مینا وحید چه در سینما و چه تلویزیون تجربیات مختلفی را پشت گذاشته، او حالا در شبکه نمایش خانگی هم در سریال «ساخت ایران ۳» بازی کرده تا مزه حضور در این مدیوم را نیز بچشد. مینا وحید می‌گوید اساسا آدم شوخ‌طبعی نیست اما در «ساخت ایران ۳» تنها بازیگر زنی است که نقشش کمدی است و این تفاوت و فاصله شخصیتی خودش با مهسا -نقشی که در «ساخت ایران ۳» ایفا کرده- حتما لحظات جالبی را رقم زده است که بیننده در طول پخش چندین قسمت از این مجموعه شاهد آن بوده است. درباره حضور در پلتفرم‌ها، تجربه بازی در اثر کمدی، مهسا و نکات دیگر با مینا وحید گپ و گفتی داشتیم و او نیز از روزهای مفرحی گفته که سر صحنه این سریال با همکارانش سپری کرده.

برای شروع برایمان بگویید چطور شد که مینا وحید به فصل سوم سریال ساخت ایران پیوست؟
مینا وحید: من و آقای مجید گل‌سفیدی، فیلمبردار، در سریال «افرا» با هم همکاری می‌کردیم، ایشان سر سریال «ساخت ایران» آمدند و موقع انتخاب بازیگران من را به این پروژه معرفی کردند. البته قبلا قرار بود با آقای بهمن گودرزی، کارگردان این سریال همکاری داشته باشیم که میسر نشد. از آنجایی که با آقای گودرزی از قبل آشنایی داشتم به دفترشان آمدم و در جلسه‌ای دوستانه با هم درباره کار صحبت کردیم و در همان جلسه من برای نقش مهسا انتخاب شدم. در نهایت از مهر ماه سال گذشته به پروژه پیوستم و البته همان اوائل کرونا گرفتم و نتوانستم کار کنم اما از ۱۵ مهر به ترکیه رفتم و شروع به کار کردم.

قبل از اینکه برای بازی در «ساخت ایران» انتخاب شوید، فصل‌های قبلی این سریال را دیده بودید؟
فصل یک را دیده بودم اما فصل دوم را نه.

«ساخت ایران» اولین تجربه حضورتان در یک کار کمدی است، بابت این موضوع نگرانی داشتید و یا برای انتخاب دچار تردید بودید؟
اصلا قرار نبود من کار کمدی بازی کنم و در برنامه کاری‌ام هم نبود که بخواهم چنین تجربه‌ای را به این زودی داشته باشم. ولی تیم سازنده این پروژه آنقدر دوست‌داشتنی بود و فیلمنامه و نقش را آنقدر دوست داشتم که پذیرفتم. کار کردن با بازیگرانی که در «ساخت ایران» حضور داشتند هم برایم جذاب بود و ارتباطم با کارگردان و تهیه‌کننده خیلی خوب بود و احساس کردم می‌توانم ریسک کنم و بازی در یک کار کمدی را بپذیرم.

مینا وحید: اصلا قرار نبود من کار کمدی بازی کنم و در برنامه کاری‌ام هم نبود که بخواهم چنین تجربه‌ای را به این زودی داشته باشم. ولی تیم سازنده این پروژه آنقدر دوست‌داشتنی بود و فیلمنامه و نقش را آنقدر دوست داشتم که پذیرفتم. کار کردن با بازیگرانی که در «ساخت ایران» حضور داشتند هم برایم جذاب بود
درباره اینکه قبل از پیوستن به پروژه نگران بودم یا نه باید بگویم من در طول فیلمبرداری هم نگران بودم چون هیچ قسمتی از کار را در حین ضبط ندیده بودم و پیش خودم می‌گفتم اصلا من می‌توانم بازیگر طنز باشم یا نه. در طول کار خیلی مشتاق بودم که بتوام زودتر قسمت‌هایی از سریال را ببینم تا خودم متوجه شوم که توانستم این شخصیت را آنطور که باید دربیاورم یا نه. البته این بحثی که درباره‌اش صحبت کردیم فقط به فیلم یا سریال‌های طنز بر نمی‌گردد و من وقتی در یک کار جدی بازی می‌کنم هم این دغدغه را دارم که نقشی که می‌خواهم بازی کنم را آنطور که از من می‌خواهند توانستم ایفا کنم یا نه، این نگرانی در تجربه کمدی دو چندان بود.

