عروسکها گاه در محبوبیت و شهرت، از بازیگران گوی سبقت را ربوده و در قلب کودکان و بزرگسالان چند دهه نفوذ می کنند. این موجودات اَبری به ظاهر ساده، گاه خود را به چنان جایگاهی می رسانند که سوپراستار چندین برنامه پرمخاطب و فیلم های پرفروش می شوند و چهره معروفشان بر انواع محصولات فرهنگی و مصرفی جا خوش می کند.
تجربه نشان داده، کارهای عروسکی، هر وقت که در ساختار درست و با آدمهای کاربلد این حوزه تولید شدهاند، تبدیل به یکی از ساختارهای جذاب تلویزیون شده و در جذب مخاطب از سریالهای درام و دیگر تولیدات تلویزیونی نیز پیشی گرفتهاند.
مثل مجموعه خاطره انگیز «کلاه قرمزی» که در کنار آن به نامهای مطرحی همچون حمید جبلی و ایرج طهماسب می رسیم و یا مجموعه موفق «خونه مادربزرگه» به کارگردانی مرضیه برومند که پس چند دهه از ساخت آن، همچنان برای بچههای دیروز نوستالژیک است و برای کودکان امروز آشنا. اما نکته عجیب آنکه سازندگان هر دوی این مجموعه های عروسکی موفق، این روزها مشغول ساخت مجموعه های جدید اما در رسانه ای خارج از صداوسیما هستند!
چندین سال بعد از موفقیت تلویزیون در معرفی شخصیتی به نام «کلاه قرمزی» و رفت و آمدهای عروسک هایی که اغلب نتوانستند ماندگار شوند، عروسکی به نام «جناب خان» با صداپیشگی محمد بحرانی در قالب یک برنامه بزرگسال ظهور کرد و توانست تا جایی در دل مخاطب جای بگیرد که حضورش حتی از خود مجری هم پررنگ تر شود.
شاید راز موفقیت عروسکهای ماندگار همین است؛ اینکه میتوانند هم برای مخاطب بزرگسال و هم مخاطب کودک به یک اندازه جذاب باشند.
قطعا رسیدن به یک عروسک جذاب و موفق به طوری که صحبتها و حرکاتش برای مخاطب شیرین و باورپذیر باشد، کار راحتی نیست و احتیاج به زمان، تجربه و خلاقیت دارد.
تلویزیون طی چهار دهه اخیر به لطف حضور چهرههای شاخص حوزه نمایش عروسکی، توانسته چند عروسک خاطره انگیز و موفق را به مخاطبش معرفی کند. از طرفی عروسکهای زیادی چه در حوزه بزرگسال و چه کودک در این سالها در تلویزیون رونمایی شدند که پس از ناکامی در جذب مخاطب به سرعت از قاب تلویزیون و ذهن مخاطب، محو شدند.
حقیقتی که عیان است آنکه تلویزیون با وجود پیشینه موفقی که در زمینه معرفی عروسک دارد، در سالهای اخیر در این حوزه نتوانسته موفق عمل کند و برخلاف رویه سابقش که در هر دهه حداقل چند عروسک موفق را به مخاطب معرفی میکرد، اکنون چند سالی میشود که ترمز ماشین تولید عروسکش را کشیده و فقط گهگاهی تلاشهایی دست و پا شکسته در این زمینه دارد. این حقیقت را فعالان حوزه کودک بارها گوشزد کردهاند و نسبت به بی توجهی تلویزیون به این گروه سنی هشدار دادهاند.
عادل بزدوده یکی از عروسک سازان باسابقه است که ساخت عروسکهای خاطره انگیزی همچون «زی زی گولو» و «پسر خاله» را در کارنامه هنری اش دارد و در طراحی و ساخت عروسکهای «شهر موشها» و «خونه مادربزرگه» هم مشارکت داشته است. او پیشتر با انتقاد از عملکرد تهیه کنندههای برنامههای عروسکی، به ایسنا گفته بود: «بزرگوارانی که به عنوان تهیهکننده در صداوسیما کار میکنند، اطلاع و آگاهی از عروسک ندارند. عروسک یک فلسفه بسیار همزاد با انسان و کره زمین دارد. تاثیرپذیری و همذات پنداری، شاخصههای بسیار مهمی است که در فرهنگهای مختلف جا باز کرده است. اگر از این مساله اطلاعات دقیقی نداشته باشند میشود یک عارضه بسیار بزرگ. مطمئنا در این قضیه تهیهکننده و برنامه ریز نقش مهمی دارد که باید توجه کند با چه آیتم و با چه ابزاری برای کودک و نوجوان تولید محتوا کند.»
بزدوده خطاب به تهیه کنندگان حوزه کودک افزوده بود: «آیا شمایی که تهیه کننده هستید، چنین مشخصاتی دارید که دست به این کار می زنید؟ مثل این میماند که بگویند بزدوده تو را در یک استخر میاندازیم که پر از آب است و من شنا بلد نیستم؛ خب معلوم است خفه میشوم. اگر با پرویی تمام بگویم من شنا بلدم اولین کسی که خفه میشود خود من هستم. شناخت، مهم است که متاسفانه بعضی از دوستان بزرگوار به عنوان تهیهکننده، شناختی از دنیای نمایش عروسکی ندارند و انتخابهایشان هم شدیدا غلط است. فقط میگویند ما فلان قدر پول داریم حالا چه کسی را برای ساخت عروسک صدا کنیم؟ این در حالی است که پشت عروسک، فرهنگ و فلسفه خوابیده است.»
