در جلسات مشاوره «قبل ازدواج» چه می‌گذرد؟

در حالی همواره متخصصان بر انجام مشاوره پیش از ازدواج به منظور جلوگیری از ازدواج اشتباه که می تواند به طلاق ختم شود، تاکید دارند که پشت گوش انداختن مشاوره قبل از ازدواج به دلیل ترس از بر هم خوردن وصلت و یا به تعویق انداختن آن در روزهای پایانی پیش از عقد، از جمله چالش‌هایی است که در حوزه ارائه خدمات مشاوره و روانشناسی پیش از ازدواج وجود دارد.

بسیاری از جوانان تصور می کنند مراجعه به مشاوران و روانشناسان برای دریافت مشاوره پیش از ازدواج باید پس از اتخاذ تصمیم نهایی برای ازدواج و در صورت مثبت بودن پاسخ درخواست ازدواج، انجام شود، از این رو مشاوره قبل ازدواج را تا لحظات پایانی پیش از عقد به تعویق می اندازند.

از سوی دیگر بعضا این مشاوره پیش ازدواج به قدری پشت گوش انداخته می شود که می توان گفت دیگر کار از کار گذشته است، زوجین تدارکات ازدواج را دیده‌اند و در آن شرایط به دلیل ترس از بر هم خوردن وصلت، قید مشاوره قبل ازدواج را می زنند.

این شرایط در حالی است که بر اساس آمارها اغلب طلاق ها در پنج سال نخست زندگی مشترک رخ می دهند که یکی از دلایل آن می تواند همسر گزینی «نابالغانه» باشد.

به گفته کارشناسان، جوانان باید به سمت همسر گزینی بالغانه پیش روند. این در حالی است که اغلب زوجین جوانی که در صدد ازدواج اند به علت علاقه بیش از حد به یکدیگر، عجولانه تصمیم می‌گیرند و دوران شناخت از یکدیگر را به حداقل می‌رسانند.

«تشخیص اختلالات روانی طرفین» از جمله دلایلی است که متخصصان نسبت به انجام مشاوره پیش از ازدواج بسیار توصیه می‌ کنند، چراکه تشخیص اختلال یا بیماری روانی کاری تخصصی است که صرفا از عهده متخصص این حوزه بر می آید و طرفین قادر به تشخیص آن نیستند.

روانشناسان علائمی نظیر شکاکیت‌های بی‌مورد، پرخاشگری‌های غیر معمول، در دسترس نبودن‌های غیر طبیعی، عادات خواب غیر معمول و فراموشی های غیرطبیعی را از جمله نشانه‌هایی عنوان می کنند که دختر و پسر باید قبل از ازدواج نسبت به آنها گوش به زنگ بوده و درباره آنها با مشاور مشورت کنند.

این هشدارها در حالی است که بعضا نشانه های یک اختلال روانی نظیر بدبینی و پرخاشگری در خانواده‌ها بسیار عادی پنداشته می شوند و افراد تصور می کنند اگر طرف مقابل دائما رفت و آمد و فعالیت های آنها را کنترل می کند به دلیل دوست داشتن بیش از حد و نه بدبینی است و یا اگر طرف مقابل در بزنگاه هایی خاص سریعا عصبی شده و پرخاشگری می کند، از اختلال روانی رنج نمی برد بلکه «زود جوش می آورد» و « در دلش چیزی نیست».

درواقع به گفته کارشناسان خانواده ها این نشانه ها که گواه از وجود یک اختلال روانی هستند را جدی نگرفته و بعضا با واژه هایی مثبت از آن یاد می کنند.

ضرورت بهره مندی از جلسات مشاوره پیش از ازدواج در چنین شرایطی خود را نشان می دهد و از آنجا که درمان این اختلالات زمان زیادی را می‌طلبد، نمی‌توان با یک الی دوماه قبل از ازدواج آن را درمان کرد.

با این وجود نباید از این نکته نیز غافل شد که با وجود یک یا دو نشانه از اختلالات روانشناختی نمی‌توان برچسب اختلال روان را به افراد زد و تشخیص اختلالات روانشناختی حتما باید توسط متخصصین انجام شود.

ازدواج بر اساس تصورات کلیشه ای و رویایی که می تواند منجر به طلاق در همان سالهای ابتدایی زندگی مشترک شود نیز از دیگر دلایلی است که بر ضرورت انجام مشاوره پیش از ازدواج صحه می گذارد، چراکه باورهای غلط در ذهن دختر و پسر درباره ازدواج در جلسات مشاوره پیش از ازدواج بررسی شده، با باورهای درست جایگزین می‌شوند و درواقع “بازسازی شناختی” بین مشاوره و مراجع انجام می‌گیرد.

