ماه رمضان فقط در کشورهای مسلمان و عربی نیست. خیلی از کشورهایی که دین رسمیشان اسلام نیست هم از نور و برکت ماه مبارک به واسطه مسلمانانی که در کشورشان زندگی می کنند قطعا بهره میبرند. روایتهای این افراد در مواجهه با غیرمسلمانها شنیدنی است.
ماه مبارک رمضان که فرا میرسد حس و حال همه ما مسلمانهایی که در کشورهای اسلامی هستیم و روزه میگیریم طبیعتا خوب است و نور این ماه را به خوبی درک میکنیم. اما در کشورهایی که رسما مسلمان نیستند هم نور و برکت ماه مبارک رمضان به واسطه مسلمانانی که در آن کشورها هستند احساس میشود، ولی قطعا حس و حال افرادی که از کودکی با این ماه عجین نبودند و در خانوادههایی زندگی میکنند که شاید بخاطر این روزه، نماز و… تمسخر و یا نهی بشوند متفاوتتر است.این حس کنجکاوی که درباره فرهنگ و شرایط مسلمانهای سایر کشورها وجود دارد باعث شد در صفحات مجازی جستجویی کنیم و چند ویدئو درباره بانوانی که در کشورهای غربی و در خانوادههای غیرمسلمان، متولد شدند و بعدها مسلمان شدند را رصد کنیم . در این ویدئوها این بانوان تازه مسلمان از شرایط روزهداری و حس خودشان نسبت به ماه مبارک و اولین ماه رمضان بعد از مسلمان شدنشان صحبت می کنند.
در ادامه روایتهایی از ماه رمضان زنان تازه مسلمان را میخوانیم.
《وقتی فهمیدم روزه با نیت قربه الی الله گرفته میشود برای من خیلی اهمیت پیدا کرد.》شیلا مارگاس (sheila Margass) اهل پرو است و به عقیده خودش مسلمان شدنش تصادفی نبود بلکه او اسلام را انتخاب کرد. شیلا و خانوادهاش از مسیحیان کاتولیک هستند در پرو زندگی میکنند و خانوادهاش خیلی موافق مسلمان شدن او نبودند . شیلا میگوید:《وقتی از مادرم خواستم داخل مسجدی که در کشورمان است را ببیند، او امتناع کرد و داخل نیامد. مادرم با مسلمان شدن من کنار نیامده است و همچنان امیدوار است که من مجدد مسیحی بشوم. اما هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.》شیلا مارگاس بعد از آشنا شدن با دین اسلام به حرم امام رضا (ع) سفر میکند و به عقیده خودش این سفر ایمانش را به اسلام بیشتر کرده است.
روزه، روحم را آرام و سبک میکند
مارگارس سال ۱۳۹۷، چند هفته قبل از ماه مبارک رمضان مسلمان شد و بخاطر آشنایی که با این ماه داشته اصرار داشت که قبل از ورود به ماه مبارک شهادتین را بگوید تا بتواند روزههای این ماه را بگیرد. او در اینباره میگوید:《احساس میکردم که به روزه گرفتن احتیاج دادم تا روحم آرام و سبک بشود و اینکه این روزهها با نیت قربه الی الله بود برای من خیلی عجیب بود چون قبل از مسلمان شدنم همه کارها را فقط بخاطر نفسم انجام میدادم نه برای خدا.》《چند روزی به ماه رمضان بود که درباره روزه با دوستان مسیحیام صحبت کردم. وقتی متوجه شدند که قرار است برای چند ساعت مشخص غذا و آبی نخورم، تعجب کردن و میخواستند من را منصرف کنند. اما الان که چند سالی است میگذرد و میبینند که من چقدر با روزه گرفتن حالم خوب هست، مخالفتی نمیکنند.》میخندد و میگوید:《الان دیگر من به آنها میگویم که روزه بگیرید.》درباره اینکه آیا توانسته کسی از اطرافیانش را دعوت به روزه گرفتن کند می گوید:《خاله من کاتولیک است و سال گذشته حال خوب روز و شبهای من را در ماه رمضان دید و خیلی مشتاق شد که روزه را امتحان کند. من هم با کمال میل آداب روزهداری را برای او گفتم و یک روز توانست روزهدار باشد. این منعطف بودن خاله برخلاف مادرم برای من خیلی جالب بود.》شیلا همچنین از رنج هایی که برای او و مسلمانان در غرب وجود دارد میگوید:《اسلام سبک زندگی من را تغییر داده است. بعد از مسلمان شدنم در اماکن عمومی با حجاب میروم و این عقاید من را به وضوح نشان میدهد و گاهی واکنشها و نظرات بدی را میبینم و میشنوم.》
