به مناسبت روز معلم، چند معلم به یادماندنی سینما و تلویزیون ایران را اینجا مرور کردهایم، فهرست البته کامل نیست و حتما سلیقهایست، در برخی موارد هم مدیر و ناظم را به جای معلم گذاشتهایم، خواستیم کمی دستمان باز باشد تا کاراکترهای خاطرهانگیزتری را اینجا داشته باشیم.
آقای حکمتی
بازیگر: پرویز فنیزاده
صداپیشه: منوچهر اسماعیلی
فیلم: رگبار
نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی
سال ساخت: 1351
مکث: نمادپردازی مورد نظر بیضایی از همان نامگذاری شخصیت اصلی یعنی آقای حکمتی شروع میشود. با اینکه ظاهرا خود پرویز فنیزاده هم از عینکی شبیه عینک کاراکتر حکمتی استفاده میکرد، اما احتمالا بیضایی هم چنین عینکی را برای شخصیت معلم طراحی کرده بود تا دانش و حکمت از چهره او هم مشخص باشد. با وجود بازی خوب و ماندگار فنیزاده و ماجراهای جذابی که در مدرسه و شیطنت دانشآموزان و عشق و عاشقگی ناکام با خواهر یکی از دانشآموزان برای حکمتی طراحی میشود، اما همه اینها برای بیضایی بیشتر حکم نماد و استعاره از وضعیت موجود در سالهای دهه ۵۰ را دارد.
معلم
بازیگر: خسرو شکیبایی
فیلم: رابطه
کارگردان: پوران درخشنده
سال ساخت: 1365
مکث: «رابطه» نخستین تجربه بلند سینمایی پوران درخشنده است و داستان آن در مورد نوجوانی ناشنوا و لال به نام ناصر است که قادر به ایجاد رابطه با اطرافیان خود نیست. پدر و خواهر ناصر به او بی توجهاند و دل سوزاندن مادر به حال او بیفایده است. ناصر تحت فشار اطرافیان و خانواده از همه کس و همه چیز دلزده است، اما پس از آن که معلمش او را در عدم برقراری رابطه با اطرافیان مقصر می داند، به خود می آید. شاید مهم ترین نکته، شنیدن صدای خسرو شکیبایی در سینماست که پیشتر گویندگانی به جای او صحبت می کردند. نکته دیگر، درک و دریافت و اجرای درست و باورپذیر شکیبایی از نقش معلم ناشنوایان است. او با تسلط به زبان اشاره، در صحبت با دانش آموزان ناشنوا، به شکل واضح و اغراق آمیزی حرف می زند تا آنها لبخوانی کنند.
عماد
بازیگر: شهاب حسینی
فیلم: فروشنده
نویسنده و کارگردان: اصغر فرهادی
سال ساخت: ۱۳۹۴
مکث: یکی از ملموسترین و درستترین معلمهای سینمای ایران را در فیلم فروشنده میبینیم. با اینکه مهمترین اتفاق فیلم در خانه عماد و رعنا میافتد و آنها را بیشتر به عنوان یک زوج هنرمند تئاتری میبینیم که مشغول تمرین و نمایش نمایشنامه «مرگ فروشنده» نوشته آرتور میلر هستند، اما شغل معلمی عماد هم نقشی موثر و دراماتیک در قصه دارد و برخی حرفهای مهم فیلم که در دیگر فضاهای گفتمانی جایی برای ارائه نداشتند، اینجا در جای درستی خرج میشوند. فضای کلاس درس به فضای کلاسهای واقعی نزدیک است و بچهها چهره و گفتار و رفتاری آشنا دارند. حتی روش تدریس خلاقانه معلم ادبیات هم که از نمایشنامه «گاو» و از ساعدی حرف میزند و فیلم مهرجویی را در کلاس پخش میکند، اجرای دقیقی دارند. آن سوال و جواب «واقعا یه آدم چهجوری گاو میشه؟» و «به مرور» و حضور یکی از دانشآموزان در تاکسی، از جمله نقطهگذاریهای فیلمساز برای رخدادهای بعدی هستند.
سامان
بازیگر: جواد عزتی
فیلم : خورشید
نویسندگان : مجید مجیدی و نیما جاویدی
کارگردان: مجید مجیدی
سال ساخت: ۱۳۹۸
مکث: مجید مجیدی که سالها پیش و در زمان بازیگریش، نقش یک معلم خوب و مهربان و همراه با بچهها را در «شنا در زمستان» بازی کرده بود، همین حس و حال و ویژگیها را در شخصیت معلمی به نام سامان در آخرین ساخته سینماییاش، «خورشید» هم لحاظ کرد، ولی دیگر خبری از آن فضا و برخی ویژگیهای اغراق شده و تیپیکال دهه ۶۰ نبود، چه در متن و چه در بازی. اینجا، جواد عزتی را داشتیم که نقش یک معلم همدل و همراه در مدرسه بچههای کار را بازی میکرد. کار سخت عزتی در بازیگری این بود که نباید به عنوان یک ستاره مقابل نابازیگران و بازیگران تازه وارد و کم سن و سال، پرزرق و برق به نظر میرسید. او این کار را به بهترین شکل انجام داد و همراهیاش با بچهها در قصه، در بازیگری هم وجود داشت. آن آموزش «کله زدن» (با پیشانی به صورت دیگری زدن) توسط علی در جایی از فیلم به درستترین شکل توسط معلم خرج میشود. به طرز بانمکی، این بار شاهد یک آموزش بالعکس هستیم. بهجز این بدآموزی، نقش عزتی در نگاهی فرامتنی، از نظر همدلی و همراهی با بچهها میتواند به عنوان الگوی معلمان چنین مدارسی هم درنظر گرفته شود.
