خراسان/ مردی ۳۰ ساله هستم که ۶ ماه است ازدواج کرده ام. همسرم به خانواده اش بسیار وابسته است، به طوری که طاقت دوری از آن ها را ندارد و مادر زنم در زندگی مان دخالت زیادی می کند. لطفا مرا راهنمایی کنید.
پاسخ
از آمادگی های لازم برای شروع زندگی مشترک استقلال عاطفی و فکری است. طبق گفته های شما همسرتان آمادگی لازم در این دو مورد را ندارد. قطعا همین طور که این مسئله نگرانی هایی را برای شما به وجود آورده است، همسر شما نیز درگیر کشمکش روانی بین پذیرفتن زندگی زناشویی و زندگی خانه پدری است. قبل از هر چیز بهتر است در این شرایط برای کم شدن تنش ایجاد شده رابطه ای همدلانه با همسرتان داشته باشید؛ یعنی به او بگویید من می دانم چقدر برایت فاصله گرفتن از خانوادهات سخت است و به او این اطمینان خاطر را بدهید که قرار نیست از آن ها جدا شود یا آن ها را از دست بدهد. در مرحله بعد انتظارات و نظرات تان را درباره چگونگی رفت و آمدهای خانوادگی بگویید.
در این مرحله یادتان باشد هر تغییری به صبر و زمان نیاز دارد، پس به همدیگر زمان بدهید و انتطارات تان را با کمی انعطاف به هم نزدیک تر کنید؛ برای مثال ممکن است همسر شما هفته ای ۵ بار دید و بازدید از خانواده اش را کافی بداند ولی از نظر شما یک بار در هفته کافی باشد، در این شرایط درباره زمان ایده آل در یک مقطع زمانی کوتاه مدت به توافق برسید، مثلا هفته ای ۳ بار در ۶ ماه آینده و بعد به همسرتان فرصت دهید تا کم کم بتواند به این هدف مطلوب برسد؛ در این مدت بهتر است همسرتان اگر مشغول به کار یا فعالیتی نیست خودش را سرگرم فعالیتی کند؛ مثل: کلاس های آموزشی و ورزشی …
وقتی بتوانید برای زندگی مشترک تان به کمک هم حد و مرز مشخص کنید کم کم اطرافیان هم این استقلال را می پذیرند و به حریمی که ایجاد کرده اید، احترام میگذارند.