خانمی ۳۳ ساله هستم و شوهرم سه سال از من بزرگتر است. تقریبا از ۲۵ سالگیام، متوجه شدم که برای بچهدار شدن باید دکتر برویم و نیاز به درمان داریم. شوهرم میگوید که بچه دوست دارد اما از درمان و دکتر رفتن و … خوشش نمیآید. میگوید عجله نکن، هرچه قسمت باشد، همان میشود. اما دکترها میگویند ما نباید زمان را به خاطر سنمان از دست بدهیم. چه کنم؟
مخاطب گرامی، امیدوارم هرچه زودتر طعم شیرین مادر شدن را بچشید. سن شما برای تجربه بارداری، خوب است و همانطور که دکترها هم توصیه کردند اگر واقعا تمایل به داشتن فرزند دارید، با توجه به نکاتی که در ادامه مطرح خواهم کرد، باید زودتر به جمعبندی برسید.
اضطراب درونی همسرتان را درک کنید
مادر یا پدر شدن یکی از آرزوهایی است که هر فردی بعد از ازدواج برای رسیدن به آن برنامهریزی میکند بنابراین درک میکنم که نگران از دست دادن زمان و نتیجه نگرفتن از درمان باشید. حق هم دارید به دنبال حل این مسئله باشید، اینکه همسرتان با شما در مسیر پزشکی همراهی نمیکند و از پیگیری درمان فرار میکند، نشان دهنده اضطراب درونی وی یا به نوعی ترس از رو به رو شدن با یک مشکل پزشکی و افتادن در فراز و نشیب بیماری و درمان است. البته اغلب مردها از مراجعه به پزشک در هر زمینهای فرار میکنند به خصوص مسئله ناباروری. این موضوع به وضوح بیشتری در بین مردان دیده میشود.
از تجربههای دوستداشتنی پدر شدن بگویید
در ابتد بهتر است آرامش خودتان را حفظ کنید. در مقابل همسرتان که ممکن است به دلیل اضطراب درونی پیگیر مسائل پزشکی نمیشود، داشتن آرامش و دوری شما از بی قراری و بیتابی، کمک میکند همسرتان با اضطراب درونی خود بهتر کنار بیاید و از روند یا نتیجه درمان، ترس و نگرانی کمتری داشته باشد. در یک فضای آرام و به دور از تنش، تنها درباره تجربه زیبا و دوستداشتنی مادر یا پدر شدن صحبت کنید تا شوهرتان به پیگیری درمان راغب شود. در این مورد، می توانید از پدرشوهر، دوست شوهرتان که پدر شده و … کمک بگیرید.
درباره درمان توافق کنید
به جای اینکه یک زمان خاص را به شوهرتان برای رفتن به دکتر و … دیکته کنید، با او درباره زمان پیگیری درمان به توافق برسید. چند زمان را شما و چند زمان را هم او برای درمان پیشنهاد کنید و بعد برای یک زمان و مقدمات آن اعم از نوبت گرفتن، آزمایش ها و … هماهنگ شوید. از نوع گفتوگویی که در برگیرنده سرزنش، مقصر دانستن دیگری در صورت تاخیر در درمان یا منفیگرایی است، بپرهیزید و با امید به نتیجه گرفتن از درمان به تلاش در این مسیر ادامه دهید.
صحبتهای شوهرتان درباره توکل را تایید کنید
در مقابل همسرتان که میگوید: «هرچه قسمت باشد، همان میشود» با او همراه شوید و او را تایید کنید، به این ترتیب که بگویید: «همه ما تسلیم امر خدا هستیم و امید و توکل همه ما به حضرت حق است اما خداوند هم اسباب و امکاناتی در دنیا برای رسیدن ما به خواستههایمان قرار داده است که از آن هم استفاده میکنیم». بعد از انجام این مراحل، در صورت حل نشدن مشکل از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. گاهی ممکن است علت پیگیری نکردن از طرف همسرتان وجود مشکلات زناشویی در دیگر زمینهها باشد که نیاز به مشاوره تخصصی دارد.
نویسنده : زهره حسینی | مشاور و دانشآموخته دانشگاه علامهطباطبایی