مروری بر آثار ماندگار زنده یاد آتیلا پسیانی و گفتوگو با محمدرضا آهنج و سروش محمدزاده ۲ کارگردانی که تجربه هایی ارزشمند در همکاری با این هنرمند داشتهاند.
مدت کوتاهی از خبر درگذشت فردوس کاویانی گذشته بود که دیروز خبر درگذشت آتیلا پسیانی هنرمند پیش کسوت دیگری، اهالی سینما را سوگوار کرد. این بازیگر نیز مانند فردوس کاویانی، با آثار مختلفی در ذهن مخاطبان ماندگار شده بود و به عنوان یک هنرمند باسابقه در یاد و خاطر مخاطبان جایگاه ویژهای داشت. آتیلا پسیانی پیش از ابتلا به بیماری سرطان، بسیار پرکار بود و حضور فعالی در عرصه بازیگری داشت. پنج ماه پس از این که آتیلا پسیانی با چهره متفاوتی در مراسم نکوداشت خود حضور پیدا کرد و خبر ابتلای او به بیماری سرطان همه را در شوک فرو برد، بار دیگر خبر تلخ درگذشت این هنرمند مایه افسوس و حیرت اهالی و دوستداران سینما شد. به بهانه درگذشت این هنرمند خوشسابقه مروری داشتیم بر آثار و نقشهای خاطرهانگیز زندهیاد آتیلا پسیانی که در ذهن مخاطبان به یادگار مانده است و همچنین با محمدرضا آهنج و سروش محمدزاده که با این بازیگر تجربه همکاری داشتند، گفتوگو کردیم.
همراه با خاطرهسازهای «محله برو بیا»
طبیعتا با وجود مادر هنرمندی مانند زندهیاد جمیله شیخی، آتیلا پسیانی نیز با دنیای هنر بیگانه نبود. این هنرمند از همان ابتدای فعالیت هنری خود تا به حال علاوه بر سینما و تلویزیون، در عرصه تئاتر نیز مشغول فعالیت بود. او در مقام نویسنده و کارگردان، نمایشهای مختلفی را روی صحنه برده است و به این ترتیب به عنوان یکی از چهرههای کارکشته و تاثیرگذار این عرصه شناخته میشود. آتیلا پسیانی ابتدای دهه ۶۰، در سنین جوانی با مجموعه پربیننده و محبوب «محله برو بیا»، به همراه دیگر هنرمندان حاضر در این مجموعه شناخته شد. او در «محله برو بیا» و «محله بهداشت» که مخاطب اصلی آنها کودکان و نوجوانان بودند، نقش شخصیتی نوجوان و کم سن و سال را ایفا کرد و حضور موفقی در این مجموعه داشت.
حضوری فراموش نشدنی در «گمگشته»
اتفاق اصلی کارنامه آتیلا پسیانی مربوط به سریال خاطرهانگیز و پرمخاطب «گمگشته» است. او در این مجموعه به کارگردانی رامبد جوان که سال ۸۰ روی آنتن رفت، نقش یک شخصیت دو وجهی را برعهده داشت. او نقش فرد خلافکاری را ایفا میکرد که به دلیل شباهت ظاهریاش به فردی موجه، مومن و آبرومند به نام «سید جلال»، از این موقعیت سوءاستفاده و هویت او را جعل میکند. آتیلا پسیانی به خوبی از پس ایفای این نقش سخت برآمد و حضوری به یاد ماندنی در مجموعه «گمگشته» داشت. تازگی و جذابیت ایده قصه سریال نیز مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و همه چیز دست به دست هم داد تا پازل موفقیت این مجموعه و بازیگر اصلیاش کامل شود.
