چندی قبل خانواده دختری ۱۵ساله به اداره پلیس رفتند و گفتند که دخترشان به طرز مشکوکی ناپدید شده است. آنها میگفتند که آخرین بار دخترشان ملینا برای رفتن به کلاس زبان از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است.
با اظهارات پدرخانواده تحقیقات پلیس برای یافتن دختر گمشده آغاز شد. در شرایطی که تجسسهای پلیسی ادامه داشت، پدر ملینا بار دیگر راهی اداره پلیس شد و گفت دخترش را گروگان گرفتهاند.
وی که مضطرب و پریشان بود، گفت: ۲۴ساعت بعد از ناپدید شدن دخترم، پیامکی به دستم رسید با این مضمون که« دخترتان گروگان ماست و اگر میخواهید او را زنده ببینید باید یک میلیارد تومان پول تهیه کنید.
این مرد ادامه داد: دقایقی بعد نیز فردی ناشناس با موبایل دخترم به من زنگ زد و گفت ملینا را در پارک با تهدید چاقو ربوده و در اتاق متروکهای زندانیاش کرده است. او میگفت اگر پلیس را در جریان قرار دهم جان دخترم را میگیرد و من هرگز او را نمیبینم. با این حال من تصمیم گرفتم موضوع را با پلیس درمیان بگذارم.
ماموران از پدر ملینا خواستند تا با آدمربایان قرار صوری بگذارد به این بهانه که یک میلیاردتومان پول را آماده کرده است. وقتی وی با مرد تماس گیرنده قرار گذاشت و مأموران در محل حاضر شدند، خیلی زود معلوم شد که همهچیز یک نمایش عجیب و ماجرای غیرواقعی بوده است. در محل قرار به جز پسری جوان، دختر نوجوان نیز حضور داشت و آنها با همدستی یکدیگر نقشه آدمربایی ساختگی را طراحی و اجرا کرده بودند تا از پدر ملینا پول بگیرند.
ملینا گفت: با پدرام در فضای مجازی آشنا شدم اما خانوادهام خیلی سختگیر بودند و خیلی اجازه نمیدادند تا از گوشی موبایلم استفاده کنم. آنها همیشه به من تذکر میدادند و دیگر از سختگیریهایشان خسته شده بودم. از سوی دیگر در فضای مجازی و عکسهای بلاگران میدیدم که بقیه دختران چقدر راحت میتوانند همه جا بروند اما من اجازه نداشتم حتی به خانه دوستانم بروم. این رفتارها موجب شد تا از خانه فرار کنم و پیش پسر موردعلاقهام بروم. سپس نقشه آدمربایی ساختگی طراحی کردم تا از پدرم پول بگیرم و بتوانم با پسر موردعلاقهام به مسافرت برویم اما خیلی زود دستم رو شد.
با افشای این حقیقت، تحقیقات پلیسی در این پرونده، زیرنظر بازپرس جنایی تهران ادامه دارد.