مهد کودک یکی از نقاط عطف زندگی بچههاست و کودکانی که آماده تجربه کردن اولین حضور جدی خود در اجتماع میشوند، نگرانی و دشواریهای خاص خود را دارند اما این مرحله برای والدین هم دشوار است. آنها در آستانه بدرقه کردن دلبندی هستند که تا پیش از این تحت حمایت و مراقبت تمام وقت آنها بوده است.
امروز صبح همکارم با استرس زیاد از راه رسید. پرستار کودکانش دیگر نمیآید و او که از مدتها قبل به دنبال پیدا کردن مهد کودکی متناسب با شرایط و دیدگاههای خانوادهاش بود، امروز دو فرزند کوچکش را به مهد سپرده بود. دیدن نگرانی او همزمان شیرین و سخت بود؛ شیرینی تجربه کردن حس بینظیر مادری در کنار سختیهای غیرقابل انکار آن.
ورود به مهد کودک یکی از نقاط عطف زندگی بچههاست و کودکانی که آماده تجربه کردن اولین حضور جدی خود در اجتماع میشوند، همیشه سوژه گزارشهای مختلف بودهاند اما این مرحله برای والدین هم دشوار است. آنها در آستانه بدرقه کردن دلبندی هستند که تا پیش از این تحت حمایت و مراقبت تمام وقت آنها بوده.
دیدن کودک در این نقطه یکی از لذتهای عجیب والدگری است. او تبدیل به یک انسان کوچک سرگرم کننده با شخصیتی خاص شده است. به مرور در حال مستقل شدن است و این شما هستید که فرصت و اجازه حرکت در مسیر بزرگسالی را به او میدهید؛ هرچند با قدمهایی کوچک.
شما، مانند اکثر والدین دیگری که این تجربه را دارند، دلبندتان را با غرور و ترس راهی مرحله جدیدی از زندگی میکنید. این ترکیب قوی از احساسات را به رسمیت بشناسید و بدانید که این تجربه را هم والدین شاغل و هم والدینی که برای چندین ساعت در روز شادمان از یا غمگین از نبود فرزندشان هستند تجربه میکنند.
به گفته کارشناسان مام دات کام، قرار گرفتن در چنین شرایطی بدون اشکال است. بعضی روزها ممکن است با اشتیاق بیدار شوید که کودکتان بالاخره دست شما را رها کرده و بدون شما اوج میگیرد. اما بیشتر روزها، احتمالا پر از نگرانی و حتی اندکی ترس هستید. ممکن است از این که او تمام روز تحت مراقبت شخص دیگری باشد، معذب باشید. نگران باشید که دوستی پیدا نکند. بترسید که مهد و آموزشهایش فشار زیادی بر ذهن کوچک او وارد کند.
شما به زمان استراحت، اوقات بازی و حتی تغذیه او فکر میکنید و احساس اضطراب پیدا میکنید. ممکن است حتی نخواهید این دلبند کوچک اینقدر زود بزرگ شود. کودک شما با ورود به جمعی بزرگتر احتمالا بیشتر مرض میشود و ممکن است سایر اعضای خانواده هم از واگیر شوند و این ناراحت کننده است.
زیاد فکر کردن به این موارد به مرور به نوعی شکنجه تبدیل خواهد شد و پرسشهای مکرر از کودک او را هم مضطرب خواهد کرد: «چه چیزی یاد گرفتی؟ با چه کسی بازی کردی؟ تمام روز چه کار کردی؟» کودک در این شرایط بدخلق خواهد شد و البته قابل سرزنش هم نیست.
بعد از تحقیق و انتخاب یک مهد، بهتر است به مهد، معلم و حتی خود کودک اعتماد کنید. رها کردن بخشی از تربیت کودکی شاد، سالم و در حال رشد است. شما میتوانید به معلمان برای انجام وظایف خود اعتماد کنید. میتوانید اعتماد کنید که فرزند فوق العادهای تربیت کردهاید و انتخابهای درستی خواهد داشت.
میتوانید به مدرسه برای محافظت از فرزندتان و رفاه او اعتماد کنید. تمام آن امیدهای زیبایی که برای کودک خود دارید – مانند یادگیری خواندن و پیدا کردن دوستان جدید – فقط در صورتی اتفاق میافتند که به آنها اجازه دهید. سعی کنید روی همه چیزهای هیجانانگیزی تمرکز کنید که فرزندتان، کودکی که شما بزرگ می کنید، یاد میگیرد که خودش انجام دهد.
۹ مرحله برای از پوشک گرفتن کودکان نوپا | چه سنی برای آموزش دستشویی رفتن مناسب است؟
مرکز سلامت دانشگاه هاروارد توصیه کرد، قبل از شروع مهد زمینههای آماده شدنتان را فراهم کنید. با کودکتان وقت بگذرانید و او را با خواندن کتاب، نشان دادن مهد و کلاسی که قرار است در آن حاضر شود و تعریف کردن از خاطرات خودتان او را با موقعیت جدید آشنا کنید و در همین حال خود نیز برای این مرحله جدید مهیا شوید. احتمالا در اولین روز مدرسه اشک روی گونههای شما میریزد اما مراقب باشید که دلبندتان این صحنه را نبیند.
با او با اطمینان خداحافظی کنید و تاکید کنید که به دنبال او میروید تا با هم به خانه برگردید. شما حتی میتوانید به صورت داوطلبانه در امور مهد کودک، در صورت امکان، همکاری کنید. مطمئن باشید که کودک شما توان عبور از موانع را دارد زیرا شما به او یاد دادید که چگونه جهش کند.