دو فصل از سریال «ساخت ایران» ساخته و پخش شده و مخاطب هم از آن استقبال کرده، معمولا درباره سریال‌هایی که ادامه دار می‌شوند این سوال به وجود می‌آید که فصل جدید هم مانند قسمت‌های قبلی موفق و پربیننده می‌شود یا نه. این نگرانی برای شما به عنوان بازیگری که به فصل جدید اضافه شدید وجود داشت؟
درست است، معمولا سریال‌هایی که به چند فصل می‌رسند شاید هیچ فصلی به پای فصل آن مجموعه نرسد و حتی ممکن است فصل به فصل سریال ضعیف‌تر شود. این مسئله در ایران خیلی رایج است، در تولیدات خارجی هم جدیدا چنین اتفاق‌هایی می‌افتد، اما من فکر می‌کنم چون سریال «ساخت ایران» منفصل است و هر فصل به طور کامل ادامه فصل قبلی نبوده و نیست، کهنگی شامل قصه آن نمی‌شود. از طرفی آقای امین حیایی که در هر سه فصل حضور داشتند از همان ابتدا اطمینان دادند که فصل سوم خوب از آب درآمده. نمی‌خواهم فصل سوم را با فصل‌های قبلی مقایسه کنم اما فصل سوم به نوبه خودش کار خوب و جذابی از آب درآمده است.

رسانه‌ای که در آن بازی می‌کنید چقدر برای مینا وحید مهم است، اینکه کاری که می‌خواهید در آن بازی کنید، فیلم سینمایی است یا سریال تلویزیونی یا یک اثر در شبکه نمایش خانگی برایتان چه فرقی می‌کند؟ شما تجربه حضور در هر سه مدیوم را داشتید، از بابت انرژی که برای یک کار و ایفای نقش در آن صرف می‌کنید، رسانه برایتان تفاوتی دارد؟
نمی‌توانم بگویم رسانه در انتخاب هیچ تاثیری ندارد، ولی برای من در انتخاب‌هایم اول از همه فیلمنامه اولویت و اهمیت دارد. وقتی فیلمنامه‌ای خوب باشد در هر رسانه‌ای که بخواهی آن را بسازی خودش می‌تواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و مخاطب جذب کند. در چین شرایطی بازیگر هم می‌تواند بهترین خودش را ارائه کند. ولی اگر بخواهیم یک فیلمنامه را در سه رسانه‌ای که در حال حاضر وجود دارد، یعنی سینما، تلویزیون و نمایش خانگی، بسازیم (البته تئاتر را چون از تصویر فاصله دارد در این تقسیم‌بندی قرار نمی‌دهم) باید بگویم سینما و جنس اثری که در آن ساخته می‌شود متفاوت است و به تو به عنوان بازیگر اجازه نوعی از بازی را می‌دهد که با سایر رسانه‌ها متفاوت است و به دلیل شخصیت‌های محدودی که وجود دارد، تمرکزی روی نقش به وجود می‌آید که در سایر رسانه‌ها نیست.

از طرف دیگر فیلمنامه هم به شکل واحد جلو می‌رود و تکلیف تو به عنوان بازیگر روشن است. رسانه محبوب من سینماست، اما پلتفرم‌ها هم دوست‌داشتنی‌اند چون مخاطبان خودشان را دارند. خیلی‌ها اساسا سریال‌بین هستند و از طرف دیگر در پلتفرم چه از لحاظ گریم و چه موضوع و قصه محدودیت‌ها کمتر است و طبیعتا دست بازیگر هم برای بازی و حرکاتی که انجام می‌دهد بازتر است. اما به طور کلی رسانه خیلی مهم است و هر کدام هم ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و نمی‌شود گفت کدام یک بر دیگری برتری دارند یا بهترند. تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هر کدام مخاطبان خاص خودشان را دارند، من خوشحالم که تجربه حضور در هر سه رسانه را داشتم و با مخاطبانشان در ارتباط بودم.