روانشناسان معتقدند ازدواج بر اساس تصورات رویایی و غلط می‌تواند احتمال طلاق را بیشتر کند و از این رو مشاوره پیش از ازدواج باید به موقع و نه به هنگام نزدیک شدن زمان ازدواج و نه در روزهای پایانی قبل از ازدواج انجام شود تا این مشاوره ها دید واقعی به زوجین دهد.

اگرچه نمی توان نسخه واحد برای تمام زوجین پیچید اما بر اساس توصیه متخصصان می توان گفت بین سه تا شش ماه آشنایی برای ازدواج لازم است تا در این مدت دو طرف بتوانند درباره موضوعات مختلف خانوادگی، محیط کار، نوع برخورد، انعطاف پذیری و سازگاری، درون گرایی و برون گرایی و… یکدیگر به شناخت کافی برسند.

در واقع هدف از مشاوره پیش از ازدواج این است که شباهت‌ها و تفاوت‌های دختر و پسر توسط روانشناس تشخیص داده شده و به طرفین بیان شود و در طی این جلسات با انجام تست‌ها و آزمون‌های روانشناختی پنج مولفه اصلی به منظور شناخت معیار طرفین و ویژگی‌های شخصیتی آنها برای ازدواج که شامل سن، تحصیلات، فرهنگ و مذهب و مسائل خانوادگی و مالی می‌شود، بررسی  شوند.

در جلسات مشاوره پیش از ازدواج چه می گذرد؟

مشاوره پیش از ازدواج به جوانان این امکان را می‌دهد که متوجه میزان اختلافات خود شوند و بدانند ازدواج آنها در چه حد «پر خطر»، با «خطر متوسط» و یا «کم خطر» خواهد بود.

متخصصان تاکید دارند که “ازدواج بی‌خطر” وجود ندارد و مشاوره پیش از ازدواج به ما کمک می‌کند تا متوجه شویم انتخاب ما تا چه اندازه تحت تاثیر هیجانات بوده است اما با این حال هیچ مشاوری تحت هیچ شرایطی حق ندارد به مراجع خود بگوید با چه فردی ازدواج کند یا ازدواج نکند.

در جلسات مشاوره پیش از ازدواج مشاور یا روانشناس از دختر و پسر آزمون گرفته، با آنها مصاحبه کرده، اطلاعات را جمع آوری و این اطلاعات را تحلیل کرده و نتایج تحلیل را در اختیار دختر و پسر قرار می دهد.

در نهایت مشاور می‌تواند به دو طرف بگوید از نظر کدام ویژگی‌ها با یکدیگر اختلاف یا مشکل دارند و شدت این اختلافات چقدر است و ازدواج این دو نفر تا چه اندازه پر خطر، با خطر متوسط و یا کم خطر است.

دکتر علیرضا آقایوسفی پیش تر درباره آنچه در جلسات مشاوره قبل ازدواج می گذرد به ایسنا گفته بود: ازدواج پر خطر به این معنا است که این ازدواج به احتمال زیاد تا پنج یا شش سال اول زندگی مشترک به طلاق ختم می‌شود. حدود ۵۰ درصد طلاقهای ما در پنج سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهند و این ازدواج‌ها همان ازدواج‌های پر خطر محسوب می‌شوند.

به گفته این روانشناس، ازدواج با خطر متوسط به این معنا است که اختلافات دو طرف در طول زندگی مشترک زیاد خواهد بود و به احتمال زیاد این ازدواج در طول ۱۰ الی ۲۰ سال پس از آغاز زندگی مشترک به طلاق ختم می‌شود. همچنین ازدواج کم خطر به ازدواج‌هایی معطوف می‌شود که اگرچه دو طرف اختلافاتی با هم دارند اما در مجموع از زندگی خود راضی هستند و می‌توانند این اختلافات را حل کنند.

به گزارش ایسنا، در شرایطی که ازدواج به صرف داشتن احساس مثبت نسبت به طرف مقابل و بدون در نظر گرفتن وجود “تفاهم” برای تشکیل زندگی مشترک، احتمال طلاق در سال های نخستین زندگی مشترک را بالا می برد، نباید از دریافت به موقع خدمات روانشناسی و مشاوره پیش از ازدواج غافل شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *