بیستوششمین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۳ تیرماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
در اولین بخش برنامه نقد سینما که به سینمای ایران اختصاص داشت، محمد صابری روزنامهنگار سینمایی به گفتگو با حسین میرزامحمدی کارگردان فیلم سینمایی «کت چرمی» پرداخت.
وی ابتدا درباره فرآیند تولید این فیلم سینمایی بیان کرد: سال ۹۹ بود که من مشغول ساخت مستند سینمایی «خارج از محدوده» بودم که درباره کمپهای ترک اعتیاد است و آن زمان با داستان آدمهای مختلف آشنا شدم و با آنها ارتباط گرفتم. همچنین فیلمکوتاه «نامبرده» را با همین موضوع ساختم که در یک مرکز نگهداری از پسران نوجوان بدسرپرست و بیسرپرست میگذشت.
این فیلمساز ادامه داد: جرقههای اصلی «کت چرمی» از آنجا شروع شد. پس از آن با مسعود هاشمینژاد نویسنده اثر که پیش از این چند فیلم کوتاه با هم کار کرده بودیم، درباره طرح صحبت کردم و نگارش آن آغاز شد. ابتدا طرح ۵ یا ۶ صفحهای درآوردیم، به جزئیات پرداختیم تا در نهایت به سیناپس رسیدیم. ناگفته نماند که نسخه اولیه فیلمنامه ۱۳۰ صفحه بود و بازنویسیهای مکرر داشتیم. در حال حاضر فیلم ۱۰۰ دقیقه است و ۸۷ صفحه فیلمنامه دارد.
در ادامه محمد صابری بیان کرد: من «کت چرمی» را در کنار آثاری مانند «مصلحت» جزو جریانی در سینمای ایران میبینم که در دهه ۹۰ جان گرفته است و رشد و نمو خود را با سرعت قابل قبولی طی میکند. ویژگی این جریان فیلمسازان جوانی هستند که وارد عرصه میشوند و در اولین گام فیلمسازی خود دست روی سوژههای حساس میگذارند، دوربین خود را به سمت زخمها میبرند و هراس از این ندارند که وارد منطقههایی شوند که به ظاهر ممنوعه و سالهاست کسی سراغ آن را نگرفته است.
در حقیقت خطر میکنند تا فیلم غیرخنثی بسازند این دستمریزاد دارد و باید تمرکز و توجه ویژهای روی آثار این فیلمسازان کرد.
من احساس میکنم فیلم با وجود دغدغهمندی و جسارت پرداختن به سوژه و انتخاب درست آن به فرآیند روایت منتقل نمیشود و فیلم در خروجی خود آسیب میبیند. سوال اینجاست فیلمسازی که با جسارت سراغ سوژه پردردسر میرود، چه میشود که جسارت در خروجی کار نمود پیدا نمیکند. در حقیقت ما شاهد پرداخت محافظهکارانه از سوژهای هستیم که به نظرم فیلمساز از صراحت کلام و بیان بیپرده دچار هراس شده است و ترجیح داده است به حواشی و خرده داستانهایی بپردازد که سایهاش روی متن اصلی را گرفته است.
میرزامحمدی درباره این موضوع گفت: ۲۴ بار نسخه فیلمنامه بازنویسی شد. دست گذاشتن روی موضوعی که ما در «کت چرمی» بدان پرداختیم آن هم در فیلم اول سختیهایی دارد که زیادست. زمانی که میخواهیم درباره این سوژهها بنویسیم و کار کنیم باید مواردی مگو باقی بماند و در لفافه گفته شود. یعنی باید لقمه را چند زاویه چرخاند و در دهان مخاطب گذاشت.
دوربین ما برای نشان دادن ضدقهرمان نمیتوانست به یکسری مکانها سر بزند. در صورتی که سکانس اول من در فیلمنامه با مهمانی کت چرمی شروع میشد. نمیتوانستیم یکسری موارد را بگوییم، که اگر میگفتیم هم هیچ اتفاقی نمیافتاد، در حالی که گفتن برخی حرفها به سینما، فرهنگ و مسایل اجتماعی ما کمک میکند.
دو واژه از ادبیات مسئولان و فیلمسازان باید حذف شود. سیاهنمایی که چماقی بر سر ماست باید از ادبیات مسئولان حذف شود و واژه فلاکت و نکبت از زبان فیلمسازان ما. شاید چوب یکسری دوستان و همکاران را ما میخوریم.
صابری در ادامه بحث خاطرنشان کرد: سینمای ایران در مقطعی یعنی از اواخر دهه ۷۰ تا نیمه دهه ۹۰ یک سینمای خنثی بود که خیلی از ما در نقد آن نوشتیم و صحبت کردیم و حالا این سینما به واسطه حضور فیلمساز نسل جوان تلاش میکند از آن خنثی بودن عبور کند. حتماً یکی از وظایف ما در مقام رسانه این است که درباره موانع این خواست و مطالبه صحبت کنیم.
به عنوان فیلمساز فیلم اول برای من مهم بود که «کت چرمی» ساخته شود و زمانی که نسخه آماده شد و برای گرفتن پروانه ساخت مراجعه کردیم، مفهوم مهمانی کت چرمی دستخوش تغییر شد. اسم فیلم زاده خودمان است اما چنین مهمانی وجود دارد.
سینمای ما به قهرمانی نیاز دارد که مردم خود را جای او بگذارند. ما قهرمانی را با ویژگیهای انسانی و معمولی ساختیم که مخاطب با خود بگوید من هم میتوانم جای این فرد باشم. ناگفته نماند مهمانی کت چرمی نخ تسبیح داستان است و برای اینکه قهرمان به هدفش برسد با موانعی روبهرو میشود.
کارگردان «کت چرمی» مطرح کرد: باز هم سراغ سوژههای ملتهب و اجتماعی خواهم رفت اما اگر بخواهم نقدی به فیلم خود کنم این است که در ریتم قصهگویی تجدیدنظر کنم.
ای کاش فیلمساز دچار رویکرد دوگانه در روایت قصه نمیشد. اما باید بگویم نگاه سایه روشن در پرداخت برخی کاراکترها درخشان است.