در تاریخ ادبیات جهان نویسندگان مطرحی وجود دارند که با دست چپ مینوشتند. به مناسبت روز جهانی چپ دستها برخی از این نویسندگان را معرفی کردهایم.
روز جهانی چپدستها بهانهای است که سراغ نویسندگان چپدست برویم. اگر چه بعید است که چپدست یا راستدست بودن، تاثیر خاصی روی جریان خلق ادبی بگذارد، اما اگر چپدستید، شاید دوست داشته باشید بدانید که کدام نویسندگان، چپدست بودهاند.
فرانتس کافکا
کافکا، یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم، چپدست بوده است. البته آنچه او را ممتاز میکند، نه چپدستی او، که خلاقیت و بینش عمیقی است که در آثارش به چشم میخورد. او خالق جهان کافکایی است و اصطلاح کافکائسک، بر اساس جهان ادبی او ساخته شده است. از مشهورترین آثارش میتوان به مسخ، محاکمه، قصر و آمریکا را نام برد.
مارک تواین
نویسنده بزرگ چپدست، مارک تواین، خالق هاکلبری فین و تام سایر، خودزندگینامهای دارد که وصیت کرده بود درست ۱۰۰ سال بعد از مرگش منتشر شود. در این خودزندگینامه که منتقد نیویورک تایمز آن را «رک و راست، بانمک و خشمگین» معرفی میکند، بخش زیادی به خاطرات مارک تواین در دوران کودکی اختصاص پیدا کرده که الهامبخش او در نوشتن ماجراهای هاکلبری فین و تام سایر بوده است.
ویلیام شکسپیر
خالق هملت، مکبث، اتللو، رومئو و ژولیت، شاه لیر چندین نمایشنامه دیگر، ویلیام شکسپیر، یک چپدست بود. شهرت شکسپیر به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامهنویس منحصربهفرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ میدانند.
فردریش نیچه
شهرت آثار فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی، بیشتر با سبیل منحصر به فردش درآمیخته است و چپدستی را هم باید به ویژگیهای فیزیکی او اضافه کرد. از مشهورترین آثار او میتوان به چنین گفت زرتشت، فراسوی نیک و بد و حکمت شادان اشاره کرد.
لوئیس کارول
چارلز داجسون با نام مستعار لوئیس کارول، خالق آلیس در سرزمین عجایب و آلیس در آن سوی آینه، استاد ریاضیات در کالج کرایستچرچ دانشگاه آکسفورد بود. خالق ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب، پس از مرگ، مظنون به قتل شناخته شد؛ مظنون به قتلهایی که قاتلی به نام «جک قاتل» یا «جک قصاب» (Jack the Ripper) مرتکب شده بود. این اتهام عجیب به این نویسنده خود داستانی خواندنی است.
اچ. جی. ولز
اچ. جی. ولز نویسنده داستانهای علمی تخیلی که خالق مرد نامرئی، ماشین زمان، جزیره دکتر موریو و جنگ دنیاها است، چپدست بود. او با نوشتن رمان ماشین زمان و انتشار آن در ۱۸۹۵ به شهرت رسید. ولز در این داستان ضمن بهره بردن از عناصر علمی، پیشگویی جامعهشناختی از آینده جوامع مبتنی بر سرمایهداری ارائه داده است.