شیلا می گوید:《گوشت حلال به سختی در غرب یافت می شود و مغازهها اکثرا گوشتهای حرام میفروشند این باعث میشود اکثر مسلمانها در غرب رژیم گیاهخواری داشته باشند.》
رمضان، یک شارژ روحانی است
《من این ماه را یک شارژ روحانی میدانم.》ایوت بالداچینو، در خانوادهای ایتالیایی به دنیا آمده است . زمان کودکی سوالات زیادی درباره تثلیت، عبادت و… میپرسید. به سنین نوجوانی که رسید اعتقادش به انجیل را از دست داد و همیشه در هرجمعی میگفت:《انجیل توسط انسانها تحریف شده است، در آن مسائل غیراخلاقی وجود دارد. من باور دارم که انجیل کلمات واقعی خداوند نیست.》بخاطر این صحبتها همیشه در مدرسه تنبیه میشد. ایوت در نوجوانی درباره ملیتهای مختلف بسیار میخواند در بین این مطالعاتش درباره گروهی خوانده بود که با لباسهای سفید مسیری را بالا و پایین میروند. اوایل فکر میکرد که آیینی مربوط به گاندی است و بخاطر حس خوبی که از دیدن این تصاویر میگرفت، وقتی که بزرگتر شد درباره ادیان شرقی مطالعه کرد ابتدا از ادیان بودایی و برهمایی آغاز کرد.
در سنین نوجوانیاش بخاطر دلایل خانوادگی با مادرش به مصر سفر کرد. او درباره مسلمانان مصر میگوید:《چون من در غرب بزرگ شده بودم، ذهنیتم از اسلام و مسلمانان بسیار بد و منفی بود. زمانی که به مصر سفر کردم، ارزشهای خانوادگی، احترام به بزرگترها، روح بزرگ بخشش را در بین مردم دیدم. با اینکه مردم بسیار فقیر بودند ولی بسیار راضی و مهربان بودند. انگار هدفی دارند و از آینده نمیترسند. این چیزی بود که در ماتریالیسم ندیده بودم. همین مسئله باعث شد تا سؤالاتم درباره اسلام آغاز شود و هر چه بیشتر کشف میکردم، بیشتر تحت تأثیر قرار میگرفتم.》بالداچینو در مصر متوجه میشود که تصاویر انسانهای سفیدپوش مربوط به آیینهای هندی نیست، بلکه این تصویر مسلمانان در زمان اعمال مناسک حج است.
این پرسوجو و مطالعه درباره اسلام باعث شد او شهادتین را بگوید و مسلمان شود و ۶ سال در کشور مصر زندگی کند و تمام احکامی که یک مسلمان باید انجام دهد را از مسلمانان مصری یاد گرفت.درباره تجربه اولین سالی که روزه گرفته است،می گوید :《به من این موهبت داده شد تا اولین ماه رمضانم را در مصر در میان مسلمانان مصری سپری کنم. برای من ماه رمضان به نوعی بهترین و ایدهآلترین تعطیلاتی است که این شانس داده شده است تا از مشغلههای این دنیا رها شویم و روزها و شبها خدا را عبادت کنیم. در این دنیای مدرن که انسان گاهی از خدا غافل میشود و درگیر هدفهای شخصی و زمینی میشود، این ماه لازم است که هدفهای شخصی را رها کنیم و به مرکز و معنای زندگی خودمان پی ببریم.》ایوت در ادامه گفت: 《این ماه یک شارژ مجدد روحانی برای مسلمانها است و بسیار انسان را متوجه خودش و اموراتش میکند. وقتی که نعمت ماه مبارک رمضان به پایان میرسد من بسیار ناراحت میشوم.》