مفسر قرآن کریم ضمن ارائه توضیحاتی درباره چیستی ملائکه بیان کرد: یک لایه وجودی شامل اعتقادات و نیتها در انسان وجود دارد که اگر این لایه تمیز باشد انسان میتواند برخی چیزها را ببیند.
جلسه تفسیر قرآن سیدمجتبی حسینی، مفسر قرآن با محوریت آیات سوره حجر، شب گذشته ۱۹ فروردین برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
«مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ مَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ؛ فرشتگان را جز به حق فرو نمیفرستیم و در آن هنگام دیگر مهلت نیابند»
بحثهای متعددی در مورد آیه هشتم میتوانیم داشته باشیم که مقداری از آن را مطرح میکنیم. در جلسه گذشته این بحث را مطرح کردیم که اصلا مگر میشود ملائکه را دید که کافران درخواست میکنند ملائکه را بیاورد تا ما ببینیم؟ ما پاسخ دادیم که بله، میشود ملائکه را دید چنانکه قوم لوط وقتی آنها را دیدند، از لوط درخواست کردند که اینها برای ما باشند یا اینکه حضرت ابراهیم و همسرش ملائکه را دیدند. همچنین در روایات داریم که حضرت زهرا(س) محدثه بوده یعنی با ملائکه صحبت میکرده. در مورد امیرالمومنین(ع) هم یک جملهای از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: ای علی هر چه من میشنوم تو هم میشنوی و هر چه من میبینم تو هم میبینی مگر اینکه تو نبی نیستی.
ابتدا خوب است یک بحث داشته باشیم که ملائکه چه هستند. بحث ملائکه هم در مباحث قرآنی مطرح میشود و هم در مباحث حکمی و فلسفی. پیشبینی من این است که در آینده حتی این بحث میان دانشمندان فیزیک هم مطرح بشود. پس یکی از مسائل این است که جنس ملائکه چیست تا مشخص شود میتوان آنها را دید یا نمیشود. گفته میشود اینها موجودات غیر مادی و جزء مجردات هستند و نمیشود آنها را دید. در برخی روایات مطرح شده است که ملائکه میتوانند به هر قیافهای که میخواهند دربیایند کما اینکه شیاطین هم میتوانند به شکلهای خاصی دربیایند. این مجموع چیزهایی است که در تعالیم فکری و اعتقادی ما مطرح شده است.
ملائکه فقط هنگام نزول عذاب دیده میشوند
در آیات قرآن این بحث مطرح شده است هر وقت ملائکه دیده شدند هنگام فرارسیدن یک عذاب بوده است؛ چه زمان لوط که قرآن صراحت دارد و چه زمان ابراهیم. وقتی حضرت ابراهیم ملائکه را دید از آنها پرسیدند برای چه آمدید و آنها گفتند میخواهیم قوم لوط را عذاب کنیم. پس هر وقت ملائکه نزول میکنند یک اتفاق مهمی دارد میافتد که بیشتر عذاب است. در همان ماجرای حضرت ابراهیم، حضرت ابراهیم و همسرش ابتدا آنها را نشناختند و جلوی آنها غذا گذاشتند و آنها غذا را نخوردند و به همین دلیل حضرت ابراهیم و همسرش ترسیدند. بعد آنها گفتند که نترسید، ما برای قوم لوط آمدیم.
حتی در قضیه جنگ بدر به فرموده قرآن ملائکه به کمک مسلمانان آمدند. خب اگر کفار ملائکه را میدیدند متوجه میشدند. بنابراین اولین مطلب این است که دیدن ملائکه به عنوان دیدن عادی شدنی نیست. دوم اینکه نزول ملائکه همراه با یک اتفاق سنگین است، همراه یک کار معمولی نیست. بنابراین ملائکه دستمالی شدنی نیستند که هر کس بخواهد آنها را ببیند. به همین جهت آیه میفرماید «وَ مَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ» یعنی وقتی ملائکه بیایند دیگر شما فرصت فکر کردن نخواهید داشت، مثل ملکی که برای مرگ میآید.
کافران میگفتند اگر راست میگویی برای ما ملائکه را بیاور، خداوند در پاسخ فرمود: «مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ إِلَّا بِالْحَقِّ» یعنی ما ملائکه را نازل نمیکنیم مگر به حق. چرا آیه فرمود «ما نازل نمیکنیم» و نفرمود «من نازل نمیکنم»؟ مفسرین میگویند استفاده از «ما» برای تفخیم است. این سخن اشکال دارد چون اتفاقا یکجاهایی که نیاز به تفخیم بوده است ولی خداوند «ما» به کار نبرده است، از جمله جاهایی که صحبت عبادت است، یعنی نفرموده «ما را عبادت کنید» در حالی که اتفاقا اینجا نیاز به تفخیم دارد. یک جواب دیگر این است خداوند در جایی که کاری را با عوامل دیگر از جمله ملائکه انجام میدهد لفظ «ما» به کار میبرد.
حق؛ عامترین قانون عالم است
مجموع چیزی که از آیات و روایات و ادعیه میفهمیم این است که یک سازماندهی و شبکهای در عالم به نام شبکه ملائکه وجود دارد و هر ملکی کار خاص خودش را دارد. بنابراین ما یک شبکه تشکیلاتی به نام ملائکه داریم. حالا آیه میفرماید: «مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَهَ إِلَّا بِالْحَقِّ» یعنی ملائکه به تنهایی نمیآیند و به حق میآیند. بنابراین باید در قدم اول انگیزه حقی وجود داشته باشد تا نزول ملائکه اتفاق بیفتد. اساسا این به حق بودن عامترین قانون عالم است که در برابر آن باطل است. حق قابل تعریف نیست ولی قابل دریافت و فهم است. در واقع حق یک محور درونی برای هر انسان و فطرتی است. امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه میفرمایند که خداوند به انسان قدرتی داده که بتواند حق را از باطل تشخیص دهد. به هر ترتیب ملاک نزول ملائکه، به حق بودن است.
معنای آیه این است که ما هیچ کس را با آوردن ملائکه دعوت به ایمان نمیکنیم. اگر تو توانستی بدون ملائکهگرایی ایمان بیاوری، ایمان بیاور. نکته بعد اینکه آدم معمولی نمیتواند جنسا ملائکه را ببیند مگر اینکه یک تغییری در دریافتهایش صورت بگیرد و تمام تعلقاتش را کنار بگذارد. در مورد خداوند متعال هم میگوییم: «أَنَّکَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَک». بنابراین یک لایه وجودی شامل اعتقادات و نیتها در انسان وجود دارد که اگر این لایه تمیز باشد انسان میتواند یک چیزی ببیند.
بعضی از ملائکه نیروهای آفرینشی هستند. گروهی از افراد متدین که خواستند یافتههای علم جدید را با تعالیم اسلامی هماهنگ کنند توجیهاتی در این رابطه مطرح کردند مثلا برخی گفتند این ملائکه همان نیروی انرژی یا نیروهای طبیعت هستند. ما نباید به این توجیهات اکتفا کنیم و نباید به این موارد منحصر کنیم چون این نیروها فهم ندارند و اساسا ما نیاز به یک دستگاه دیگری برای فهم این مسائل داریم و فقط باید همین را بدانیم که داستان ملائکه بسیار گسترده است.