وحید جبلی
بازیگر: رضا عطاران
فیلم: ورود آقایان ممنوع
نویسنده: پیمان قاسمخانی
کارگردان: رامبد جوان
سال ساخت: ۱۳۹۰
مکث: داستان این فیلم درباره مدرسهای غیرانتفاعی است که شاگردانش جزو بهترین های منطقه هستند و به عبارتی مدرسهی نمونه است. مدیریت این مدرسه توسط خانمی با نام بیتا دارابی ( ویشکا آسایش ) که یک فمینیسم کامل است ، اداره می شود. او به هیچ عنوان اعتقادی به دبیر مرد ندارد و همیشه اطرافیان و شاگردان مدرسه را از معاشرت با مردان منصرف می کنداما در عین حال خانم دارابی مجبور می شود تا به منظور افزایش آمادگی شاگردان برای حضور در المپیاد شیمی و همچنین رقابت نزدیکی که با یک مدیر مدرسه پسرانه دارد، یک دبیر بسیار معروف به نام وحید جبلی ( رضا عطاران ) را بکار بگیرد ، خب این آقا معلم خیلی فارغ و رهاست و همین خصلتش ماجراها ایجاد میکند
آقا معلم جدی و خشن!
بازیگر: محمدعلی میاندار
سریال: قصههای مجید
نویسنده و کارگردان: کیومرث پوراحمد
سال ساخت: ۱۳۶۹
مکث: سریال قصه های مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد یکی از ماندگارترین مجموعه های تاریخ تلویزیون ایران است که ظاهرش به یک سریال ویژه کودک و نوجوان شبیه بود؛ اما نهایتا به یک نماد مهم فرهنگی در تاریخ تلویزیون تبدیل شد. سکانس ماندگار سریال آنجاست که قرار بود از مجید جدول ضرب پرسیده شود و بلد نبود. در منزل به حفظ جدول ضرب میپرداخت و بازهم در کلاس درس نمیتوانست پاسخ دهد و معلم هم با دانههای آن تسبیح معروف غلطهایش را میشمرد و بعد قرار بود بهخاطر هر جوابی که بهاشتباه پاسخ میداد او را با چوب تنبیه کند!
شکیبه
بازیگر: آزیتا حاجیان
سریال: دبیرستان خضرا
نویسنده: اسماعیل رحیمزاده
کارگردان: اکبر خواجویی
سال ساخت: ۱۳۷۵
مکث: «دبیرستان خضرا» داستان مدرسهای دخترانهای بود که با پی گرفتن دغدغهها و مشکلات دختران نوجوان سعی داشت مشکلات این گروه سنی را به تصویر بکشد. با این حال محوریت خاص قصه روی شخصیت شکیبه (با بازی آزیتا حاجیان) معلم امور تربیتیای بود که سعی میکرد با فعالیتهای مثبت و ثمربخش خود چهرهای مناسب از این طیف آموزشی در مدارس به نمایش بگذارد. شکیبه با ارتباطی که با دختران نوجوان داشت، دغدغههای آنها را بررسی میکرد.
دانش پسند
بازیگر: سیامک انصاری
فیلم: بمب؛ یک عاشقانه
نویسنده و کارگردان: پیمان معادی
سال ساخت: ۱۳۹۸
مکث: داستان فیلم در سالهای دهه شصت می گذرد و ماجرای رابطه ایرج و میترا پرداخته می شود. رابطه ای که گویی به پایان راه رسیده البته تغییر لحن فیلم در مدرسه که کمدی سیاه است و اشاره به باورهایی دارد که در زمان مدرسه به نوجوانان آموزش داده می شد جالب توجه است، انقدر کاراکتر سیامک انصاری و پیمان معادی در بازنمایی فضای مدرسه در دهه ۶۰ موفق بوده که همچنان و همیشه ویدئویهای مربوط به این فیلم در اینستاگرام دیده میشود.
مدیر – معلم صبور و مهربان
بازیگر: مهران رجبی
سریال: بچههای مدرسه همت
نویسنده: محمد رضاییراد
کارگردان: رضا میرکریمی
سال ساخت: ۱۳۷۶
مکث: نیمه دهه ۷۰ یکی از جذابترین روزهای تلویزیون برای بچهها بود؛ روزهایی که بچههای یک مدرسه شبانهروزی معروف در دل روستاهای گیلان با مشکلات مختلف تلاش داشتند راوی زندگی و زمانه خود باشند. این مجموعه تلویزیونی دربارهٔ تعدادی دانش آموز است که در مدرسه راهنمایی «همت» بهطور شبانهروزی تحصیل و زندگی میکنند هر بار با ماجرایی تازه روبرو میشوند. مهران رجبی در این سریال نقش ناظم سختگیر و در عین دلرحمی را داشت که در خاطر بینندگان مانده است