وابستگی هم به خودمان آسیب میزند و هم دیگران را آزار میدهد، اما میتوان آن را مدیریت کرد؛ به خصوص اکنون که کودکان به دلیل آموزش غیرحضوری بیش از حد به مادران خود وابسته شدهاند و باید راهکار کاهش آن را آموخت.
عاطفه سهرابی، روانشناس، به تشریح راهکارهای عملی مدیریت خشم و سایر عواطف میپردازد.
در هفتمین جلسه این دوره آموزشی او به آموزش مدیریت وابستگیها پرداخته است که در ادامه میخوانید و میبینید.
امروز در مورد مدیریت وابستگیهایمان صحبت میکنم. وابستگی یعنی چه؟ وابستگی در نظر افراد معناهای متفاوتی دارد و برخی آنقدر با وابستگی اُخت شدهاند که فکر نمیکنند این شیوه عملکرد آنها نوعی وابستگی است.
مثالی میزنم. شاید همه شما دیده باشید که نهالی را در پارک، باغ و … کاشتهاند و چوبی را به آن بستهاند تا از نهال مراقبت کند و خم نشود. بعد از مدتی که از همان مکان رد شوید، خواهید دید که آن چوب دیگر نیست و باغبان چوب را از نهال جدا کرده است. در واقع آن نهال رشد کرده و قوی شده است و دیگر نیازی ندارد که به چوبی تکیه کند.
وقتهایی به خودمان میآییم و میبینیم که تمام امور زندگیمان مختل شده یا عقب افتاده و وقتی از ما میپرسند که چرا چنین شده است، تمام جوابهای ما منوط به یک نفر دیگر است و میگوییم فلانی نیامد، فلانی وقت نکرد و … .
اکنون در بین مادرها و فرزندان وابستگی را بیشتر میبینیم. از وقتی که مدارس غیرحضوری شده بسیاری از مادرها با شکایت از این وابستگی نزد ما میآیند. مادری به من گفت که دیروز نشستم و یک دل سیر گریه کردم، چون از این همه وابستگی فرزندم به خودم خسته شدهام.
وابستگی مانند احساسات دیگر یک طیف است. وقتی به حد افراط برسد، افراد را خسته میکند. حال چه زمانی وابستگی، خودمان و دیگران را خسته میکند. ابتدا به این میپردازیم که چه زمانی وابستگی خودمان را خسته میکند؟ وقتی که متوجه میشویم از خیلی از موقعیتهایمان میگذریم، صرفاً برای اینکه یک نفر دیگر فرصت نکرده است که در کنار ما باشد تا به کاری یا امر خوشحال کنندهای مشغول شویم.
علائم نگرانکننده وابستگی
میپرسیم چرا کتابی را که مدتها میخواستی بخری نخریدی؟ در کمال ناباوری میگوید که کسی نبود با او بروم یا مدتهای مدیدی است که فردی به پیادهروی نرفته و وقتی از او میپرسیم چرا نرفتی؟ میگوید که کسی نبود که با او بروم. اینها علائم نگرانکنندهای است.
وابستگی چطور میتواند طرف مقابل را اذیت کند؟ وقتی که یک نفر ببیند، مدام غیر از کارهای خودش موظف است که کارهای فرد دیگری را انجام دهد. این کار تا حدی و تا جایی لذتبخش است و انسان به این فکر میکند که با هدف نوعدوستی میتواند کاری را برای کسی انجام دهد، اما وقتی که احساس کند امور مربوط به خودش متعدد شده است، فضای وحشتناکی برای او ایجاد میشود.
بسیاری از مادرها شکایت میکنند که از وقتی مدارس غیرحضوری شده است، فرزندشان میگوید بیا کنار من بنشین و در طول مدتی که در کلاس حضور دارم کنار من باش. آیا این وابستگی منطقی است؟
علت به وجود آمدن وابستگی چیست؟ گاهی بستر آماده نیست و به خاطر آماده نبودن آن افراد نگران میشوند و احساس میکنند که باید به کسی تکیه کنند؛ مثل دانشآموزی که احساس میکند باید به مادرش تکیه کند تا اگر معلمش سؤالی پرسید، زود جواب بدهد.
این رفتار را تا حدی میپذیریم، چون کودکان آمادگی لازم را برای حضور در کلاسهای مجازی را نداشتند. اگر در دورههایی به کودکان آموزش داده میشد که چطور مطلبی را بنویسند و عکس بگیرند یا صدا را ضبط کنند و آنان آمادگی این کارها را داشتند، میگفتیم بچهای که به مادرش وابسته است مشکل دارد. کودکان هم باید درسشان را یاد بگیرند و هم مهارتهایی را و این امر موجب نگرانی آنان شده است و ترجیح میدهند که مدام به یک نفر تکیه کنند.
از بین رفتن خلاقیت و عزت نفس
اگر بچهها عادت کردهاند که والدینشان پیش آنها بنشینند و به مادر خود میگویند که تو هیچ کاری نکن و فقط کنار من بنشین، این وابستگی است و عواقب بدی دارد و موجب میشود که خلاقیت، اعتماد به نفس و عزت نفس کودک از بین برود.
حال راهکار چیست؟ ما هیچ وقت به فردی که یک نفر به او وابسته شده است نمیگوییم پشتش را خالی کن و او را تنها بگذار. این فرد مثل همان نهال است. آیا وقتی نهال ضعیف است، ما چوب را از آن جدا میکنیم؟ قطعاً خیر. در مورد وابستگی دانشآموزان به مادران هم میگوییم حالا که فرزند شما اصرار دارد در کنارش بنشینید، پس این کار را بکنید، اما در طول هفته برنامهریزی کنید. اگر شنبه تمام چهار ساعت آموزشی را در کنار کودک نشستید، یکشنبه سه ساعت و نیم کنار فرزندتان بنشینید و نیم ساعت نبودن باید نامحسوس باشد.
مثلاً بگویید تا تو این فایل صوتی را گوش میکنی، من بروم زنگ بزنم، یا غذا را هم بزنم. سپس ساعات حضور در کنار فرزند را آرام آرام کم کنید، اما اگر در نبود شما کاری را اشتباه انجام داد، اجازه ندارید داد بزنید و بگویید که یک دقیقه نبودم ببین چه کار کردی؟ نتوانستی کار سادهای را انجام بدهی؟ باید اشتباه کودک را بپذیرید، چون اگر کودک را مؤاخذه کنید، نه تنها وابستگیاش کم نمیشود، بلکه بیشتر هم خواهد شد.
در گذشته روزهای اول مهر به مادران بچههایی که گریه میکردند، میگفتند که بچه را بگذار و برو. خودش خوب میشود، اما این کار به بچهها آسیب میرساند. حالا گفته میشود که مادرها در حیاط بنشینند تا جدایی بچهها از والدینشان کمکم اتفاق بیفتد. نباید وابستگی یکباره قطع شود، چراکه میزان آن دو برابر میشود و ممکن است به اختلال تبدیل شود. مراقب باشیم وابستگی بیجا به کسی پیدا نکنیم و ناخواسته کسی را به خودمان وابسته نکنیم.