این هنرمند عروسک ساز درباره اهمیت نحوه ساخت عروسکها در زمانی که عروسکهای خاطره انگیز تلویزیون ساخته میشدند، گفته بود: «ما در ساخت عروسکها سناریو و فیلمنامه را میخواندیم شخصیت را میشناختیم و چندین بار تجزیه و تحلیل اجتماعی و زیبایی شناختی میکردیم و بعد ماکت سازی میکردیم. مثلا برای ساخت «مخمل» (گربه خونه مادربزرگه) نرفتیم یک گربه بسازیم. گربه بود اما چه گربهای؟ برای ساخت این گربه ساعت ها جلسه و بحث و جنگ و دعوا داشتیم تا مخمل شد مخمل. سر خود کار نکردیم. شخصیت را تحلیل کرده و بعد ساختیم. قبل از اینکه مخاطبان اظهار نظر منطقی و کلاسیکشان را داشته باشند ما خودمان پوست خودمان را میکندیم تا عروسک شخصیتی باشد که بتواند پیامهای درست آن برنامه را منتقل کند.»
صحبتهایی نظیر صحبتهای بزدوده را چهرههای دیگری هم در حوزه کودک بارها تکرار کردهاند و برخی از چهرهها هم سالهاست که به خاطر همین شرایط تلویزیون را ترک کرده و یا به دلایلی تلویزیون آنها را کنار گذاشته است. اما حالا با آمدن شبکه نمایش خانگی و رونقی که پلتفرمهای پخش فیلم و سریال در سالهای اخیر داشتهاند، چهرههای شناخته شده حوزه کودک و نوجوان و برنامههای عروسکی، ناچار به خانه نشینی یا پناه بردن به تئاتر نیستند، آنها میتوانند ایدههای عروسکیشان را در بستر شبکه نمایش خانگی با محدودیتهایی کمتر بسازند. مثل ایرج طهماسب که این بار دست عروسکهایش را گرفت و به شبکه خانگی برد و با مجموعه «مهمونی» چند عروسک جدید را معرفی کرده و در همین مدت کوتاه چندماهه توانست یکی دو تا از این عروسکها را محبوب کند. و یا مرضیه برومند، که با ساخت مجموعه عروسکی «کلیله و دمنه» کمی پس از «مهمونی» پا به شبکه نمایش خانگی گذاشت.
البته در مقطعی تلویزیون با ساخت مجموعه های عروسکی همچون «شبکه کوچک» که مجموعهای با چندین عروسک متفاوت بود، تلاش کرد تا رونق سابق را به برنامههای عروسکیاش برگرداند اما این تلاش هم چندان موفق نبود.
در ادامه این گزارش ایسنا تاریخچه چند مجموعه عروسکی محبوب و خاطره انگیز تلویزیونی در دهه ۶۰ و ۷۰ را با هم مرور میکنیم:
«محله برو بیا»
«محله برو بیا» مجموعهای متشکل از چندین بازیگر و چند عروسک بود که در اوایل دهه شصت از تلویزیون پخش شد. بیژن بیرنگ نویسنده و مسعود رسام تهیه کننده این اثر بودند و بازیگران شناخته شدهای همچون: فردوس کاویانی، اکبر عبدی، محمود جعفری، آتیلا پسیانی و فاطمه معتمد آریا، در این مجموعه ایفای نقش کردند. در ادامه این مجموعه، «محله بهداشت» هم ساخته شد. «محله برو بیا» برای دهه شصتیها مجموعهای خاطره انگیز است.
«چاق و لاغر»
«چاق و لاغر» به نویسندگی بیژن بیرنگ و ایرج طهماسب و تهیه کنندگی و کارگردانی مسعود رسام، به فاصله تنها چند سال از «محله بروبیا» ساخته شد و توانست در اذهان کودکان دهه شصتی ماندگار شود.
این مجموعه که در چند سری ساخته شد، در ابتدا برای جشنهای دهه فجر و در ایام دفاع مقدس تولید شد. چاق کنایه از صدام و لاغر رئیس کوچک کنایه از (آمریکا) و رئیس بزرگ کنایه از شیطان بود و این دو ماموریت داشتند تا جشن های دهه فجر را خراب کنند که همیشه ناکام بودند.
سری اول مجموعه چاق و لاغر در سال ۱۳۶۵ به کارگردانی مسعود رسام و ساسان امیرپور و به صورت نمایش عروسکی ساخته شد. در این مجموعه دو عروسک به نامهای چاق و لاغر از طرف رئیس بزرگ مأموریت داشتند تا دست به خرابکاری بزنند؛ ولی با بیعرضگی خود همواره سبب عصبانی شدن رئیس بزرگ میشدند.
