🎉 تخفیف‌های ویژه بلک فرایدی! فقط تا پایان امروز! همین حالا خرید کنید 🎉

نقد سریال «راز بقا»؛ خندیدن حلال به یک مذهبی‌نما و یک آدم نمیر

«راز بقا» داستان جوانی است که درمی‌یابد رویین‌تن و ضدگلوله است و این وضعیت موقعیت‌های کمیکی در روایت پدید می‌آورد
یک رسانه فارسی‌زبان در مطلبی به تحلیل محتوایی سریال محبوب این روزهای نمایش خانگی پرداخته است.

«راز بقا» نخستین سریالی است که سعید آقاخانی برای شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرده است. آقاخانی در چند سال گذشته با سریال «نون- خ» و سری‌های مختلف آن، بین تماشاگران ایرانی محبوبیتی پیدا کرده بود و بسیاری منتظر بودند که او در بهار و نوروز امسال  و در غیاب دست‌اندرکاران مجموعه «پایتخت»، یک بار دیگر «نون- خ» را در سری‌‌ تازه‌ای به تلویزیون آورد. اما به نظر می‌رسد که محدودیت‌های تلویزیون سبب شده است که سعید آقاخانی نیز چون برخی دیگر از سریال‌سازان شناخته شده تلویزیون، همانند حسن فتحی، سیروس مقدم، و …، به سمت شبکه‌های نمایش خانگی روی آورد، چرا که می‌داند آنجا فضای کار بازتر است؛ حتی اگر درآمد کمتر باشد.

«راز بقا» که ۱۷ قسمت آن در شبکه نمایش خانگی «فیلم‌نت» قرار گرفته است، داستانی ساده دارد و فضای کمیک آن نیز مانند دیگر آثار آقاخانی به دل می‌نشیند. اگرچه صحنه‌های کمیک آن می‌توانست بهتر از این از کار درآید، در مقایسه با برخی دیگر از سریال‌ها و فیلم‌های کمدی این سال‌ها که عملا دست «فیلمفارسی»‌های قبل از انقلاب را از پشت بسته‌اند، سریال آقاخانی نسبتا سر و تهی دارد و کارگردان سعی کرده است از به‌کارگیری صحنه‌های لوس و بی‌مزه و باری به هر جهت، پرهیز کند.

خندیدن حلال به یک مذهبی‌نما و یک آدم نمیر

فیلمنامه‌ای پذیرفتنی و دور از بی‌مزگی‌ها

بخشی از این ظرفیت‌ها، به فیلمنامه‌نویس اثر بازمی‌گردد. این گفته معروفی است بین اهالی سینما که از یک فیلم‌نامه خوب، کارگردان متوسطی هم می‌تواند فیلمی خوب از کار درآورد، اما از یک فیلم‌نامه بد، یک کارگردان خوب نمی‌تواند فیلمی متوسط هم تولید کند. چرا که فیلم‌نامه و ایده اصلی در یک فیلم، مانند نقشه و پی‌ریزی درست یک ساختمان است که اگر دقیق و منظم پی‌ریزی شود، می‌تواند استحکام خود را نشان دهد و ساختمانی با چارچوبی استوار به مشتری تحویل دهد.

آقاخانی برای نگارش فیلم‌نامه این سریال از امیر وفایی، فیلمنامه‌نویس نام‌آشنای یک دهه گذشته سریال‌های کمدی، مدد گرفته است که تجربه‌ فیلم‌نامه‌نویسی خود را با سریال «شوخی‌ کردم» مهران مدیری آغاز کرده بود،. اکنون و پس از یک دهه  و فیلم‌نامه‌نویسی برای سریال‌هایی چون «در حاشیه» (۱ و ۲)، «عطسه»، «دیوار به دیوار»، «شب عید»، و سه سری «نون- خ» به جایگاهی رسیده است که بتوان او را فیلم‌نامه‌نویس متخصص در زمینه فیلم‌های کمدی لقب داد. به ویژه در مجموعه‌ «نون – خ»، همکاری‌اش با سعید آقاخانی در مقام کارگردان، حاصل را کمدی‌هایی ساده و صمیمی از کار در آورده است و رگه‌هایی از همان فضای سریال «نون-خ» را، مخصوصا در بخش‌هایی که روایت در یکی از مناطق کردنشین می‌گذرد، می‌توان حس کرد.

خط اصلی داستان درباره رحیم تیمسار (با بازی بهرام افشاری) است و یک رخداد نادر در زندگی او که تنها در فضای آثار کمدی یا تخیلی باورپذیر است: اینکه او ضدگلوله و رویین‌تن است و خود نیز نخست نمی‌داند و وقتی به مرور آن را درمی‌یابد، توجه یک گروه قاچاقچی را به خود جلب می‌کند. بقیه داستان حول اتفاقاتی رخ می‌دهد که شخصیت اصلی داستان در آن‌ها حضور و بروزی دارد، اما کارگردان و نویسنده کوشیده‌اند با خلق برخی روایت‌های‌ فرعی، مانند ازدواج مادر رحیم و حاتم با پیرمرد شطرنج‌باز، ازدواج ایرج (با بازی نیما شعبان‌نژاد) با دختر خان فادر، و حتی ماجرای جدایی حاتم تیمسار (با بازی حسن معجونی) از همسرش، تکه‌های کوچک‌تر این داستان را شکل دهند.

