آلابست/ ریالیتی‌شوها طی چند وقت اخیر تبدیل به برنامه‌های محبوب مخاطبان و به تبع آن برنامه‌سازان در پلتفرم‌های نمایش خانگی شدند. برنامه‌هایی که با یک ایده محوری، زمانی کوتاه، هزینه کم، نبود گریم، دکور و عوامل زیاد، به‌راحتی تولید می‌شود و می‌تواند به اندازه یک سریال پرخرج که لوکیشین متعدد و فیلمبرداری طولانی دارد؛ برای پلتفرم مخاطب بیاورد. از «شام ایرانی» تا «مافیا» و «جوکر» انواع ریالیتی‌شوها را دیدیم که همگی وام‌دار نمونه‌های خارجی بودند. «جوکر» قرار بود بخواند و تا چند قسمت هم موفق بود اما افت کرد و به‌موقع و کمابیش در اوج خداحافظی کرد. اما موفقیت چنین برنامه‌ای، برای پلتفرم‌ها چنان وسوسه‌انگیز بود که سراغ نمونه مشابهش بروند. «دست به مهره» هرچند ادعای داخلی بودن و ایده اورجینال دارد؛ اما در اصل از حال‌وهوای جوکر استفاده کرده. برنامه‌ای با اجرای «اشکان خطیبی» که نتوانست مخاطب زیادی جذب کند. اما علت این‌ناکامی چه بود؟ 
۱) ایده اولیه ضعیف
«دست به مهره» ایده اولیه پرکششی ندارد. بدتر این‌که اولین قسمتش هم اصلاً خوب نبود و مخاطب را به ادامه تماشای برنامه ترغیب نکرد. با این اوصاف شاید بتوان گفت یک بومی‌سازی یک ایده موفق خارجی، به مراتب بهتر از داشتن یک ایده تازه است که امتحان پس نداده. 
۲) افراط در ریالیتی‌شوها 
جذابیت چنین برنامه‌هایی در این است که به مخاطب فرصت دیدن چهره‌های محبوبش را در قالب متفاوتی می‌دهد. حین آشپزی، حین بازی، حین رالی و… اما اینقدر چهره‌های این برنامه‌ها تکراری و تعداد خود برنامه‌ها هم زیاد است که دیگر برای کسی دیدن کسی مثل امیرحسین رستمی در چهارچوبی جز بازیگری جذاب نیست. 

۳) چهره‌های نه چندان جذاب

مسلماً متناسب با ایده اولیه و هزینه‌ای که برای حضور چهره‌ها می‌شود امکان حضور آدم‌های جذابی در برنامه‌ها هست. اما شاید بتوان گفت در «دست به مهره» دمِ‌دستی‌ترین آدم‌ها حضور دارند. تصور کنید سلبریتی مثل پژمان جمشیدی، محسن کیایی و… که تا حالا در برنامه‌های مشابه نبودند به این برنامه می‌آمدند؛ آن‌وقت ارزش داشت علی‌رغم ایده ضعیف، لااقل به‌خاطر آن‌ها برنامه را ببینیم. این‌طور نیست؟ 
۴) ریتم ضعیف و قوانین گنگ 
«دست به مهره» لحظات خوب و بامزه هم دارد. اما در بیشتر دقایق ریتم کار کُند است و حتی در مواردی قوانین یک بازی که شرکت‌کننده‌ها باید اجرایش کنند چنان گنگ است که مخاطب را درگیر نمی‌کند. اما در جوکر، شام ایرانی و مافیا و مشتقاتش، با یک قانون کلی مواجه بودیم که پیگیری مخاطب را با چالش مواجه نمی‌کرد. اما در «دست به مهره» مدام قوانین عوض می‌شوند و مخاطبی که می‌خواهد حین دورهمی خانوادگی یا خوردن غذا برنامه را دنبال کند تمرکز لازم برای درک تک تک این قوانین را ندارد.