کارنامه بلند بالای سینمایی
زندهیاد آتیلا پسیانی همزمان با تلویزیون، فعالیت خود را در سینما نیز پیگیری میکرد. «کشتی آنجلیکا» ساخته محمد بزرگنیا، «دو فیلم با یک بلیت» اثر داریوش فرهنگ، «مسافران» ساخته بهرام بیضایی، «روز شیطان» کاری از بهروز افخمی، «هیوا» به کارگردانی رسول ملاقلیپور، «دو زن» ساخته تهمینه میلانی، «آب و آتش» و «شام آخر» اثر فریدون جیرانی تعدادی از مهمترین آثار کارنامه سینمایی این هنرمند هستند که طی دهه های۶۰ و ۷۰ در آنها ایفای نقش کرد. او در دهه ۸۰ نیز همچنان به مسیر خود ادامه داد و در فیلمهای متعددی بازی کرد. «کما»، «اسپاگتی در ۸ دقیقه» و «آتش بس» از فیلمهای مطرح او در دهه ۸۰ هستند. این بازیگر در دهه ۹۰ نیز در سینما پرکار بود. «نیمه شب اتفاق افتاد»، «سیانور»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «نگار» و «سرخپوست» از دیگر فیلمهای کارنامه سینمایی او در یک دهه گذشته هستند که آثار کارنامه بلند بالای او در سینما را تشکیل دادهاند. آخرین حضور زندهیاد آتیلا پسیانی روی پرده سینما به سال ۱۴۰۰ و فیلم «سیاهباز» برمیگردد. نقشهای کارنامه آتیلا پسیانی محدود به نقشهای مثبت، منفی یا کمدی نمیشود. او به پشتوانه توانایی و تجربه خود، در سینما و تلویزیون طیف مختلفی از این نقشها را تجربه کرد و تصویر او با کاراکترهای گوناگونی در ذهن مخاطبان نقش بسته است.
بازیگر به یاد ماندنی و پرکار تلویزیون
همان طور که گفتیم مرحوم آتیلا پسیانی در سینما نیز پرکار بود، اما در کارنامه تلویزیونی این هنرمند سریالهای متعددی هم دیده میشود. مرحوم پسیانی پنج سال پس از درخشش در سریال «گمگشته»، با یکی دیگر از محبوبترین آثار خود یعنی «زیر تیغ» نیز حضوری به یاد ماندنی در تلویزیون داشت. او در این سریال ماندگار ساخته محمدرضا هنرمند، نقش کارگر زحمت کشی به نام «جعفر» را ایفا میکرد که مرد مهربان و خوبی بود اما طی درگیری با دوست خود به صورت غیرعمد کشته میشد و مرگ او اختلافات شدیدی را میان دو خانواده رقم میزد. هرچند که نقش مرحوم پسیانی از قصه حذف میشد، اما بازی خوب او در این سریال، محبوبیت «زیر تیغ» نزد مخاطبان و تاثیر سرنوشت کاراکتر «جعفر» در قصه، این مجموعه را به یکی از آثار خاطرهانگیز و کارنامه این هنرمند تبدیل کرد. نقش شیرین مرحوم پسیانی در سریال کمدی «چار دیواری» نیز جزو کاراکترهای محبوب و مهم اوست. زندهیاد آتیلا پسیانی در دهه ۹۰ نیز جزو بازیگران پرکار تلویزیون بود و با سیروس مقدم، مهدی کرمپور و بهرنگ توفیقی چند تجربه همکاری داشت. «سه، پنج، دو»، «خداحافظ بچه»، «مادرانه»، «انقلاب زیبا» و «پرده نشین»، تعدادی از سریالهای این هنرمند در دهه ۹۰ بودند. «برف بیصدا میبارد» آخرین اثر کارنامه تلویزیونی این هنرمند است که زمستان ۱۴۰۰ و تابستان ۱۴۰۱ روی آنتن رفت.
راهنماییهای پدرانه و دوستانه آتیلا پسیانی
سروش محمدزاده که در یکی از آخرین سریالهای تلویزیونی مرحوم آتیلا پسیانی یعنی «همبازی»، با او تجربه همکاری داشت، درباره ویژگیهای شخصیت هنری او و این تجربه توضیح میدهد: «اواخر سال ۹۹ با آقای پسیانی در سریال «همبازی» کار کردم. همان دورهای بود که ایشان تازه متوجه بیماریشان شده بودند و در عین حال همچنان پرشور مشغول کار بودند. همکاری کوتاه، اما بسیار جذاب و لذتبخشی بود. میتوانم بگویم بعد از ۱۵، ۲۰ روز احساس میکردم سالهاست ایشان را میشناسم، ایشان هم به من خیلی محبت داشتند. بسیار وقتشناس بودند و کارشان را دقیق و حرفهای انجام میدادند. روی کارشان متمرکز بودند و رفتار و برخوردشان در صحنه با همکاران خود نیز بسیار حرفهای بود. سینمای ایران یکی از بهترینهایش را از دست داد.» محمدزاده در پاسخ به این سوال که آیا مرحوم پسیانی در مقام بازیگری باسابقه، به او در مقام یک کارگردان جوان مشورت میداد، میگوید: «در تمام طول مدتی که با ایشان کار میکردم حتی یک مورد پیش نیامد که ایشان را برای کاری که انجام میدهند هدایت کنم، چون همان طور که به خودشان هم گفتم، فرصت این همکاری کوتاه را مغتنم دانستم تا از ایشان یاد بگیرم، به جای این که بخواهم چیزی بگویم که انجام بدهند. دوست داشتم تمام وقتم را صرف آموختن از حضورشان کنم. در فواصل بین سکانسها و پلانها، تمام دقایقی که امکانش وجود داشت، سعی میکردم از خاطرات سینمایی ایشان، کارها و تجربیاتشان بپرسم و فرصت را غنیمت میدانستم تا از ایشان بیاموزم. مطمئنا هم تا جایی که در توانشان بود و امکانش وجود داشت، هر کمک و مشورتی را که لازم بود به من میدادند. خودم از ایشان میخواستم اگر نکتهای هست بگویند و خیلی پدرانه و دوستانه نکاتشان را به من منتقل میکردند. به خانواده، عزیزان، بازماندگانشان و جامعه سینمایی و تئاتری کشور تسلیت میگویم.»
