات حاکی از آن است که درصد بسیار زیادی از والدین در مقابل ضعف ها و خود کم بینی های ذهنی کودک خود با توان بالایی مثبت بوده و سعی می کنند با دیدن جنبه بهینه موضوع به فرزند خود بقبولانند که او قادر به انجام کاری است که فکر می کند نمی تواند آن را انجام دهد.
باید توجه داشت که این موضوع در برخی موارد نتیجه مناسبی ندارد، برای مثال هنگامی که کودک برای ابراز احساسات خود راهی نیافته و سکوت اختیار می کند بیشتر والدین فکر می کنند که کودک آنها در حال فکر کردن و تحلیل است و در بیشتر موارد این موضوع کاملا متضاد با واقعیت ذهن فرزند آن ها است زیرا کودک از درک منطقی توسعه یافته بزرگسالان بهره مند نیستند و ممکن است موارد ساده ای که در ذهن ما حل شده به نظر می رسد برای آنها بحران زا و یک مورد غیر قابل حل به حساب بیاید.
از ذهن در هم ریخته کودکان خود بترسید
یکی از بزرگ ترین مشکلات ممکن برای یک کودک این است که ذهنی درگیر و به هم ریخته داشته باشد، کودکانی از این دست در ذهن خود از شرایط موجود گزینه های متعددی را می سازند که بیشتر آنها منتهی به پاسخ “من نمی توانم ” می شود. به این ترتیب ترس از عدم توفیق در ذهن آنها شکل خواهد گرفت و به سادگی از کارهای پیچیده دست می کشند.
تحقیقات پروفسور کرول دویک متخصص روانشناسی کودکان حاکی از آن است که این گروه از کودکان به علت عدم باور به موفقیت سعی می کنند وظایف بسار اولیه و اندکی را انتخاب کنند و حتی در صورتی که مجبور به گزینش ماموریت هایی که در ذهن آنها دشوار است شوند به هیچ عنوان ذهن خود را برای دستیابی به موفقیت تنظیم نکرده و تمام تلاش ناخواسته خود را برای عدم موفقیت به کار برده تا به خودشان نیز ثابت کنند که ذهن انها درست برداشت کرده و آنها در انجام این کار ناتوان هستند!
راه حل چیست؟
به اعتقاد روان شناسان، والدین می توانند نقشی حیاتی در این ماجرا ایفا کنند، برای مثال وقتی که کودک شما از انجام فعالیت های ورزشی سر باز زده و ترس از عدم موفقیت دارد می توانید با جملات روحیه بخش به او کمک کنید، برای مثال می توانید به او بگویید که او یک ورزشکار مادرزاد است ولی به هیچ عنوان نباید به او موفقیت های خود در سن سال او را یادآور شوید زیرا این عمل تنها بار او را سنگین تر کرده و در نهایت کودک خود را از دست یابی به هدف دورتر خواهید کرد.
در این میان موارد بسیار مهمی هستند که می توانند در این مورد یاری بخش شما باشند.
می توانم را به یک ارزش تبدیل کنید
سعی کنید که در ذهن کودک خود نفوذ کرده و او را در انجام کارها تشویق کنید. به او یاد دهید تا جمله می توانم این کار را انجام دهم را راحت بگوید و در ذهن خود باور داشته باشد حرفی که زده است کاملا درست است. البته در دست یابی به این هدف به یاد داشته باشید که پشتکار کلید اصلی محسوب می شود.
از تمام فرصت ها بهره ببرید
هر روز صبح از فرصت های پیش رو در زندگی شخصی خود با کودک خود صحبت کنید تا او انگیزه بگیرد، لازم نیست تا به فکر مورد خاصی باشید تا آن را با فرزند خود در میان بگذارید بلکه موارد روزمره و اولیه نیز می توانند برای کودک هیجان ایجاد کنند، برای مثال می توانید به کودک خود بگویید که امروز قرار است برای چند نفر سخنرانی کنید و یا در جلسه امروز ایده های خود را با مدیر بخش در میان خواهم گذاشت. به این ترتیب کودک شما هیچ چیز را غیر قابل دست یابی نخواهد دید زیرا در کنار خود والدینی را می بیند که برای لحظه لحظه خود مثبت می اندیشند.
سرعت یادگیری کودکتان را بر اساس معیارهای خود تنظیم نکنید.
به خاطر داشته باشید که کودکان بسیاری از مهارت ها را دیرتر از بزرگسالان یاد می گیرند و همین امر نیز موجب می شود تا برخی والدین پس از مدتی تلاش به علت نرسیدن به نتیجه مورد انتظارشان از ادامه مسیر منصرف شوند. باید گفت که کلید اصلی این است که زمان بیشتری را به فرزندان خود بدهید به خصوص برای دختران این موضوع به زمان بیشتری نیاز دارد زیرا حس وابستگی آنها در کودکی به مراتب بیشتر از پسران است و در ذهن خود برای استقلال رفتاری عجله ای ندارند.
دست به ریسک بزنید
فرزندانی که پدر و مادر آنها ریسک نکنند به هیچ عنوان یاد نخواهند گرفت که در زندگی با مشکلات مواجه شوند. کودکان باید بیاموزند که برخی اوقات ریسک کردن موجب جریان مجدد حیات در زندگی می شود. روان شناسان توصیه می کنند سعی کنید ریسک های کوچک و هیجان زا داشته باشید و آنها را با کودکان خود در میان بگذارید تا انها نیز یاد بگیرند که ریسک به موقع بخشی از رسیدن به موفقیت محسوب می شود.
حد باورهای کودک خود را تغییر دهید
سعی کنید تا برای کودک خود محدوده های بزرگتر و بزرگتری ترسیم کنید تا به تدریج بتوانند بر وسعت دید خود نسبت به اینده بیفزایند و برای خود مرزهای جدید و وسیع تری به وجود بیاورد.
مهارت های فرزندتان را پرورش دهید
شاید بتوان بهترین راه برای انجام این مورد را خواندن کتاب و انجام بازی های کامپیوتری دانست، خواندن کتاب به سطح اگاهی کودک کمک کرده و انجام بازی های کامپیوتری نیز سرعت پاسخ گویی ذهن انها را بالا می برد. البته باید نظارت بسیار دقیقی روی محتوای بازی و کتاب مورد نظر برای کودکتان داشته باشید تا نتیجه معکوس حاصل نشود.
پیشرفت را با تشویق همراه کنید
برای هر پیشرفت کودک خود ارزش قائل شوید، بگذارید تا فرزند شما تمامی پیشرفت های خود را با شما در میان گذاشته و از این بابت به خود افتخار کند، برای پیشرفت های فرزند خود جایزه هایی در نظر بگیرید و یا اینکه حداقل در میان جمع انها را تشویق نمایید تا به ارزش پیشرفت خود پی ببرند.
در پایان بار دیگر یادآور می شوم که تمامی موارد یاد شده تنها در بازه های زمانی بلند مدت قابل دست یابی هستند و در زمان اندک نمی توان توقع تغییر چشمگیر در کودک را داشت.