مدیری بعد از مدتی غیبت اینبار در شبکه نمایش خانگی و با یک برنامه ترکیبی که چیزی است بین گیمشو، تاکشو و رئالیتیشو بهنام «اسکار» برگشته. برنامهای که سه قسمتش پخش شده و تا اینجا در جذب مخاطب و البته وایرال شدن برخی لحظات موفق عمل کرده است. طی چند سال اخیر و با اوضاع عجیب و نابهسامان سینما و برنامههای ضعیف تلویزیون، شبکه نمایش خانگی قوت گرفته و در این مسیر رئالیتیشوهایی مثل «مافیا» و انواع مشتقاتش، تاکشوهایی مثل «همرفیق» و بعد هم گیمشویی چون «جوکر» پربیننده شدند. برنامههایی که برخلاف سریالها کم خرج و پربیننده هستند. حالا «اسکار» تجربه جدیدی است که از الگوهای قبلی فاصله گرفته؛ هرچند خودش ایده یونیکی ندارد و کپی از یک برنامه خارجی است. در ادامه این برنامه را خیلی کوتاه بررسی میکنیم.
نقاط قوت
۱. ایده تازه| دیگر از هرچه برنامه گفتوگو محور و هر چه مسابقه مافیاطور بود خسته شده بودیم. «جوکر» و «صداتو» کمابیش حال وهوای تازهای داشتند و جرقههای مناسبی بودند. «اسکار» هم هرچند نسخه ایرانیزه شده یک برنامه خارجی است اما همینقدر که مثل «ارتش سری» و «پدر خوانده» و… یک ایده فوق تکراری را با کمی تغییر ارائه نکرده جای شکرش باقی است.
۲. ریتم بالا| برنامه آنچنان مقدمه و موخرهای ندارد که بخواهد حوصله مخاطب را سرببرد. در برنامههایی مثل «شام ایرانی» و «جوکر»، کنار هر آیتمی در پشت صحنه واکنش شرکتکننده به آن لحظه و شرایط هم ضبط و پخش میشد که ملالآور بود. اما «اسکار» در زمان کوتاهی سعی میکند حول ایده محوریاش مخاطب را سرگرم کند.
۳. شوخیهای باحال| برنامه ظرفیتهای خوبی برای خنداندن مخاطب دارد که تا بهحال با آن مواجه نشدیم مثل آیتمی که باید با یک فرد خارجی مواجه شوند و حدسهایی بزنند. هرچند آیتم تماس با خانواده هم سرگرم کننده است اما کمابیش میتواند برای بچهها بدآموزی داشته باشد و از سرکار گذاشتن دیگران قبحزدایی کند.
نقاط ضعف
۱. چرا اسکار؟| اسم چنین برنامههایی باید حول ایده اصلی شکل بگیرد مثل «جوکر»، «صداتو» و «شام ایرانی». اما اسکار که جایزهای معروف در عالم سینماست ربطی به ایدههای این برنامه ندارد.
۲. دستیار اضافی| حضور نیما شعباننژاد در بیشتر دقایق برنامه کاربردی ندارد و میتوانست دیده شدنش به آیتمهای مرتبط با خودش محدود شود تا به عنوان عنصری اضافی حس نشود.
۳. وای از اسپانسر| گوشه و کنار برنامه حضور اسپانسر حس میشود که چندان خوشایند نیست و میشد با ابتکار بهتری به آن پرداخت.
۴. چهرههای تکراری| ایراد بزرگ تمام برنامههای چند وقت اخیر نمایش خانگی این است که چند چهره تکراری را در مافیا، ناتو، ارتش سری و … میبینیم که دیگر همه چیز را دربارهشان میدانیم و اسکار هم هیچ شگفتانهای در قسمتهای اولش ندارد. هر ۴ سلبریتی حاضر بازیگر کمدی هستند اما کمدین نیستند و برای همین خلاقیت چندانی ندارند و نمیتوانند بداهه کاری انجام دهند. بار کمدی برنامه هم روی دوش اتاق فکری است که گویا دستش بهدلایلی بسته بوده. بهطور مثال آیتم هدیه دادن در برنامه اصلی بسیار بامزه است اما در اسکار بهخاطر فرهنگ ما و حفظ احترام افراد چندان خوب از کار درنیامده. شوخیهای تکراری مدیری با نیکخواه هم جواب نمیدهد و خلاصه جز ظرفیت خود آیتمها، ۶ نفری که در برنامه هستند یعنی ۴ شرکتکننده به همراه مدیری و شعباننژاد، توانایی خلق شوخی جذاب در لحظه را ندارند. هرچند در این بین به نسبت بقیه تا حدی ولدبیگی و عبدالرزاقی موفقتر هستند.
اما بههرحال سه قسمت زمان کمی برای یک تحلیل همهجانبه و بیان نقاط ضعف و قوت یک برنامه است؛ برای همین باید به انتظار بنشینیم و ببینیم در ادامه برنامه به چه سمتی میرود.
خبرنگار: زهراسادات سعیدی