یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر ۱۴۰۱ به کار خود پایان داد و خبری از تغییرات و اقدامات تازه در جشنواره مد و لباس که نبود، چند درجه در مقایسه با جشنوارههای گذشته مد و لباس فجر بیکیفیتتر و سوت و کورتر هم برگزار شد.
فروردین ۱۴۰۱ بود که «سپیده یاقوتی» دبیر یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر از ملاکهای انتخاب رنگ سال و ضرورت آن گفت و کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور رنگ «سبز ایرانی» یا همان «سبز پرشین» را به عنوان رنگ سال ۱۴۰۱ انتخاب کرد.
همین چند ماه پیش بود که این کارگروه انتخاب رنگ سال را برای «یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر» اقدام تازه کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور برشمرد و رنگ سال ایرانی نمادی از تغییراتی در جشنواره پیش رو شد. اما چه شد؟ یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر جمعه ۲۴ تیر به کار خود پایان داد و خبری از تغییرات و اقدامات تازه در جشنواره مد و لباس که نبود، چند درجه در مقایسه با جشنوارههای گذشته مد و لباس بیکیفیتتر و سوت و کورتر هم برگزار شد. امسال از آن شور و شوق و شلوغی و طرحهای متنوع و خوب سالهای گذشته خبری نبود؛ نه از لباس اقوام خبری بود، نه از پوشش کشورهای مختلف.
اگر اهل مد و فشن و طراحی و لباس و دوخت و دوز باشید، اگر سری به جشنواره مد و لباس فجر امسال نزده باشید، حداقل در جریان اخبارش بودهاید. افراد معدودی در جشنواره شرکت کرده بودند و در جشنواره امسال جای خالی طراحان بنام کاملا احساس میشد و گزارشها و دیدههایمان حاکی از آن است که کیفیت لباسها، طراحی و اجرای آنها بهشدت ضعیف و در خور شأن تنها جشنواره بزرگ مد و لباس کشورمان نبود.
لباسهایی که در این جشنواره به نمایش گذاشته شده بودند، یک اثر هنری تلقی میشوند و در بخش رقابتی جشنواره داوران درباره آنها نظر میدهند؛ به راحتی در بیشتر لباسها ایرادات دوختی دیده میشد و کیفیت پایین آنها توی ذوق میزد. مسئله این است که این لباسهای ایراددار چگونه مجوز نمایش در چنین جشنوارهای را گرفته بودند؟ صندلیهای خالی کارگاهها در طول روزهای برگزاری جشنواره هم مهر تاییدی بر نارضایتی مخاطبان این صنعت است.
کاش مسئولان برگزاری این نوع جشنوارهها و طراحان لباس و استادان این عرصه، همگی صنعت جشنواره مد و لباس ایران را دریابیم و برای بالا بردن سطح کیفی آن تلاش کنیم تا جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر، همانطور که سید مجید امامی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور گفته، برای نظام و چرخههای متعدد پوشاک و سبک پوشش مردم ایران، یک جشن واقعی باشد.
اگر جشنوارهای بتواند مشکلی از نظام طراحی و هنر لباس، چالشی را در عرصه توزیع، رابطه بین تولیدکنندگان و طراحان، مالکیت معنوی، کیفیت فرهنگی، استانداردهای فرهنگی و دسترسی ارزان و سالم و بالای لباسی مردم به لباس و پوشاک را ایجاد کند و اگر جشنوارهای بتواند شاخصهایی مانند سلامت، پایدار بودن، عفیفانه بودن و کاربردی بودن را در فرهنگ پوشاک یک مردم ارتقا دهد، حتما میتواند یک آوردگاه بزرگ و یک جشن بزرگ سالانه برای این عرصه کلیدی فرهنگ عمومی مردم باشد.