جدیت خاص آتیلا پسیانی در کار
محمدرضا آهنج که در سه سریال «عملیات ۱۲۵»، «راستش را بگو» و «آسمان من»، با زندهیاد آتیلا پسیانی همکاری کرده و از حضور او بهره برده بود، ضمن تسلیت به خانواده این بازیگر و جامعه هنری، در توصیف شخصیت مرحوم پسیانی میگوید: «برای ایشان بسیار احترام قائلم، خدا رحمتشان کند. وقتی خبر را شنیدم، به جدیت آتیلا پسیانی فکر میکردم، به اهمیتی که برای کارش قائل بود، به حضور و جدیت او و همچنین مصر بودن ایشان به این که تکلیفش را بسیار خوب، درست و مورد رضایت کارگردان و متن انجام بدهد. برای من این ویژگی آتیلا پسیانی بسیار جذاب بود. وقتی ایشان برای تماشای تئاترهایش ما را دعوت میکرد و همراه همکاران به دیدن نمایشهایش میرفتیم، این جدیت را در تئاترهای او نیز میدیدم. چند همکاری داشتم که برایم بسیار خاطرهانگیز است و الان در بهت و شوک هستم.» این کارگردان در ادامه، سکانسهای مرگ او در دو سریال را یادآوری میکند و میگوید: «در «عملیات ۱۲۵» سکانسی بود که بر اثر یک حادثه به رحمت خدا میرود، این قدر آن صحنه را تاثیرگذار بازی کرد که خود من هم پشت صحنه اشک میریختم، در صحنه شهادت او در «آسمان من» هم بغض من ترکید، لحظاتی پیش این صحنهها را مرور میکردم. ایشان برای کار خود بسیار احترام قائل میشد، مطمئنا جای او به سادگی پر نمیشود.»
مهربان، پرتلاش و صبور
آهنج در ادامه توضیح میدهد: «آتیلا ظاهری بسیار جدی اما باطن بسیار کودکانه، مهربان و شوخطبعی داشت. آتیلا با صبر و سکوت، گوشهای میایستاد و بعد با یک جمله خیلی موجز و مختصر و مفید، لبخند عمیقی به لب همکاران میآورد. برایم جذاب بود که اصطلاحا حرف نمیزد نمیزد، وقتی هم چیزی میگفت این قدر عمیق و متفکرانه بود که برداشت لازم انجام میشد، چه در طنز، چه وقتی قرار بود نکتهای را یادآوری کند. این شاخصه سکوت و صبوری او هم در خاطرم مانده است.» محمدرضا آهنج در پایان درباره مواجهه او با بازیگران جوان و راهنمایی آنان میگوید: «در سریال «آسمان من»، خسرو پسرش را معرفی کرده بود که بازی کند و اتفاقا نقش پدر و پسر را داشتند، خاطرم هست وقتی خسرو را راهنمایی میکردم، از دور میدیدم که او هم پسرش را راهنمایی میکند و به او میگوید آهنج این را از تو میخواهد که خروجی بهتر باشد و خسرو هم حرف گوش کن بود. برایم جالب بود که در ارتباط پدر و پسری هم تلاش میکرد تا خسرو نیز خروجی خوبی داشته باشد. خسرو یکی از مصداقهای جوانانی است که پرسیدید و قطعا همین تلاش را برای جوانها و نسل جدید داشت تا کارشان خوب باشد.»