قطعاً برای شما هم پیشآمده است که در پیادهروهای شهر و بهویژه در مقابل اسباببازیفروشیها یا سوپرمارکتها کودکانی را دیده باشید که جیغ میزنند؛ پایشان را بر زمین میکوبند و از والدین می خواهند که چیزی را برایشان بخرند. آنان با شنیدن هر «گفتم نهِ» پدر یا مادر؛ مشتی محکم بر ران او میکوبند و به جیغوداد خود ادامه میدهند تا بلکه به هدف برسند.
این کودکان در لحظه به دنبال لذت از آن شی یا خوراکی هستند. بسا این که نیم ساعت بعد دلزده شوند و بدون هیچ حسی؛ آن خوراکی یا اسباببازی را به گوشهای پرتاب کنند. من از کودکان عذر میخواهم که برای انتقال منظورم آنها را سوژه این نوشته کرده ام چون گویا این ویژگی دیگر فقط متعلق به کودکان نیست. برخی از اندیشمندان مطالعات فرهنگی، ویژگی زندگی امروز را «لذت فوری» یا به تعبیر دیگری، «ارضای آنی خواسته ها» میدانند.
این مفهوم به کمتحملی و بیصبری افراد برای دستیابی به لذت اشاره دارد و بیانگر آن است که در زندگی امروز به تأخیر انداختن لذت امری ناموجه شده است، بهگونهای که افراد تمایل دارند تا دقیقاً مانند آن کودکی که در ابتدای این مطلب مثال زدم لذتهایی را که طالب آن هستند در لحظه تجربه کنند. جمله «من همین الآن اونو می خوام» به بهترین شکل بیانگر معنی لذت فوری است. گویا ما دیگر نمیخواهیم و نمیتوانیم برآورده شدن خواسته هایمان را به آینده موکول کنیم یا به تعویق اندازیم. گسترش چای کیسه ای، قهوه فوری، خداحافظی با طبخ غذا و خرید غذای آماده، دوستی های فوری و… بیانگر آن هستند که تحمل و صبوری برای دستیابی به لذت کاهش یافته است. لذت فوری، در مقابل «لذت پس از صبوری» قرار دارد.
منظور آن است که دستیابی به لذت نیازمند تحمل سختیهایی است. تجربه لذتِ نویسنده شدن، تجربه لذتِ معلم شدن، تجربه لذتِ ثروتمند شدن، تجربه لذتِ مادر شدن، تجربه لذتِ شاعر شدن، تجربه لذتِ فوتبالیست شدن، تجربه لذتِ رانندگی با یک ماشین مدرن از آن جملهاند.
درواقع این لذتها، در لحظه و فوری به دست نمیآیند و مرهون تحمل قدری رنج و صبوریاند. بین آرزو و لذت بردن از تحقق آن آرزو، پلی به نام رنج و صبوری قرار دارد. هرچند لذت فوری ویژگی زندگی امروز بشر تلقی شده است ولی به نظر میرسد که تعجیل برای رسیدن به لذتهای زندگی و برآورده شدن فوری خواستهها به شکل پررنگی به یکی از مهمترین ویژگیهای جامعه ایرانی بدل شده است. شاید در اطرافمان کم نیستند افرادی که در طول یک سال به دنبال دوازده هنر یا حرفه رفته و بهمحض آن که دریافته که این هنر یا حرفه نیازمند طی مسیری سخت و زمانی طولانی است آن را رها کردهاند. ولی این همه ماجرا نیست. این روزها یافتن دانشجوی فوری، ترانهسرای فوری، عکاس فوری، سلبریتی فوری، ثروتمند فوری و… چندان دشوار نیست.
امروزه افراد بهسختی قبول میکنند که برای مثال اگر میخواهند یک عکاس حرفهای شوند باید مدت ها در نیمههای شب از خواب شیرین شان صرفنظر کنند و به انتظار طلوع خورشید بنشینند تا درنهایت عکسی حرفهای از طلوع خورشید بگیرند یا بهدشواری میپذیرند که ممکن است برای نوشتن یک رمان ۱۰ سال و شاید هم بیشتر زمان صرف کنند. گسترش لذت فوری، پیامدهای اجتماعی خاص خودش را نیز خواهد داشت. «سطحی شدن امور» یکی از آنهاست. شاید به همین دلیل است که این روزها مدام به دنبال آدمهای اصیل و نه فوری، میگردیم.
شاید به همین دلیل است که این روزها با شنیدن هرفردی که اسمی در کرده است، بلافاصله نام او را در اینترنت جست وجو میکنیم تا دریابیم که جزو « فوریهاست» یا صبوری و رنج متحمل شده است. در کنار لذت فوری، یکی از ویژگیهای انسان امروز دلزدگی یا َملال فوری است. انسان امروز زود از لذتهایش خسته میشود. زود به دنبال لذتی دیگر میدود، بله میدود! لذت و ملال فوری، توصیف زندگی انسان امروزی است.