شما جزو کدام دسته از والدین هستید؟ خواسته‌های خودتان را در اولویت قرار می‌دهید یا نیازهای حیاتی فرزندتان؟
  به مجتمع جدیدمان تازه نقل مکان کرده بودیم. خانه جدید ما از همین خانه‌های امروزی بود که مکالمات همسایه کناری‌ات به ‌راحتی به گوش می‌رسد! تقریبا از صبح که بیدار می‌شدم تا شب، صدای داد و فریادهای زن همسایه خطاب به پسر بچه‌اش به گوشم می‌رسید. در ادامه، روایتی از شیوه تربیت فرزند آن خانواده را به همراه تحلیل روان ‌شناسانه ماجرا خواهید خواند.
 
 خانه‌ای بدون آثار حضور یک پسر بچه ۴ ساله
پسرک همسایه همسن دختر من بود، ۳-۴ ساله. با خودم می‌گفتم لابد بیش فعال است، مادرش را خیلی اذیت می‌کند و حرص می‌دهد. بعد نگاهی به خانه و زندگی خودم می‌انداختم که اندکی بعد از تولد دخترم کلا تغییر شکل داده بود.
 دیوارهای خانه همیشه پوشیده از خط خطی‌ها و نقاشی‌های کمال‌الملک کوچک خانه‌مان بود، تمام وسایل شکستنی و خطرناک، از آینه و شمعدان گرفته تا گلدان و میز و ظرف‌های دکوری، به علت بازیگوشی‌های دخترم به انباری منتقل شده بود. کف خانه هم که پوشیده از اسباب‌بازی و مداد رنگی و دفتر و کتاب بود. با خودم می‌گفتم وضع خانه و زندگی زن همسایه با این پسر بازیگوشی که دارد، دیدنی است! از قضا یک روز که دم در خانه مشغول صحبت با خانم همسایه بودم، دعوتم کرد داخل خانه‌شان تا وسیله‌ای را نشانم بدهد. وارد خانه‌شان که شدم از تعجب دهانم باز ماند. خانه‌شان دقیقا مثل خانه تازه عروس‌ها بود، همه وسایل دکوری و تزیینی و شکستنی سرجایش بود، حتی وسایلی که می‌توانست برای یک کودک کم سن و سال خطرناک باشد. کف خانه حتی یک اسباب بازی هم نبود.
در واقع در این خانه انگار اصلا اثری از وجود یک پسر بچه ۳-۴ ساله نبود! با تعجب پرسیدم: «چطور با وجود بچه کوچک، اصلا دکوراسیون خونه‌تون تغییر نکرده؟» و خانم همسایه با احساس غرور و افتخار پاسخ داد: «من بچه‌ام رو جوری تربیت کردم که به هیچی دست نزنه، فضولی نکنه، مودب و آروم باشه!». در جوابش چیزی نگفتم، از آن روز به بعد وقتی صدای دعواهای زن همسایه با پسرکش را می‌شنیدم، اشک در چشم‌هایم حلقه می زد. دلم می‌سوخت برای پسر بچه‌ای که حق نداشت بدو بدو کند، شیطنت و بازیگوشی کند، توپ بازی کند و …
چون مادرش می‌خواست خانه اش
شبیه تازه عروس‌ها باشد. دلم می‌سوخت برای پسر بچه‌ای که مادرش برای این که خانه‌اش در نظر دیگران زیبا باشد، هوش و خلاقیت و نشاط کودکانه فرزندش را سرکوب می‌کند به اسم «تربیت کردن»!
 
نظر مشاوره
 والدین این ۴ نکته را جدی بگیرند
کودکان، کاشفان کوچک دنیا هستند، پس تعجبی ندارد اگر مدام خانه را به هم بریزند، کابینت‌ها، کمدها و کشوها را خالی کنند، نخودها را قاطی لوبیاها کنند، کاغذها را پاره و  دیوارها را خط ‌خطی کنند و خلاصه تا آن ‌‌جا که در توان دارند، خانه را کثیف کنند! این‌ها همه نشانه‌های کودک سالم، کنجکاو و باهوشی است که برای کشف دنیا دست به هر کاری می‌زند.
 وظیفه اصلی مادرانی که کودکان نوپا دارند، این است که محیط خانه را ایمن سازند و هر وسیله اضافه‌ای را که ممکن است برای کودک خطرآفرین یا مانع فعالیت باشد، از خانه حذف کنند.
 یکی از وظایف مهم مادران، فراهم کردن شرایطی برای رشد و پرورش هر چه بیشتر خلاقیت و هوش کودکان است. به یاد داشته باشید که هوش و خلاقیت بچه‌ها در سنین زیر هفت سال، از طریق آموزش و تدریس رشد نمی‌کند بلکه بیش از هر چیز از طریق «تجربه کردن» و «دست ورزی» پرورش می‌یابد. کودکان باید برای تجربه کردن محیط پیرامون خود آزاد باشند البته مادامی که برای خودشان یا دیگران خطرآفرین نباشد. به‌ طور مثال حداقل هفته ای یک روز کودک را به دامان طبیعت ببرید تا با گیاهان، کوه، چشمه، حیوانات و پدیده های طبیعی مواجهه نزدیک داشته باشد و همچنین هر از گاهی او را به باغ‌وحش و محیط‌های این چنینی ببرید تا از طریق دیدن و تجربه کردن به اطلاعاتش اضافه شود و رشد مغزی او افزایش یابد.
 کودکان برای پرورش مهارت دست ‌ورزی، نیاز به نقاشی با مداد، ماژیک، مداد شمعی یا رنگ انگشتی دارند. توجه داشته باشید که دست ‌ورزی یک مهارت پایه است که در آینده روی بسیاری از مهارت‌های دیگر فرزند شما تاثیر خواهد گذاشت، پس نه تنها مداد و سایر وسایل نقاشی را از او دریغ نکنید بلکه با فراهم کردن هرچه بیشتر لوازم نقاشی و همچنین سایر وسایل مورد نیاز، به پرورش هر چه بیشتر این مهارت کمک کنید. از جمله عواملی که به پرورش این مهارت کمک می‌کنند، خمیربازی، گِل بازی، بازی با شن، قیچی‌ کردن کاغذ(با قیچی پلاستیکی مخصوص کودکان) و چسباندن تکه‌های کاغذ به یکدیگر، گره زدن، باز و بسته کردن دکمه لباس و جدا کردن نخود و لوبیا از یکدیگر است.

نویسنده : زهرا وافر | ‌کارشناس‌ارشد روان‌شناسی بالینی