من خیلی آدم تعارفی هستم، چند بار با همسایه سر اینکه کی اول بره تو آسانسور بحثم شد و همونجا با هم کشتی گرفتیم تا موفق شدم محکم پرتش کنم تو آسانسور. بنده خدا یهذره بازوش درد گرفت و مقدارکی هم محکم خورد به در و دیوار اذیت شد. اما بههرحال من شرط ادب رو رعایت کردم و اول وارد نشدم. یه وقتهای دیگه غیر از تعارف، درگیر چالش دیگهای هستم مثل روبوسی عید که احساس میکنم اگه به تعداد مورد نظر در ذهن طرف ماچ نکنم بهش بیاحترامی کردم. همه روی دو ماچ و سه ماچ شک دارن، من ممکنه تا ۵، ۶ تا هم برم که محکمکاری کرده باشم. اما یه چالش دیگه دارم که ترکیب دوتای قبلیه، یعنی هم تعارفه هم نگرانی بابت اینکه بیاحترامی نشه. اونم اینه که حین چت باید پیام آخر رو بدم و گرنه احساس میکنم به طرف بیاعتنایی و بیاحترامی کردم. ضمن اینکه نمیدونم از نظر طرف چه چیزی علامت پایانه چته. یعنی بوده وقتی که هی گفتم: قربان شما. اونم گفته مخلصیم. من گفتم چاکرم. اون گفته لطف داری داداش. من گفتم آقایی. اون گفته نوکرتم و اونقدر تو مرحله خداحافظی در جا زدیم که بیهوش شدیم.
نویسنده : دانیال دایی داووداینا طنزپرداز