هر سال در آستانه بهار، روزی را گرامی میداریم که در آن مهمترین اثر ملی و هویتیمان متولد شده است. ۲۵ اسفند ، روز پایان سرایش شاهنامه فردوسی است؛ روزی که رنجهای فردوسی پس از سالها به ثمر نشست و کتابی پدید آمد که هنوز هم پس از هزار سال، بزرگترین اثری است که از تاریخ، فرهنگ، اسطوره و باور ایرانیان سخن میگوید.اگر سال پایان سرایش شاهنامه را۴۰۰ هجری قمری در نظر بگیریم،شاهکار حکیم توس،امروز ۱۰۴۳ساله می شود. به مناسبت این روز فرخنده، با دکتر قدمعلی سرامی و دکتر علیرضا قیامتی که هر دو از شاهنامهپژوهان کشورمان هستند، گفتوگو کردهایم.
پایانِ سرایش شاهنامه در انتهای قرن چهارم
دکتر قدمعلی سرامی، شاهنامهپژوه و مؤلف کتاب «از رنگ گل تا رنج خار» درباره تاریخ پایان سرایش شاهنامه فردوسی میگوید: فردوسی در پایان داستان یزدگرد میسراید: «سر آمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد» در گاه شماری ایرانی روز اَرد، یعنی بیست و پنجم ماه. ارد به معنای پاکی و راستی است که در اسامیِ اردشیر، اردوان و… هم داریم. سپندارمذ هم یعنی ماه اسفند؛ فردوسی در این بیت میگوید سرودن شاهنامه در روز ۲۵ اسفند به پایان رسیده است». این استاد زبان و ادبیات فارسی در پاسخ به اینکه آیا مشخص است فردوسی اثرش را در ۲۵ اسفند چه سالی به پایان رساندهاست، گفت: «فردوسی به قول خودش ۳۵ سال وقت صرف این کار کرده است. نمیتوان به قطعیت گفت که این بیت در چه تاریخ و چه سالی (۳۴۸ یا ۴۰۰ هجری قمری) سروده شده است. تنها میدانیم پایان سرایش شاهنامه در انتهای قرن چهارم هجری قمری بودها ست».
۲۵ اسفند، دقیقترین تاریخِ شاهنامهای
دکتر علیرضا قیامتی، شاهنامهپژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه، ۲۵ اسفند را مستندترین و دقیقترین تاریخی میداند که درباره پایان سرایش شاهنامه وجود دارد. او میگوید: «فردوسی بعد از اینکه به صراحت، تاریخ پایان سرایش شاهنامه را ذکر میکند، در ابیات بعدی ارزشمندی و جایگاه آن را در چشم ما روشن می کند: هر آن کس که دارد هش و رای و دین/ پس از مرگ بر من کند آفرین. تمام همّ و غم فردوسی این بود که شاهنامه را تمام کند. در زمانی که بیمار بود نگرانیاش از تمام نشدن شاهنامه بود و از خدا میخواست، عمری به او بدهد تا شاهنامه را به پایان برساند. حتی وقتی با مرگ فرزندش که در شاهنامه به آن اشاره میکند، سرودن شاهنامه متوقف میشود، باز هم به خودش نهیب میزند که نگران هستم شاهنامه به پایان نرسد. او ارزش کار خودش را میدانست. تنها کتابی که تاریخ، فرهنگ، هویت، باور و اسطورههای ایرانیان را بیان کرده، شاهنامه است. شاهنامه موزه ایرانشناسی است. به گفته ریچارد فرای، ایرانشناس برجسته هر کس میخواهد ایران را بشناسد، باید شاهنامه را بخواند. شاهنامه آیینهای برای فرهنگ ماست و ما را در گذشته متوقف نمیکند. شاهنامه کتاب نو شدن، نو دیدن، رهایی از کهنگی، پوسیدگی و تکرار ملالآور است. برای همین می طلبد چنین روزی را هم در کنار ۲۵ اردیبهشت که روز نمادین فردوسی است، گرامی بداریم. این روز زادروز بزرگترین حماسه جهان است».
چرا شاهنامه فردوسی برتر از دیگر حماسههاست؟
دکتر قیامتی در بخش دیگری از سخنانش از انتشار کتابی در سال آینده به نام «شاهنامه، برترین حماسه جهان» خبر داد. به گفته او، این کتاب به بررسی وجوه شباهت و افتراق شاهنامه و دیگر حماسههای جهان میپردازد. این شاهنامهپژوه ادامه میدهد: «در این کتاب شاهنامه را با حماسههای برتر جهان به ویژه ایلیاد و ادیسه مقایسه کردهایم. بعضی میگویند شاهنامه، برترین حماسه است و عدهای ایلیاد را برتر دانستهاند. من به دور از نگاه و احساسات ملی، با دلایل علمی و نیز از دریچه نگاه دانشمندان جهان از جمله برتلس، هسه و… دلایل برتری شاهنامه را بیان کردهام. بخشی از این دلایل، به هومر و فردوسی برمیگردد. فردوسی یک شخصیت تاریخی و حقیقی است، اما درباره هومر شک و تردید است که اصلا چنین فردی وجود داشته است یا نه. عدهای میگویند ایلیاد و ادیسه در طول قرنها سروده شده است. در بخش دیگر شاهنامه و ایلیاد را از دیدگاه اخلاقی بررسی کردهام؛ بهعنوانمثال، مفهوم خرد در شاهنامه با خرد در ایلیاد و ادیسه، اِنهاید ویرژیل، لیان شامپوی چین و مهابهاراتای هند مقایسه شده است. در بخشی دیگر جامعیت شاهنامه و دلایل اینکه چرا آن را بزرگترین حماسه زنده جهان میدانیم، بررسی شده است. یک یونانی برای اینکه بتواند ایلیاد و ادیسه هومر را بخواند، باید آن را به یونانی امروزی یا فرانسوی ترجمه کند و بخواند یا هندیها نمیتوانند به زبان امروزیشان مهابهاراتا را بخوانند. درحالیکه یک فارسیزبان در هر کجای جهان که باشد، میتواند شاهنامه را بخواند».
برگرفته از الهه آرانیان