در صحبت‌هایتان گفتید که فیلمنامه برایتان در درجه اول اهمیت قرار دارد، اولی مواجهه‌تان با فیلمنامه «ساخت ایران» و نقش مهسا چه بود؟ این فیلمنامه چه ویژگی‌هایی داشت که در دایره استانداردهای شما قرار گرفت؟
درباره «ساخت ایران» نمی‌توانم بگویم صددرصد به خاطر فیلمنامه کار را قبول کردم، چون من تخصصی در فیلمنامه کمدی ندارم. من تا دلتان بخواهد فیلمنامه درام و تراژدی خواندم ولی راجع به طنز اطلاعات آنچنانی نداشتم و از چند مشاور کمک گرفتم، ضمن اینکه «ساخت ایران» شناسنامه داشت و چون قبلا دو فصل آن ساخته شده بود نمی‌توان گفت کاری بود که از جزئیاتش اطلاع نداشتم. وقتی فیلمنامه را خواندم روی نقش مهسا خیلی دقت کردم، به نظرم مهسا پیچیدگی‌ها یا به اصطلاح پیچ و خم‌هایی داشت که خیلی نمی‌توانم درباره آن صحبت کنم اما این نقش بسیار دور از نقش‌هایی بود که من تا به حال بازی کرده بودم. دوست داشتم آن شخصیتی که تا به حال بیننده از من دیده بود را بشکنم و این موضوع برایم جذابیت داشت. اتفاقی که در سریال «ساخت ایران» افتاد این بود که آقای امیر عربی نویسنده کار، با بازیگر در ارتباط بود، ما جلسه گذاشتیم و درباره موضوعات مختلف صحبت کردیم. من پیشنهادهایی که فکر می‌کردم باعث جذاب‌تر شدن مهسا می‌شود را به ایشان دادم و ایشان به شیوه خودشان آن‌ها را در نظر گرفتند و کاملا دوستانه از پیشنهادها استقبال می‌کردند. به همین دلیل گفتم درباره این کار فقط فیلمنامه معیار انتخابم نبود، نقش و گروه هم در انتخاب من تاثیر داشتند.

از مهسا برایمان بیشتر بگویید و اینکه این شخصیت را چطور دیدید؟
مهسا شخصیتی است که همه ما مشابه او را در زندگی‌مان دیده‌ایم. فکر می‌کنم بعضی وقت‌ها بیننده‌ها واقعا از دستش حرص می‌خورند و به قول معروف روی اعصاب است. اما این شخصیت برای من به دلیل اینکه باعث شکستن شخصیت‌هایی که تا به حال بازی کردم بود جذابیت‌های زیادی داشت. ضمن اینکه مهسا تنها شخصیت کمدی این سریال است و اگر قرار بود جدی بازی کنم دیگر فرقی با خودم یا نقش‌هایی که تا به حال بازی کردم نداشت. در شخصیت مهسا حماقتی وجود دارد که به نظرم همین ویژگی با خودش لحظات طنزی را به همراه می‌آورد.

اگر مهسا در زندگی واقعی کنار مینا وحید قرار بگیرد، مینا با او رفیق می‌شود؟
نه! اصلا در توانم نیست با آدمی مثل مهسا رفاقت کنم و فکر می‌کنم بیشتر از دو دقیقه نتوانم با او دیالوگ داشته باشم. سعی می‌کنم برنامه‌ای بریزم که همدیگر را زیاد نبینیم چون قابل تحمل نیست!

همکاری با پارتنر اصلی‌تان هومن برق‌نورد چطور بود؟
خیلی خوب، من قبل از «ساخت ایران» در سریال «شهرزاد» هم تجربه بازی با ایشان را داشتم و این‌بار در تجربه‌ای متفاوت در کنار هم بودیم. با بقیه دوستان هم البته بازی دارم، آقای امین حیایی، مجید صالحی و بهرنگ علوی.