خندیدن حلال به یک مذهبی‌نما و یک آدم نمیر

عنصر محوری که روایت سریال گرد آن شکل می‌گیرد و جزو عناصر اصلی یک اثر کمدی است، بلاهت، کم‌خردی، و نادانی است. این مفهوم تقریبا در مهم‌ترین آثار کمدین‌های معروف دنیا حضور و بروز دارد که نمونه بسیار آشکار آن، آثار «لورل و هاردی» و «هارولد ‌لوید» و «نورمن ویزدم» است که داستان‌های آن‌ها نیز عمدتا بر کم‌خردی و ابلهی شخصیت اصلی داستان متمرکز است، یا در آثار «جری ‌لوئیس»، و در این أواخر، آثار کمدینی مثل روان‌اتکینسن («مستر بین») و «جیم کری»، و البته «وودی آلن»، که آثار کمدی‌اش متفکرانه‌تر از آثار سایر کمدین‌ها است. در ایران خودمان نیز برخی از سریال‌های پیش از انقلاب، به‌خصوص سریال «دایی‌جان ناپلئون»، از این عنصر به خوبی بهره گرفت و شخصیت «مش قاسم» (پرویز فنی‌زاده)، نمونه‌ای از این افراد است، که بعدها البته می‌توان در آثاری چون «اجاره‌نشین‌ها» (به کارگردانی داریوش مهرجویی) و حتی فیلم بعدی ناصر تقوایی («ای ایران») آن را دید.

در میان تمامی «ابلهان» سریال «راز بقا»، یک عنصر عاقل و بالغ حضور دارد که دست بر قضا، نقش آن را خود سعید آقاخانی بازی می‌کند: پیرمردی خون‌گرم و صمیمی و دست‌‌به‌خیر و گره‌گشا از کار اهالی محل که یک اغذیه‌فروشی‌ در محله‌اش دارد و به اهالی محل، از هر جنس و نوعی، کمک می‌کند؛ شخصیتی با سویه‌هایی مذهبی که نمونه‌های آن، عموما در مناطق پایین‌شهر، نقطه اتکای اهالی محل به شمار می‌روند.

اما از این شخصیت که بگذریم، دیگر شخصیت‌ها، از «رحیم‌تیمسار» و برادرش «حاتم تیمسار» تا «خان فادر» و…،  جملگی با همان عنصر بلاهت دست‌به‌گریبان‌اند.

خندیدن حلال به یک مذهبی‌نما و یک آدم نمیر

در این میان، نقش حسن معجونی از جهاتی با سایر نقش‌آفرینان متفاوت از کار در‌آمده است. او در جایگاه فرد ابله اما فرصت‌طلبی که به دنبال پست و موقعیت سیاسی است، در روایت حضور می‌یابد. حاتم تیمسار تقریبا تمامی اخبار روز را دنبال می‌کند و می‌خواهد خود را سیاستمداری صادق نشان دهد،‌ اما در عمل مدام به مسیرهایی پای می‌گذارد که از بی‌صداقتی و فرصت‌طلبی او حکایت دارد. هیبت ظاهری او (چهره‌ای که نمادی از شخصیت‌های متظاهر این سال‌ها است) نیز این حس را در مخاطب ایجاد می‌کند که او را مانند بسیاری، فرصت‌طلب جلوه می‌دهد. معجونی چه در حرکات بدن،‌ چه درنوع گفتار و حتی میمیک‌های صورت و چشم و ابرو، به خوبی توانسته است حس و حال چنین شخصیتی را به مخاطب منتقل کند. به نظر می‌رسد که نویسنده و کارگردان در پرداخت این شخصیت بسیار دست‌به عصا راه می‌روند. روشن است که چنین شخصیتی، ظرفیت‌های فراوانی برای کار دارد، اما هراس از تیغ سانسور، به نویسنده و کارگردان اجازه پیشروی در این مسیر نمی‌دهد.

از جمله مشکلات سریال «راز بقا»، بهره‌گیری از بخشی مهم از تیم بازیگری سریال «نون-خ» در آن است که به دلیل آنکه اغلب آن‌ها نتوانسته‌اند از تیپ بازی خود در سریال قبلی بیرون آیند، لذا نوعی تکرار نقش‌ها را در این سریال شاهدیم که نمونه آن، همدست‌های قاچاقچی معروف سریال است. همچنین، باید از کمیک‌نبودن نقش زن‌ها در سریال یاد کرد؛ نقطه‌ضعفی که شاید به دلیل شرایط ممیزی در ایران، امکان مانور را از فیلمنامه‌نویس و کارگردان گرفته باشد. با این حال، آنان کوشیده‌اند فضای کمیکی برای دختر خان فادر و مادر حاتم و رحیم به وجود آورند.

خندیدن حلال به یک مذهبی‌نما و یک آدم نمیر

موسیقی و تیتراژی در خدمت سریال

بخشی از جذابیت‌‌های سریال در موسیقی متن آن نهفته است و به ویژه تیتراژ آغاز و پایان سریال که به شکل ویژه با عناصر کمیک‌استریپ از شخصیت‌های اصلی و به صورت نقاشی درآمیخته شده و محصول نهایی را بسیار دیدنی کرده است. موسیقی ریتمی شاد و برانگیزاننده دارد و آهنگساز کوشیده است از ریتم و سازهایی استفاده کند که به فضای ابلهانه‌ای که در کلیت سریال حاکم است، مدد برساند. ملودی و تم محوری که در ریتمی تند در تیتراژ به کار برده‌ شده است، در طول سریال نیز از طریق سازهای مختلف و با تمپوهای متفاوت به گوش می‌رسد تا ملودی اصلی و محوری را به مخاطب یادآور شود.

در مجموع و تاکنون، می‌توان سریال «راز بقا» را اثری قابل قبول در فضای کنونی سریال‌سازی به شمار آورد که ظرفیت‌های خوبی هم برای فصل‌های بعدی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Support

سوالات و پشتیبانی

تماس با ما