واکنش اصولی والدین درباره اصرارهای کودک‌شان برای ماندن در خانه پدربزرگ و مادربزرگ باید چگونه باشد؟
 امروزه والدین به دلیل مشغله کاری و البته شرایط خاص مانند آلودگی هوا و … که بیرون بردن کودکان خطر دارد، کودک‌شان را بیش از گذشته به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌سپارند. این شرایط در صورت پیوستگی می‌تواند منجر به شکل‌گیری وابستگی بیش از حد در کودکان به آنان شود و در کنار الطاف بی دریغ و دلسوزانه آنان ممکن است آسیب‌هایی به جا بگذارد. حالا سوال این است که وابستگی بیش از حد کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ‌شان نیاز به مدیریت دارد یا نه؟ وقتی آن‌ها اصرار می‌کنند که می‌خواهند بعد از رفتن پدر و مادر باز هم در خانه پدر و مادربزرگ بمانند، والدین باید چه کنند؟ اگر این مسئله مدیریت نشود، چه آسیب‌هایی دارد؟ در ادامه به این سوالات پاسخ خواهیم داد.

   وابستگی یک اعتیاد روانی عاطفی است
قبل از هر چیز باید به تعاریف دلبستگی و وابستگی به زبان ساده بپردازیم تا تفاوت آن‌ها را متوجه شوید. دلبستگی پیوند عاطفی نسبتا پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که در تعامل واقعی و منظم با آن‌هاست، ایجاد می‌شود. تمایل کودک به برقراری نوعی رابطه نزدیک با افرادی معین و احساس امنیت بیشتر در حضور این افراد، دلبستگی نامیده می‌شود که خوب است. اما آن روی دیگر سکه، وابستگی است که یک اعتیاد روانی عاطفی محسوب می‌شود. زمانی که کودک در رفع نیازهای عاطفی از سمت والدین احساس ایمنی نکند، به نوعی حالت وابستگی به دیگران مثلا پدر بزرگ و مادربزرگ در او ایجاد شده که در نهایت به افسردگی و اضطراب منجر می‌شود. شخصیت‌های وابسته در کودکی به نوعی طرد شدگی از والدین را تجربه کرده‌اند. این افراد شکننده هستند و بیشترین زمانی که ریشه بروز این اختلال را شکل می‌دهد در سنین یک تا سه سالگی کودک است. باید مراقب باشیم تا سپردن کودکان به مراقب جانشین به کودک‌مان حس طرد شدگی به وی منتقل نکنیم تا مبادا دچار وابستگی و جست وجوی امنیت در جای دیگر شود.

    چرا نوه‌ها عاشق خانه پدرومادربزرگ می‌شوند؟
پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها به‌دلیل تنهایی و علاقه زیاد به نوه با ابراز محبت افراط‌گونه به نوه‌شان، متأسفانه اغلب به جای پاسخ به درخواست کودک، بیش از حد به او توجه می‌کنند و این به مرور منجر به شکل‌گیری شخصیت وابسته در کودک می شود. همچنین سیستم تربیتی پدربزرگ و مادربزرگ شرایط سهل گیرانه‌تری نسبت به والدین دارد چون آن‌ها به کودک حق انتخاب می‌دهند و قانون گذاری خاصی نمی‌کنند، بنابراین کودک با کنترل شرایط به گونه‌ای رفتار می‌کند که همه باید به خواسته‌های او توجه کنند که در خانه پدربزرگ و مادربزرگ این شرایط برای او مهیاست. هنگامی که کودک به خانه خودشان می‌رود باز هم می‌خواهد محیط را کنترل کند اما والدین این اجازه را به او نمی‌دهند بنابراین به سمت خانه پدربزرگ و مادربزرگ سوق پیدا می‌کند.

    ۴ توصیه به والدین برای مدیریت وابستگی نوه‌ها
برای از بین بردن وابستگی کودک‌تان به پدربزرگ و مادربزرگ، باید یک سری راهکارها را مد نظر قرار دهید.
برای اطرافیان به‌خصوص پدربزرگ و مادربزرگ کودک تبیین کنید که حساسیت‌های شما در تربیت فرزندتان چگونه است؟ خطوط قرمز را مشخص کنید و بر اهمیت اجرای این قوانین تاکید داشته باشید.
 برای برگشت کودک از قبل زمان ماندن وی را در خانه مادربزرگ اطلاع دهید. اگر زمانی که از محل کار باز می‌گردید، کودک‌تان با گریه و قشقرق می‌خواهد همچنان در خانه پدربزرگ و مادربزرگ بماند، باز هم نباید کوتاه بیایید و با اقتدار با این رفتار وی مخالفت کنید. دستان وی را بگیرید و بنشینید به اندازه قد او و با نگاه به چشمانش دوباره زمان برگشت را با لحن مهربان به او یادآوری کنید. مثلا بگویید: «عزیزم همون‌طور که بهت گفتم کی میام دنبالت، اومدم و ما باید بریم خونه و من اومدم دنبالت تا با هم بریم خونمون، کلی کار داریم با هم انجامش بدیم» و چندتا از فعالیت‌های لذت‌بخش دو نفره را برایش یادآوری کنید مثل کمک به درست کردن دسر، کاردستی، تماشای برنامه مورد علاقه و … که البته برای شما قابل انجام باشد و بد قول نشوید. همچنین زمانی که برخی مواقع بدون قشقرق و گریه به همراه شما می‌آید او را تشویق کنید تا این رفتارش غیرمستقیم تقویت شود و بداند با شما بودن برایش لذت بخش است اما مراقب باشید تبدیل به باج نشود.
 برای کم کردن این وابستگی به هیچ‌وجه نباید مغرضانه رفتار کنید و نباید احساسات او را علیه آن‌ها تحریک کنید. جمله‌های این چنینی را هیچ وقت نگویید: مامانت نمی شم چون فلانی رو بیشتر دوست داری؛ اگه نیای خونه دیگه دوست ندارم و … .
 با محبت و صرف زمان بیشتر و تقویت رابطه با کودک‌تان می توانید دلبستگی بین خود و کودک‌تان را ترمیم و وابستگی به دیگران را کم کنید. زمان بیشتری را با فرزندتان بگذرانید و با او بازی کنید؛ همان‌طور که پدربزرگ و مادربزرگ این کار را برای او انجام می‌دهند.

نویسنده : صدیقه معدنی | کارشناس‌ارشد روان‌شناسی