خودتان شوخ‌طبع هستید؟
وقتی سنم پایین‌تر بود فکر می‌کنم خیلی شوخی‌هایم بیشتر بود ولی الان اگر یک روزهایی حالم خیلی خوب باشد یک حرف‌های بامزه‌ای می‌گویم که همه می‌خندند اما به طور کلی آدم شوخ‌طبعی نیستم. نه تنها شوخ‌طبع نیستم بلکه خیلی هم دوست ندارم با من شوخی شود و خودم هم سعی می‌کنم با کسی شوخی نکنم. احساس می‌کنم شوخی یکسری فاصله‌ها و احترام‌ها را برمی‌دارد و خیلی برایم جذاب نیست. اما به موضوعات خنده‌دار خیلی می‌خندم.

سریال طنز مورد علاقه‌تان چست؟
از بین کارهای طنز ایرانی و بعضی کارهای آقای مهران مدیری خیلی بامزه هستند و دوست‌شان دارم. مثل «قهوه تلخ»، طنز خارجی هم «فرندز» را خیلی وقت‌ها می‌بینم.

خودتان را نزدیک به کدام شخصیت «فرندز» می‌دانید؟
به نظرم ترکیبی از چند شخصیت هستم، مثلا یکسری وسواس‌ها مثل مونیکا دارم، شای یکسری حساسیت‌ها هم روی ظاهر یا هر چیز دیگر مثل رچل داشته باشم. فیبی را هم خیلی دوست دارم اما هیچ شباهتی به او ندارم. «فرندز» را دو بار کامل تماشا کردم و الان هم هر وقت دلم می‌گیرد یا خسته هستم یک قسمت آن را می‌بینم و می‌خندم.

شما چندین ماه با گروه «ساخت ایران» همکاری کردید، در گروه چه کسی از همه باحال‌تر است و با او بیشتر خوش می‌گذرد؟
واقعا همه گروه باحال هستند، نمی‌توانم بگویم فقط یک نفر. ضمن اینکه آقای حیایی و بقیه بازیگران کار همه طناز هستند و می‌دانستیم که جو گروه جو بامزه‌ای است. ولی یک نفر بود که واقعا فکر نمی‌کردم در این حد بامزه و دوست‌داشتنی باشد، آقای بهمن گودرزی کارگردان ما طنزی پنهان در وجودشان دارند که خیلی هم دوست‌داشتی است. اما به طور کلی گروه «ساخت ایران» گروه بسیار یکدستی بود و واقعا کم پیش می‌آید که اینطور باشد و وقتی همه بودند شارژ بودیم و بهمان خودش می‌گذشت.

از دست چه کسی بیشتر حرص می‌خوردید؟
باور کنید اینجا از دست کسی حرص نمی‌خوردیم اما اگر هم بود نمی‌گفتم. البته طبیعی است وقتی شما چندین ماه با چندین نفر در محیطی هستی که لااقل روزی ۱۳-۱۴ ساعت می‌بینی‌شان، از خانواده‌ات بیشتر با آن‌ها مراوده داری، ممکن است یک روز یک نفر روی مود نباشد، یک روز تو سرحال نباشی یا به هر دلیل مشکلاتی داری یا خسته‌ای و به همین دلیل یک چیزی اذیتت کند ولی در این کار کسی نبود که خودش واقعا اینطور باشد و بخواهد اذیت کند.

اگر قرار باشد یک شعار تبلیغاتی برای سریال «ساخت ایران» طراحی کنید و بگویید چه می‌گویید؟
شعار تبلیغاتی احتیاج به فکر دارد و تو باید از قبل درباره‌اش بررسی‌هایی انجام دهی. الان هم من اگر همینطوری یک جمله بد بگویم نه تنها به تبلیغ سریال کمکی نمی‌کند امکان دارد خرابش هم بکند. پس نمی‌توانم یک شعار تبلیغاتی به معنای واقعی‌اش بدهم. اما نکته جالبی وجود داشت که آن را می‌گویم، از اول که من برای بازی در این سریال آمدم به من گفتند قرار نیست کسی را بخندانیم، فقط قرار است خوشحال‌شان کنیم و در میان همه این مشکلاتی که وجود دارد در مدت زمانی کوتاه همه چیز را رها کند و فقط شاد شود. من فکر می‌کنم «ساخت ایران» این کار را کرد و در طول هفته یک ساعتی را فضایی شاد برای مخاطبانش رقم زد.
مینا وحید: از اول که من برای بازی در این سریال آمدم به من گفتند قرار نیست کسی را بخندانیم، فقط قرار است خوشحال‌شان کنیم و در میان همه این مشکلاتی که وجود دارد در مدت زمانی کوتاه همه چیز را رها کند و فقط شاد شود.

