من شوهرم را دوست دارم و الان ۲ سال است با او زندگی می کنم؛ ولی مادرشوهرم فقط می خواهد بین من و شوهرم بحث و جدال راه بیندازد. وقتی می خواهد به خانه ام بیاید، استرس تمام بدنم را می گیرد. از او بدم می آید، چکار کنم؟
پاسخ مشاور
روانشناسان بر این باورند که آدمیان دارای افکار ناکارآمد و منفی یا باور های از پیش ساخته شده ای هستند که ریشه در دوران کودکی آن ها دارد و این افکار و باور ها را همانند یک کوله پشتی در تمام دوران زندگی خود به دوش می کشند و آن را به تمام زوایای مختلف زندگی خود نسبت می دهند.
نمونه هایی از این افکار ناکارآمد شامل:
تفکر همه یا هیچ (استفاده از باید و نباید، همیشه و هیچ گاه در جملات)، درشت نمایی، تعمیم مبالغه آمیز (تعمیم یک مسئله به تمام جوانب زندگی)، ذهن خوانی و پیشگویی و… است. افراد در بیشتر اوقات با پیشگویی کردن وضعیت و ذهن خوانی دیگران، خود را همانند نارنجکی می سازند که آماده است ضامنش را بکشند و منفجر شود در نتیجه هر سخن و حرفی را که از جانب دیگران یا فرد مورد نظرش بشنود به عنوان یک تیر هدف گرفته شده در نظر می گیرد و ادامه آن چیزی جز بحث و جدل و کینه و نفرت نسبت به طرف مقابل نیست مانند استرس شما از روبه رو شدن با مادر همسرتان و احساس بد تنفر نسبت به ایشان.
برای حل چنین مسائلی ابتدا باید به شناسایی افکار ناکارآمد و باور های منفی پرداخت. سپس به جایگزینی افکار منطقی و درست و راهکار های حل مسئله پرداخت. امید است راهکار های پیش رو بتواند گامی کوچک اما مهم در حل مسئله شما مخاطب گرامی باشد.
نسبت به افکار ناکارآمد شناخت پیدا کنید
برای این کار بهتر است خلاصه ای از موقعیت های ناراحت کننده را یادداشت کنید، سپس به شناسایی احساسات منفی خود بپردازید و به آن ها امتیاز دهید و براساس امتیازدهی خود به این مسئله بیندیشید که شما در این موقعیت دچار کدام یک از افکار ناکارآمد شده اید. با این کار شما به راحتی می توانید مثبت و واقع بینانه تر با موضوع برخورد کنید.
شواهد را بررسی کنید
پس از شناسایی افکار ناکارآمد به بررسی شواهد موجود بپردازید با این سوال که ( چه دلیلی دارم؟ ). با این سوال می توانید به بررسی شواهد موجود بپردازید و بعد از نتیجه گیری قطعا به این نتیجه خواهید رسید که این وضعیت آن قدر ها هم که فکر می کردید وخیم و بد نبوده است؛ برای مثال می توانید بپرسید که آیا واقعا مادر همسرتان قصد برهم زدن رابطه شما و همسرتان را دارد اگر چنین است چه شواهدی دال بر آن وجود دارد؟ چه دلیلی وجود دارد که نشان دهد این موضوع صحت دارد؟
از تحلیل سود و زیان کمک بگیرید
در این مرحله به شما کمک می شود اگر در مراحل قبلی نتوانستید به صورت منطقی مسئله را حل کنید یا به شناخت باور های منفی خود دست یابید با توجه به انگیزه، با افکار منفی تان برخورد کنید. روش کار این گونه است که از خود بپرسید این اندیشه منفی برای من چه سود و چه زیانی دارد؟ اگر زیان آن بیشتر شود می توانید به راحتی احساسات خود را تغییر دهید و خیلی عینی تر با مسئله و عواقب آن برخورد کنید و این قضیه باعث می شود قبل از اتفاق افتادن حادثه ای بدتر از وقوع آن پیشگیری کنید و با آن بهتر و منطقی تر برخورد کنید.