طراح و سازنده عروسکها کامبیز صمیمیمفخم بود. حسن زارعی و حسن پورشیرازی به عنوان عروسکگردان و گویندگان دو عروسک چاق و لاغر در سری اول مجموعه بودند.
مرحوم علی اصغر آزادان که تهیه کنندگی این مجموعه را عهده دار بود، در سال ۹۹ درگذشت. او در سال های پایانی عمرش هم در فکر «چاق و لاغر» بود و پس از حدود ۳۰ سال، همچنان ابراز امیدواری میکرد که سری جدید این مجموعه را برای تلویزیون تهیه کند که این امر محقق نشد.
«مدرسه موشها»
مجموعه معروف «مدرسه موشها» را مرضیه برومند در اوایل دهه شصت ساخت. ایرج طهاماسب، فاطمه معتمدآریا و حمید جبلی، از صداپیشگان عروسکهای این مجموعه بودند. برای این مجموعه که در جهت تشویق بچهها برای رفتن به مدرسه ساخته شد، شعرهای خاطرهای انگیزی تولید کردند که تا سالها میان کودکان بازخوانی میشد. «مدرسه موشها» با وجود اینکه در دهه شصت تولید شده، برای کودکان دهه هفتاد هم محبوب و خاطره انگیز است. از این مجموعه در ادامه یک فیلم سینمایی با نام شهر موشها هم ساخته شد که سال ۶۴ در سینماها به نمایش درآمد.
«کلاه قرمزی»
عروسک محبوب «کلاه قرمزی» توسط ایرج طهماسب و حمید جبلی پدید آمد و توسط مسعود صادقیان بروجنی و مرضیه محبوب ساخته و طراحی شد. حمید جبلی صداپیشه و زنده یاد دنیا فنی زاده عروسک گردان این عروسک بودند.
«کلاه قرمزی» ابتدا در سال ۱۳۶۰ در یک برنامه تلویزیونی ظاهر شد و ساخت قسمت های جدید آن با عروسک های تازه تا همین اواخر دهه ۹۰ به دلیل استقبال مردم ادامه پیدا کرد. اما در نهایت پس کش و قوس های فراوان بر سر ساخته شدن یا نشدن کلاه قرمزی جدید در ایام نوروز میان سازندگان و مسوولان وقت صداوسیما، در نهایت یک روز اعلام شد که کلاه قرمزی برای همیشه از تلویزیون می رود. هرچند کپی رایت این عروسک متعلق به تلویزیون است و عملا نه سازندگان امکان ساخت آن در مدیومی غیر از تلویزیون را دارند و نه تلویزیون این ریسک را می کند که ساخت این مجموعه را به فرد دیگری غیر از خالق اصلی اش بسپارد.
از عروسک های کلاه قرمزی سه فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسر خاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» ساخته شد که در دوره خود رقم فروش گیشه را جا به جا کردند. «کلاه قرمزی» در این فاصله در یک مجموعه چهار قسمتی نمایش خانگی هم حضور پیدا کرد.
«زی زی گولو»
مجموعه «قصههای تا به تا» که به خاطر معروف شدن شخصیت عروسکیاش به نام «زی زی گولو»، به همین نام شناخته میشود، از موفق ترین کارهای عروسکی تلویزیون در دهه هفتاد است. عروسکی با ظاهری عجیب و دوست داشتنی که از یک سیاره ناشناخته به زمین آمده بود.
این مجموعه را هم مرضیه برومند کارگردانی کرده است و لیلی رشیدی، امیرحسین صدیق، مریم سعادت، مانی نوری و رضا فیاضی در آن ایفای نقش کردهاند. آزاده پورمختار هم صداپیشه این عروسک محبوب بوده است. «زی زی گولو» به خاطر فضای فانتزی و جذابش و نیز بازیهای خوب بازیگرانش، هر بار بازپخش شده باز هم مورد استقبال بوده و توانسته کودکان نسلهای جدیدتر را هم با خود همراه کند.
یکی از نتایج محبوب شدن شخصیتهای عروسکی، هجوم صنعتهای مختلف به سمت این عروسکها و الگوبرداری از آنها برای ساخت محصولات متنوع است. برای مثال بستنی توپی با الهام از شکل ظاهری عروسک زی زی گولو توانست در دورهای خوراکی محبوب میان کودکان باشد.
«السون و ولسون»
«السون و ولسون» مجموعهای عروسکی محصول اوایل دهه هفتاد است. ناهید محمدیا ن و کامبیز صمیمی مفخم کارگردانی این مجموعه را بر عهده داشتند. این مجموعه دربارهٔ دو پسر بازیگوش با نامهای «السون» و «ولسون» بود که در کلبهٔ کوچکی زندگی میکردند. شخصیت دیگر، «دون دون» است که سعی دارد به بهانههای مختلف، السون و ولسون را وسوسه کند تا شکلات و شیرینی بخورند و دندانهایشان مثل او خراب بشود. این مجموعه پیامهایی دربارهٔ بهداشت دهان و دندان را به کودکان منتقل میکرد.