اگر قرار باشد جمله‌ای درباره «ساخت ایران» به مخاطبان بگویید آن جمله چیست؟
خوشبختانه این روند کم کم بین مردم جا افتاده ولی باید بگویم ما خیلی به کپی رایت احترام نمی‌گذاریم و می‌توانیم با لینک‌های آزاد فیلم و سریال‌ها را تماشا کنیم. اما در این صورت اتفاقی که می‌افتد این است که با این کار ما صنعت سینما و صنعت سریال‌سازی در پلتفرم‌ها را که حالا دیگر جا افتاده و در حد توانش با شرایطی که وجود دارد خوب کار می‌کند را از بین می‌بریم. اگر می‌خواهیم این صنعت‌ها را حفظ کنیم به نظرم هر کس باید به سهم خودش کمک کند و کمتر کاری که می‌تواند بکند اشتراک خریدن از پلتفرم‌ها و تماشای قانونی کارهاست. در غیر اینصورت محصولی که باعث سرگرمی و خلق لحظات مفرح برای خودمان می‌شود را با دست خودمان از بین می‌بریم.

هر اثری ویژگی خاص خودش را دارد، ویژگی «ساخت ایران» که با تمام شدن فیلمبرداری‌اش دلتان برای آن تنگ شد چه بود؟
بیشتر کارهایی که من تا به حال بازی کردم وقتی تمام شدند دلم برای شخصیتی که بازی کردم و گروهی که با آن‌ها همکاری داشتم و هر روز می‌دیدمشان تنگ می‌شود. در «ساخت ایران» هم همینطور بود. ولی یک ویژگی‌های دیگری در این کار بود که من را طور دیگری دلتنگ می‌کرد، مثلا اینکه دلم برای کار طنز تنگ می‌شود چون اولین بار بود که بازی در این ژانر را تجربه کردم و به عنوان یک بازیگر خیلی برایم لذتبخش بود. به عنوان بازیگری که تجربه بازی در کارهای جدی را داشتم و باید مو به مو دیالوگ‌ها را به شکل جدی ادا می‌کردم در این کار از سمت کارگردان این اجازه را داشتم که راحت‌تر باشم و درون خودم را به بیرون بکشم. من معتقدم اثری خوب می‌شود که پشت صحنه خوبی داشته باشد و «ساخت ایران» اینطور بود، دلم برای فضای دوستانه و شادی که در طول کار داشتیم هم تنگ شد.

خودتان همه کارهایی که بازی می‌کنید را می‌بینید؟
نه، کارهایی که یک قسمتش را می‌بینم و احساس می‌کنم آن چیزی که در انتظار من بوده را برآورده نکرده، آن هم نه فقط در زمینه کارگردانی و تولید، بلکه حوزه بازیگری، به همان یه قسمت اکتفا می‌کنم و دیگر تماشایش نمی‌کنم. یعنی در توانم نیست بازی یا فیلم بد از خودم ببینم.

برای پخش این سریال روزشماری می‌کردید؟
یک احساس دوگانه داشتم، من تا به حال چنین تجربه‌ای نداشتم و هیجان داشتم ببینم مهسا چطور از آب درآمده، از طرفی ترس و نگرانی هم از نتیجه کار داشتم که اگر بد شده باشد به عنوان اولین کار طنز امکان دارد مرم پس بزنند و دوستم نداشته باشم.

از مرحوم مهرآوران خاطره‌ای دارید؟
من متاسفانه از آقای مهرآوران خاطره‌ای در این کار ندارم چون زودتر از اینکه بخواهیم با هم کار کنیم ایشان هم کرونا گرفتند و از دست دادیم‌شان. اما مسئله‌ای که خیلی دردناک بود روزی بود که سر صحنه رفتم و دیدم حجله‌ای برای یادبود ایشان درست کردند و واقعا این صحنه برایم ناراحت‌کننده بود.